من آنم که در پای خوکان نریزم
مر این قیمتی دُرّ لفظ دَری را
(حکیم ناصر خسرو قبادیانی)
امروز، بیست
و ششم دلو (بهمن)، هجدهمین سالروز بیرون راندن نیروهای اشغالگر اتحاد
جماهیر شوروی از سرزمین پاک افغانستان است. سوکمندانه امروز که باید این
خاطره زیبا را جشن بگیرم، خاطرم از بیفرهنگی زمامداران بی اصل و نسب کرسی
فرهنگ در کشورم بسیار آزرده است. اگر تا دیروز از خدا بیخبران مارکسیست،
راه را برای اشغال سیاسی و نظامی سرزمینم به دست ابرقدرت شرق باز میکردند،
امروز وزیر فرهنگ و زیردستانش و دشمنان ملتم، راه را برای حضور بیگانگان در
قلمرو فرهنگی و اجتماعی کشورم فراهم میکنند. البته همه میدانیم که در
افغانستان امروز، پایمال کنندگان حقوق انسانی مردم، زودتر و بهتر بر صدر
مینشینند و ملت همچنان باید کوخ نشین باشد و بی چاره، روز را شب کند.
یک شنبه
21 دلواعلام شد که مقامات وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در بلخ، در نامه
ای به تلویزیون محلی این ولایت گفته اند دکتر ذبیح الله فطرت، رییس رادیو و
تلویزیون بلخ، داوود احمدی، مدیر اطلاعات عمومی این رسانه و بصیر بابی،
گزارشگر محلی تلویزیون در مزارشریف را به دلیل کاربرد واژه های پارسی
"دانشجو، دانشگاه و دانشکده"، به جای واژه های عربی و پشتوی محصل، پوهنتون
و پوهنزی، تنبیه کرده اند. مقامات اطلاعات و فرهنگ افغانستان، استفاده از
این واژه ها را "کلمات خلاف اصول فرهنگی و اسلامی" خوانده و گفته اند که
آقای بابی خواسته که قصداً "زبان بیگانه" را در افغانستان ترویج کند.
آقای بابی
در گفتوگو با بی بی سی، این اقدام وزارت اطلاعات و فرهنگ را غیرعادلانه و
به دور از انصاف خواند و گفت: "این حکم نشان می دهد که وزارت فرهنگ تحمل
ندارد افغان ها زبان مادری خود را به کار ببرند و صدای ما را می خواهد در
گلو خفه کند."
قانون
اساسی افغانستان هر دو زبان پارسی دری و پشتو را به رسمیت شناخته و آنها را
زبان های ملی خوانده است. پیشتر نیز وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان نام
"نگارستان ملی" را به "گالری ملی" تغییر داد. جای گزینی واژه "نگارستان" با
"گالری" برخی از فرهنگیان افغانستان را نسبت به سیاست های این وزارت درقبال
فارسی دری نگران کرده است.
محمد
محقق، رئیس کمیسیون فرهنگی و دینی مجلس شورای ملی افغانستان به بی بی سی
گفت: این مسئله، در جلسه هفتگی کمیسیون بررسی شد و اعضای کمیسیون امور
فرهنگی و دینی مجلس، تصمیم گرفتند عبدالکریم خرم، وزیر اطلاعات و فرهنگ
افغانستان را سه شنبه 30 دلو برای استجواب (توضیح) به کمیسیون فراخوانند.
به گفته وی، اقدامات آقای خرم علیه زبان پارسی، به برخورد اخیر وی با
کارمندان تلویزیون بلخ محدود نمی شود، بلکه حذف زبان پارسی از تابلو وزارت
اطلاعات و فرهنگ و تغییر آن به زبان انگلیسی و پشتو، جای گزینی واژه
انگلیسی گالری به جای واژه پارسی نگارستان در نگارستان ملی کشور و برخی
تغییرات زبانی در برنامه های رادیو و تلویزیون ملی از جمله مواردی است که
کمیسیون قصد دارد در مورد آنها از عبدالکریم خرم توضیح بخواهد.
وزیر
اطلاعات و فرهنگ افغانستان پیش تر به بی بی سی گفته بود که برخورد او با
کسانی که از واژه های فارسی استفاده کرده اند، بر اساس قانون اساسی کشور
(اصل شانزدهم) صورت گرفته که می گوید اصطلاحات ملی موجود باید حفظ شود.
محمد محقق با تاکید بر اینکه این تعبیر قابل بحث است، می گوید: بخش دیگری
از همین اصل قانون اساسی افغانستانمی گوید: "نشر مطبوعات و رسانه های گروهی
به تمام زبان های رايج در کشور آزاد است". بنابراین، به گفته آقای محقق،
برخورد با نشرات پارسی دری رسانه ها، خلاف قانون اساسی است.
به جز آن،
شرکت اینترنتی افغان تلکام در اقدامی بی سابقه به فیلترینگ وبلاگهای پارسی
زبان در افغانستان پرداخته است. بیشتر وبلاگهاى افغانستان از دو سرويس
وبلاگنويسى پرشین بلاگ و بلاگفااستفاده مىكنند و همه آن وبلاگها هم به
زبانى پارسى درى
هستند، نه پشتو.
در پى فرهنگ ستيزى و مبارزه
آشکار عبدالكريم خرم، وزير اطلاعات و فرهنگ با زبان پارسی،
اميرزى سنگين، وزير مخابرات
هم تصميم گرفته است سايتهایی را كه به زبان پارسى منتشر مىشوند، در
افغانستان سانسور كند. جالب است که سایتهای پورنوگرافی و سکسی همه بازند،
ولی سایتهای پارسی زبان را فیلتر میکنند. به یقین، این رفتار وزارت
مخابرات در هماهنگى قبلى با وزير اطلاعات و فرهنگ و بر اساس نقشه خیانت
کارانه پارسی ستیزان در افغانستان صورت گرفته است.
فرهنگستیزان
برخاسته از دامان بنیادگرایی اسلامی با هیکل ناموزون و چهره ترشیدهشان در
منصبهای گوناگون دولتی و دینی با تکیه بر تعصب پوچ نژادی، مذهبی و زبانی،
هر از گاهی، شعبذه میکنند و برای برانداختن فرهنگ ملی کشور نقشه میکشند.
گاهی با فتوای مذهبی، فلان روزنامهنگار یا فعال فرهنگی و اجتماعی و سیاسی
را به دم تیغ میبرند. گاهی نیز در لفافه قانون و در اصل با تکیه بر تعصب
نژادی و زبانی، به حریم فرهنگ و زبان پارسی دست درازی میکنند. باید دانست
چنین کارهایی در حقیقت، آب ریختن به آسیاب بیگانگان غربی، شبه قارهای،
ایرانی و عربی است و تلاشهای بیهوده اربابانشان را در دوره شاهنشاهی،
مارکسیستی و طالبانی برای حاکم کردن زبان محلی پشتو بر سراسر کشور و زدودن
فرهنگ و زبان باستانی پارسی از افغانستان به یاد میآورد.
زهی خیال
باطل! هیچ باد و باران و هجمهای نمیتواند به کاخ بلند فرهنگ پارسی گزند
رساند؛ چون این سرزمین با این فرهنگ پدید آمده و رشد کرده و بالیده و خون
پارسی در رگ و ریشه مردمانش جاری است، هرچند به زبانهای دیگری سخن بگویند
یا از تبار دیگری جز پارسیان باشند. مگر افغانستان را در جهان با زبان پشتو
میشناسند که این بی خردان، بیهوده بر طبل پشتونگرایی میکوبند؟ بیشک،
افغانستان، خاستگاه زبان پارسی دری است و هر تلاشی برای نابود کردن یا سست
کردن این زبان و فرهنگ مردمی اش، آب در هاون کوبیدن است و بس.
برای رییس
جمهور کشورم افسوس میخورم که وزیر فرهنگ کابینه اش، ضد فرهنگترین وزیری
است است که تابلوی نئونی فارسی و پشتو وزارت فرهنگ و اطلاعات را برمیدارد
و برای محکمکاری توطئهاش، آن را با کاشی به زبان پشتو و انگلیسی بر دیوار
وزارت میکوبد.
افسوس
میخورم برای رییس جمهور کشورم که در دوران زمامداری اش، وزیر ضدفرهنگش
میکوشد برای خوشایند بیگانگان، نام شخصیتهای سیاسی جهان را از فهد،
خمینی، جمال ناصر، لینکلن، گاندی و ماندلا بر کوی و برزن وطن نقش کند، ولی
میهراسد نام مفاخر دینی، ملی، قومی و زبانی کشور خودمان بر دیوارها و
کوچهها باشد و هر کدام را به برچسبی پس میزند.
افسوس
میخورم برای ملتم که وزیر ضد فرهنگش آن قدر مردم را کودک و محجور
میپندارد و خودش را قیم و ولیّ آنان و خردمند میشمارد که پس از سالهای
طولانی پخش فلان سریال و فیلم هندی، شبانه خوابنما میشود و ملت را بت
پرست می داند، ولی قوم پرستی خودش را در این دوره مدرن به هیچ می انگارد.
کاش وزیر
خداپرست، مسلمان، گلبدینی، طالب مآب و بنیادگرای فرهنگ آن قدر دلیر میبود
که همین فردا روز دستور میداد بر اساس همه احکام نوشته و نانوشته دین مقدس
و هر چیز دیگری که تنها و تنها خودش به آن باور دارد، در دکان روزنامهها،
مجلهها، رادیوها، تلویزیونها، انجمنها و کانونهای فرهنگی، هنرکدهها،
نگارستانها، موزهها، ویدیوکلوپها و مراکز فرهنگی و باستانی را میبست و
مانند دوره اربابان طالبانیاش تنها رادیو شریعت را روشن میکرد و ورقپاره
شریعت را منتشر میساخت.
وزیر ضد
فرهنگ مملکتم! درود بیکران بر تو که یک بار هم قانون اساسی را نخواندهای.
همان قانون اساسی که دو ستون دارد. یک ستون به زبان دوست داشتنی پارسی و یک
ستون به زبان ارجمند پشتو. آن وقت به من میگفتی کدام زبان، بیگانه است؛
پشتو یا پارسی؟ یا نه این که تو از پشت کوههای پاکستان نیامده، اردو، عربی
و انگلیسی را زبان رسمی کشورم میدانی؟ اگر این گونه است، بسیار ببخشای مرا
که تاکنون نابخردانه به تو تاختهام. باید به تو
hello
میگفتم یا السلام علیکم. کاش آن نشانه انگلیسی رادیو و تلویزیون ملی را از
گوشه تلویزیون ملی ـ که باید آبروی مملکتم باشدـ برمیداشتی. آنگاه با
خیال راحت ادعا میکردی، دانش + جو یا دانش + گاه یا دانش + کده یا
نگار+ستان، واژه بیگانه است؟ کاش میتوانستی با وجدان راحت، به من نشان دهی
گالری را از کدام فرهنگستان واژه سازی پشتو درآوردهای و به جای نگارستان
نهادهای و یک پیاله آب هم رویش سر کشیدهای؟
وزیر طالبانی
مملکت اسلامی ام! نه تنها تو که حتا رییس جمهور کشورم و هیچ کس دیگری نیز
نمیتواند مرا و ملت مرا از خواندن و نوشتن و گفتن و سرودن و پای بندی به
زبان و فرهنگ مادری مان؛ پارسی دری باز دارد. صد سالی هست که این خیال خام
را در سر پرورانده، ولی کور خواندهاید. در همه کوی و برزن میهنم، به زور
با زبان محلی پشتو و زبان های بیگانه دیگر نوشته کن و همه رادیوها و
تلویزیونها و روزنامهها هم از آن تو باشد و با همان زبانهایی که تو دوست
داری، بگردانشان، ولی بدان تو با این روشی که در پیش گرفتهای، هوش و گوش
ملت افغانستان را بیدار میکنی که دریابند خیانتکاران به زبان و فرهنگشان
چه کسانی هستند. ملت غیرتمند پشتوزبان نیز که این جفاها در پشت پرده نام
زبان شان بر پیکر مام میهن میرود، تو و اربابان و نوکران بی مزد و مواجبت
را نخواهند بخشید که میکوشی بدنام شان سازی و زبان و فرهنگ پشتو را منزوی
کنی.
آری، وزیر
فرهنگ کشورم! دستت تا لندن باز! هر چه میکنی، بکن. آن وقت میبینیم آن چه
میماند، چیست؛ تو و زبانهای بیگانه دوست داشتنیات یا زبان پارسی دری ملت
بزرگ افغانستان؟ |