کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 
 
 
 

محمدکاظم کاظمی

 
 
چند ضایعه در عالم دانش و ادب
 
 

 

ایام گذشته،‌ روزهای پُرضایعه‌ای بود، به سبب درگذشت چند تن از اهل دانش و ادبیات در حوزه زبانی ما.

هرچند شایسته بود که برای هر یک از این ناموران و خدمتگزاران فرهنگ، مطلبی مستقل نگاشته آید، کم‌بضاعتی من سبب شد که به یادی از این بزرگان بسنده کنم، تا حداقل در حد خود،‌ مقام آنان را ارج نهاده باشم.

 

پیش از همه و بیش از همه باید ارج نهاد شخصیت علمی پژوهشگر و تاریخ‌نگار برجسته، دکتر سید جعفر شهیدی را که به راستی در تحقیقات تاریخی به ویژه در مورد تاریخ اسلام، فردی استثنایی و کم‌نظیر بود. من البته توفیق مطالعه همه آثار تاریخی ایشان را پیدا نکرده‌ام ولی در دو یا سه کتابی که خوانده‌ام، سخت مجذوب لحن منصفانه و بدور از تعصب ایشان شده‌ام. خواننده این کتابها، به راستی احساس می‌کند با یک پژوهندة‌ واقعی روبه‌روست، کسی که بدون پیش‌داوری و کاملا بر اساس مستندات تاریخی سخن می‌گوید. من با مطالعه این کتابه به واقع بیش از آگاهیهایی که از خود وقایع تاریخی کسب کردم، درسهایی بسیار سودمند از شیوه و لحن نگارش گرفتم که ارزش اینها کمتر از آن آگاهیها نبود. به اینها باید افزود نثر زیبا، ادبی و در عین حال شفاف دکتر شهیدی را که می‌تواند الگویی برای نویسندگی باشد. خداوند روح این پژوهشگر گرانقدر را شاد بدارد.

 

جامعه ادبی فارسی‌زبان به ویژه افغانستان در این ایام با دو ضایعة دیگر هم روبه‌رو شده است، یعنی درگذشت دو شاعر نام‌آور افغانستان، ضیاء قاری‌زاده و محمدعاقل بیرنگ کوهدامنی. این دو تن از شاعران برجستة نیم قرن اخیر ما به شمار می‌آیند و در تحول و تکامل شعر ما در قالبهای کلاسیک، مؤثر بوده‌اند، به ویژه بیرنگ کوهدامنی که از پیشگامان شیوه‌های نوین در غزلسرایی به حساب می‌آید و از اولین کسانی است که در غزل امروز افغانستان طرحی دیگر افکندند. هم‌چنان کار باارزش دیگر شادروان بیرنگ، گردآوری مجموعه اشعار استاد خلیل الله خلیلی در حدود سی سال پیش بود. اغراق نیست اگر بگوییم این کتاب ارزشمند بهترین گزینه از شعرهای استاد خلیلی است و در معرفی بهتر این شاعر به جامعه ادبی افغانستان و ایران بسیار مؤثر بوده است. من خود توسط همین کتاب با مرحوم خلیلی آشنا شدم و به شعر او انس یافتم. کتاب موصوف بار اول توسط انتشارات بنیاد فرهنگ ایران چاپ شد و بار دیگر، در مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی که البته در این نوبت دوم، آقای مهدی مداینی کتاب را به نام خود چاپ کرده و چندان ذکر درخوری هم از بیرنگ کوهدامنی نکرده است. من باری این کار ایشان را یک سرقت ادبی محترمانه نامیده ‌بودم. بگذریم.

 

و اما فرهیختة دیگر که در این ایام از جامعه فرهنگی افغانستان کوچید، محمدکاظم آهنگ پژوهشگر گرانقدری بود که سالها پیش از این، کتاب ارزشمند تاریخ مطبوعات افغانستان را نگاشته بود. آن کتاب، یکی از بهترین مراجع در این موضوع است.

 

و ضایعه دیگری که برای من بسیار ناگوار افتاد، درگذشت عبدالبصیر بلوچ معلم و مشاور پیشکسوت افغانستان در حوزه امور تربیت کودکان است. این ضایعه از این جهت برای من بیشتر اهمیت یافت که در همین اواخر، دو عنوان کتاب از آن مرحوم را که دربارة تربیت کودکان نوشته شده بود، ویرایش کرده بودم و تعلق خاطری به این انسان آگاه و دلسوز یافته بودم. عبدالبصیر بلوچ در سالهای اخیر، به حیث مشاور تربیتی با برنامه رادیویی صبح به خیر افغانستان همکاری داشته و در این مسیر، خدمات خوبی به خانواده‌های افغانستان کرده است. از این گذشته، او صاحب تالیفات و کارهای عملی ارزشمندی در این زمینه بوده است که بعضی از آنها چاپ شده و بعضی آماده چاپ است.

 

خداوند همه این رفتگان را از رحمت بی‌انتهای خویش برخوردار سازد و به ما توفیق دهد که پیروان و ادامه‌دهندگان خوبی برای آنان باشیم.

 

این یادداشت را در یک موقعیت زمانی نامناسب و در مدتی کوتاه نوشتم. امیدوارم دوستان گرامی از کاستیهای محتوایی و نگارشی آن چشم‌پوشی کنند.

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٦۵                          سال سوم                          جنوری 2008