قند
دهانت امشب چون سیب کندهاریست
یا
اینکه از لبانت آب انار جاریست
از
بسکه شهره گشتی در شرق و غرب کابل
گویی
که حس دستت انگور چاریکاریست
از
پلکهات امشب صد قهوه خانه مست است
چشمان
نازنینت مصروف می گساریست
از سمت
گیسوانت باد که شب وزیده
آورده
عشق مستی- هرآنچه - بیقراریست
در
جنگل نگاهت گم گشته روح شاعر
گویی
که در دوچشمت آوای صد قناریست
با یک
تبسم امشب مارا خمار کردی
انگار
خنده هایت چون شیرک مزاریست
کابل
|