کابل ناتهـ، عزیزالله ایما، سروده ی خون سرخ و خون سفید

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عزیزالله ایما

خونِ سرخ، خونِ سفید

 
 
 

نمی میرد ـ
آفتاب؟
نمی ماند ـ
شب؟
پشتِ تاریکی روشنی؟
پشتِ شب سحر؟

زنده باد آزادی!
زنده باد...
زنده باد...
مرده باد...
مرده باد...

روشنفکر از آزادی سخن می‌گوید
می‌گوید
می‌گوید
می‌گوید

لافیدن و بافیدن
بافیدن و لافیدن

برده‌گانِ معاصر
برده‌گانِ مالیه
قرضدارانِِ فکرِ رسانه‌های دیداری
شنیداری
نوشتاری و...
هزینه‌دارانِ بمباردمان‌های فقیرترین دهکده‌های جهان
با بیمه‌های امنیتِ گذران
در آسمانخراش‌های تنهایی

دهنِ بازِ پرتگاهِ میانِ دهکده‌ي جهانی و دهکده‌های جهان
به وسعتِ همه‌ي وسعت‌ها
می‌بلعد
می‌بلعد
می‌بلعد

روشنفکر از دموکراسی سخن می‌گوید
دموکراسی از امیرالمؤمنین ملا محمد عمرِ مجاهد

در زمینِ پر از آیاتِ وارونه
ـ «شمشیرهای‌تان را هرگز به زمین نگذارید»
«مؤمنان نفرین کننده‌گان هم اند» ـ
خواب بودم
خواب دیدم
پیمبران پیروان‌شان را نمی‌شناسند
و پیروان پیمبرانِ‌شان را.


خانمِ رهبرِ حزبِ پیشگام
انتظارِ حادثه‌یی
برای کمک‌های بنیادِ نو بنیادش

انفجارِ بوسِ مدرسه‌یی
با تمامِ سرنشینان
تصویرها
تصویرها
چپ
راست
خانمِ رهبرِ حزبِ پیشگام پریشان
دست بوسان ـ خانواده‌های قربانیان ـ گریان

تصویرها
تصویرها
طالب الدین
لادن الدین
گلب الدین
قطب الدین
قی
عق
دل بدی
استفراغ

تصویرها
تصویرها
جدلِ رهبرِ حزبِ پیشگام
ناگهان
یکی
دوتا
پرسان:
ـ ... مشروع؟
ـ ... نامشروع؟
لبخندِ رهبرِ حزبِ پیشگام
صدا می‌شود:
"مشروع!
مشروع!
حتا..."
موجِِ فریاد
بلند می‌شود
بلند می‌شود
بلند می‌شود
لبخندِ رهبرِ حزبِ پیشگام
بهترین تصویرِ روزنامه‌های جهان
جایزه و جایزه

شبح « پیغمبرِ بی‌خدا»
بر فراز سرِِ بیل گیتس
و امیدِ کردستانی سرگردان است

رهبرِ حزبِ گارگر
در سخنرانی
ازنگاهِ مجسمه‌ي مارکس می‌ترسد

روشنفکر از آزادی سخن می‌گوید
آزادی از سیاست
سیاست از ماکیاولی


کتیبه‌ي الواحِ سرنوشتِ متفرق‌ترینان:
وحدتِ ملی
وحدتِ اسلامی
وحدتِ خلیلی
وحدتِ اکبری
وحدتِ محقق
وحدتِ...
وحدتِ...
وحدتِ...
امتِ واحده
اتحادِ امم
اتحادِ سیاف
اتحاد خنجر
اتحاد...ِ
اتحادِ...
اتحادِ...

در سرزمینی که جنگی بودن شرف است:
خروسِ جنگی
خروس جنگی
سگِ جنگی
سگ جنگی
کبکِ جنگی
کبک جنگی
شیرِ جنگی
سلطانِ جنگل
آدمِ جنگی
دل آورِدل آوران
جنگی
جنگی
جنگی

بردست‌ها تفنگ
کشتن
دریدن
خون و جنون
بر زبان‌ها جفنگ
لافیدن ولافیدن

ویرانه‌ترین خاک هم از عشق می‌گوید:
ای وطن یادِ نیاکان
دوست می‌دارم ترا...
عاشقم بر سنگ و کوهت
عاشقم من برشکوهت
...
لافیدن و بافیدن
بافیدن ولافیدن

هوای گرفته
بوی کهن
قصیده‌ي دراز
جویده‌های جویده را باز می‌جوند
می‌جوند
می‌جوند
می‌جوند

روشنفکر از آزادی سخن می‌گوید
می‌گوید
می‌گوید
می‌گوید
می‌گ ... ید
سوراخِ ملتهب
زبانِ سرخ
سرِ سبز
خونِ سفید
خونِ سرخ

بیست ملیون قربانی در یک جنگ
برای دو خون!
کافی نیست؟
آخر ما که آدمیزاده‌ایم!
خدایان نیز قربانی پسند‌اند
قربانی قربانی قربانی!

خونِ سرخ
خونِ سفید
زمین
تاریخ
قربانی.



(سنبله) 1386 خورشیدی

 

 

**********

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ٦٠      نومبر     2007