کابل ناتهـ، نادیه فضل، سروده ی اعتراف

کابل ناتهـ   kabulnath

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نادیه فضل

اعتراف

 
 
 

بعد نوشیدن شیرین غزلگاه نگات

و شنا کردن بارانی در امواج صدات

پس از شکستن شب لای بغض حنجره ام

عجیب بال و پریست پر بهار ناز نوات

پرم زتکه تکه ی قلبم برای باریدن

بخوان سکوت مرا تا شرار دست رهات

من از تبسم گلها زلهجه ی پرواز

یک اعتراف صمیمی نهاده ام بر پات

هجوم اندوه تنهایی ام به ماه کشید

حریر عطر نوازش حضور مثل خدات

برای غربت سرد دلم که پاییزیست

وسیع حس شگفتن دمید زمزمه هات

کنون که مثل ملایک پُرم زنقره ی مهر

من از لطیف گوارای یاد و خاطره هات

و قطره قطره زلال سپیده و سحرم

و عشقانه ترین شعر در هوا و فضات

!ایا ز آبیی سبز ستاره بار بهشت

هزار سینه غزل چیده ام زجان برات

 

**********

دروازهً کابل

 

سال سوم                  شمارهً ٦٦       سپتمبر       2007