|
پرتو نادری
امید جاری باران...
شب است و همهمهء ماهتاب کوچيده
طراوت از چمن سبز آب کوچيده
اميد جاري باران ، اميد روشن آب
به خانه خانهء هيچ حباب کوچيده
تمام هستي ما بوي سايه بگرفته
زبام ميکده ها ، آفتاب کوچيده
زمانه دفتر تاريک خويش گسترده
ترانه هاي سحر زين کتاب کوچيده
به هر کرانه يکي ديو قامت افرازد
زسرزمين فلک تا شهاب کوچيده
من ازخطوط جبين زمانه مي دانم
تفنگ آمده است و کتاب کوچيده
************ |