کابل ناتهـ، Kabulnath
|
به نام خدا
جشن باستاني نوروز در افغانستان
عبدالكريم ميثاق
جشن باستاني نوروز از زمانههاي باستان تا كنون، با شكوهمندي در سرزمين افغانستان تجليل ميگردد. اين جشن باستاني كه نويدبخش ختم زمستان و آغازگر بهار ميباشد، تاريخ كهن دارد. در درازناي تاريخ اين جشنِ بهاري از نسلي به نسلي به ميراث رسيده و در هر مقطع تاريخي، به تناسب شرايط و خواستههاي زمانه به شكلها و شيوههاي خاص برگزار شده است. در تجليل از اين جشن و مراسم كهن و باستاني، مبتني بر فرهنگ مردم سرزمين باستانياي كه اكنون به نام افغانستان ياد ميشود، يك چيز عمده وجود داشته است كه همانا پيشواز از بهار و شكرگزاري در برابر خداوند بوده است در زمانة ما، هر ولايت و هر بخش افغانستان به شيوههاي گوناگون محلي، نوروز را پيشواز ميگيرند; ولي يك چيز عام و مشترك كه وجود دارد اين است كه همة خانوادهها پيش از ورود نوروز، «خانهتكاني» ميكنند. خانهتكاني مفهومش اين است كه به خاطر استقبال از نوروز، اين نخستين روز بهاري و نخستين روز سال نو هجري خورشيدي، خانههايشان را پاك و صفا مينمايند. صندليها و بخاريها را ميبردارند و به تاوهخانهها ديگر آتش نميكنند. فرشها و بسترهها را ميتكانند و خانهها، دهليزها و صحن حويلي را پاك و جارو مينمايند. شيشههاي ارسيها و كلكينها را ميشويند و صافي ميكنند. كوچهها و پيرامون حويليها را پاك و صفا ميكنند. لباسهاي نو تهيه مينمايند و يا لباسهاي كهنه را ميشويند و به خصوص ميكوشند كه براي كودكان لباس جديد آماده نمايند. تنهايشان را به حمامها و ساير جاهاي مناسب شستوشو نموده و ميكوشند كه جسم و جانشان را از آلودگيها پاك نمايند بدين ترتيب براي خوش آمد بهار و نوروز آمادگي ميگيرند و تلاش ميورزند كه با چهرههاي شاد و لبان متبسم به استقبال جشن باستاني نوروز بروند. پيش از تحويل سال، سفرهها را با هفت سين يا هفت شين و يا هفت ميوه رنگين ميسازند; سبزي، ماهي و شيريني بايد بر سر سفره باشد. بعضاً شمعها را نيز روشن ميكنند. همة اعضاي خانواده بر گرد سفره جمع ميشوند و منتظر ورود نوروز و سال نو ميباشند. پدر و مادر و يا هر كه بزرگ خانواده باشد، بر صدر مجلس مينشيند. در حين ورود سال نو، همة اعضاي خانواده دستها را به رسم دعا بالا ميكنند و بزرگ خانواده دعاي شكرگزاري را قرائت ميكند و همه در برابر دعاي شكرگزاري آمين گفته از خداوند التجا و تمنا مينمايند تا سال نو را براي ايشان سال صلح و امنيت، آسايش، آرامش، خير و بركت ساخته و قدم سال نو را براي خانوادة ايشان و براي همة مردم وطن و مردم جهان نيك بگرداند. پس از ختم دعا، كوچكان دستهاي بزرگان را بوسيده و بزرگان رخسار كوچكان را بوسيده، ورود سال نو و نوروز را به همديگر تبريك گفته و به صرف غذاهاي گوناگون و هفت ميوه كه بر سر سفرة رنگين مرتب چيده شده است ميپردازند. در روز نوروز، زنان و مردان و به خصوص كودكان، لباسهاي نو و رنگارنگ پوشيده، همگي از خانهها بيرون گرديده سبزه لگدكردن ميروند. سبزه لگدكردن مفهومش اين است كه به سوي طبيعت در فضاي باز، در دامنة كوهها، به تپهها، دشتها، صحراها و در ميان كشتزارها و مزرعهها و بالاي كوهها رفته هواي تازه و پر طراوت بهاري را استنشاق و استشمام مينمايند. به چيدن گلهاي نورسته لاله و ساير گلهاي خودرو مبادرت كرده، از گلها غنچهها ميسازند و بعد رهسپار ميلهجاها (تفرجگاهها) و يا منازلشان ميشوند. در روز نوروز، در هر شهر و ديار، در جايگاههاي مخصوص كه معمولاً در گرد و نواحي زيارتگاهها ميباشد، به نام ميلة نوروز و به نام ميلة روز دهقان، ميلهها (مراسم خوشي و شادماني) تنظيم ميگردد. در اين ميلهها نمايشهاي قوچ جنگي، مرغ جنگي، سگجنگي و نمايشهاي گاوهاي قلبهاي، سامان آلات زراعتي، اسبهاي بزكشي و اسبهاي سواري، نيزهبازي، شتردواني و ساير بازيهاي سرگرم كننده صورت ميگيرد. براي سرگرمي كودكان، اسبهاي چرخكي چوبي و ملاقي و ساير بازيها تنظيم گرديده، تخمهاي مرغ رنگ كرده شده و سامانهاي رنگارنگ بازي اطفال به فروش ميرسد. به هر سو دكانهاي ماهيفروشي، جلبيفروشي، شيرينيفروشي، خوراكهفروشيهاي گوناگون، سماوارهاي چاي و كبابيها افتتاح ميشوند. صداي ساز و آواز از هر سو به گوش ميرسد و يك فضاي شادماني و خوشي همه را در آغوش ميگيرد. هر كس به هركس ورود نوروز و سال نو را تبريك گفته، براي همديگر سال خوش و نيكو آرزو ميكنند. در روز نوروز خويشاوندان، دوستان و آشنايان به منزل همديگر رفته، سال نو را به همديگر شادباش گفته، كلچه نوروزي، هفت ميوه، چاي و شيريني صرف ميكنند و براي همديگر از خداوند سال نيك و باسعادت آرزو مينمايند. همچنان اشخاص كمسن به نزد اشخاص مسن و سايرين به نزد بزرگان و اشخاص معمر براي تبريكي سال نو ميروند. به طور معمول به خاطر ورود بهار كه زمان كشت و كار آغاز ميگردد، در تمام مراكز ولايات در جريان تجليل روز دهقان از طرف مسئولان دولتي به دهقاناني كه گاوهاي قلبهاي و شيري و ساير حيوانات خوب تربيه كردهاند و در توليد محصولات زراعتي، موفق بودهاند جايزههاي تشويقي داده ميشود. در روز نوروز ـ كه به نام روز نهالشاني نيز معروف گرديده ـ طبق معمول همهساله، به نهالشاني مثمر و غيرمثمر و زينتي نيز مبادرت ورزيده ميشود. در اين روز يكي از سنتهاي مردم، رفتن بالاي گورستان و دعاخواني براي گذشتگان است. در هر ولايت، منطقه و قرية افغانستان، جاهاي معروفي براي گردهمآيي وجود دارد كه در روز نوروز مردم در همان جاها به مقصد دعاي شكرگزاري ديد و بازديد و ميلهكردن جمع ميشوند. در كابل
مردم شهر كابل و حومة آن، در روز نوروز عمدتاً در زيارت سخي، شهداي صالحين، عاشقان و عارفان، خواجه صفا، باغ بابرشاه و زيارت ملا بزرگ جمع ميشوند. در اين روز در كابل دو رويداد هيجانانگيز صورت ميگيرد; يكي بلند كردن جنده (بيرق) زيارت سخي و ديگري بالا كردن توغ (علم) مندوي. برافراشتن بيرق سخي در كابل: معتقدان و اخلاصمندان علي شيرخدا، چند روز پيش از نوروز به خاطر آمادگي از تجليل روز تولد شاه اوليا و پوش جديد علم مبارك و برافراشتن علم ترتيبات ميگيرند. شب نوروز همان جا در زيارتگاه سخي شب را با منقبتخواني در صفات امام علي و دعاخواني به پايان ميرسانند و روز نوروز كه نخستين روز سال نو خورشيدي ميباشد، به ساعت 9 صبح در حالي كه شاروال (شهردار) كابل و والي كابل و تعدادي از روحانيون و جمع غفيري از اهالي كابل حاضر ميباشند، علم سخي، شاه اوليا، توسط معتقدان و اخلاصمندان سرسپردهاش در ميان شور و هلهله و هيجانات مردم بلند ميگردد. در حين بلند شدن علم، اركستر بلدية كابل موزيك احترام مينوازد و از هر سو صداهاي هيجانآميز «يا علي يا علي» و صداي كفزدنهاي هيجانانگيز به گوش ميرسد. به خاطر اين مراسم عنعنوي و ديني، رئيس بلدية كابل و يكي از معمرترين روحانيان، بيانيههايي ايراد مينمايند و ورود سال نو و اين رويداد بزرگ را به همه تبريك و شادباش ميگويند. بعد دعاييهاي خوانده ميشود و از خداوند التجا ميگردد كه در كشور صلح و امن برقرار بوده، خير بركت، صحت و سعادت دارين نصيب مردم گردد. مردم را اعتقاد بر اين است هرگاه بيرق سخي به سهولت بلند شود، آن سال يك سال نيكو و پربركت بوده و اگر بيرق به مشكل بلند گردد، شگون آن سال خوب نيست. بعد از اين كه بيرق بلند شد، كفزدنهاي ممتد شاديآميز ادامه مييابد و هر يك به همديگر اين رويداد با شكوه و نيكو را شادباش ميگويند و سپس هجوم زيارت كنندگان به سوي علم آغاز ميشود. هزاران نفر تلاش ميورزند تا دستشان به چوب علم تماس نمايد و بدينگونه از ثواب زيارت كردن برخوردار شوند. زنان دستمالهاي ابريشمين و ساير تكههاي قيمتي را به خاطر برآورده شدن مرادشان به پاية بيرق سخي ميپيچند و هركس تلاش ميورزد كه اگر بتواند توتهاي را از پوش جنده براي تبريك بركند. معتقدان و اخلاصمندان مخصوص، در ميان اين گيرودار و كشومكش تلاش ميورزند تا نظم را حفظ نموده و گذرگاهي براي زيارتكنندگان باز نمايند. در جريان اين مراسم و هجوم سيل زيارتكنندگان، گاهي حادثههاي ناگواري هم رخ ميدهد و بعضيها زير پا گرديده صدمههايي برميدارند. پيش از ورود نوروز و بالا شدن بيرق، بعضي از مريضان لاعلاج و يا صعبالعلاج ميآيند و در پاي علم جا ميگيرند، به اميد اينكه سخي شاه اوليا موجب شفايابي آنان بشود. بلند كردن توغ مندوي در كابل: مندوي كابل، جاي انبار و فروش مواد غذايي و ضرورتهاي گوناگون زندگي مردم است. دكانداران و مردم را عقيده بر اين است كه پوش كردن جديد توغ مندوي و برافراشتن مجدد آن، هر ساله به روز نوروز و اعطاي خيرات و نذر در اين روز اول سال، باعث خير و بركت مندوي ميشود و مندوي در جريان سال خالي نميماند. در صبح روز نوروز به ساعت 8 صبح، شاروال (شهردار) كابل از دفتر خويش با ساير اركان رسمي عالي رتبه بلدية كابل در طي يك مراسم رسمي در حالي كه موترش توسط پليسهاي موتر سايكلسوار اسكورت ميشود، به منظور برافراشتن توغ مندوي و بيرق زيارت سخي حركت مينمايد. او نخست به مندوي رفته توغ مندوي را بلند ميكند و بعد از آن به زيارت سخي رفته در برافراشتن بيرق سخي سهم ميگيرد. در مندوي همة علافان و ساير دكانداران و جمع غفيري از اهالي شهر كابل به منظور اشتراك در مراسم برافراشتن توغ مندوي، در ماركيت اساسي مندوي جايي كه بر بالاي دروازة ورودي آن بيرق بالا ميشود گرد ميآيند. توغ مندوي با يك تكه سبز پوش جديد گرديده، در ميان شور و هلهله جمع انبوهي از حضار برافراشته ميشود و رئيس بلدية كابل بدين مناسبت خجسته بيانيهاي ايراد مينمايد و بعد توسط يك روحاني معمر دعاي شكرگزاري به آرزوي خير و بركت، صلح و امنيت ادا ميشود و بعد كلچههاي نوروزي و شيرچاي و شيريني نوروزي صرف ميگردد.
در هرات
اهالي شهر عمدتاً در مسجد جامع شهر گرد آمده و پس از دعاي شكرگزاري و تمناي خير و بركت و صلح و امنيت از دربار خداوندي و شادباشگويي سال نو به همديگر، رهسپار زيارتگاه خواجه عبدالله انصاري، ساير زيارتگاهها و تخت سفر و ساير تفرجگاهها ميشوند.
در قندهار
اهالي شهر به خرقة شريف گرد آمده و پس از دعاي شكرگزاري و التجاي خير و بركت و صلح و امنيت در سال جديد، و تبريكگويي سال نو به همديگر، راهي چهلزينه، زيارت شاه و ساير زيارتگاهها و تفريحگاهها ميشوند.
در غزني
مردم شهر و حومه در زيارت حكيم سنايي و پيرامون آن جمع گرديده سال نو را به همديگر تبريك گفته و بعد از دعاي شكرگزاري و طلب خير و بركت و صلح و امنيت در سال جديد به ساير زيارتگاه و تفرجگاهها ميروند ميگويند كه در شهر غزني 99 زيارتگاه اوليا است اگر يكي ديگر هم ميبود غزني حكم كعبه را پيدا ميكرد.
در باميان
مردم شهر و گرد و نواحي در ميدان مقابل مجسمههاي بودا گردآمده و بعد از تبريكي نوروز و سال نو به همديگر و دعاي شكرگزاري و تمناي خير و بركت و صلح و امنيت در سال نو، راهي زيارتگاهها و تفرجگاهها و پاشيدن بذرهاي بهاري و غرس كردن نهالها ميشوند. به همين گونه در تمامي شهرها و محلات و قريههاي افغانستان، مراسم نوروز و سال نو به شيوههاي گوناگون بر پا ميشود كه در اكثر اين مراسم شخصيتهاي رسمي دولتي نيز اشتراك مينمايند.
در مزارشريف
هيجانآميزترين و باشكوهترين اين مراسم در شهر مزارشريف ولايت بلخ برگزار ميشود. ميلة (جشن) گل سرخ در شهر مزار شريف: ميلة عنعنوي و باستاني گل سرخ از ميلههاي تاريخي سرزمين دانشخيز و هنرزاي بلخ ميباشد. به همان اندازه كه بلخ باستاني تاريخ كهن دارد، ميلة گل سرخ هم تاريخ كهن دارد. ميلة گل سرخ اساساً يك جشن بهاري است. مردم سرزمين بلخ به پيشواز نوروز و استقبال از بهار ـ اين موسم زندگيبخش و رستاخيز طبيعت و فصل طراوت و نشاط ـ جشن گل سرخ را برپا ميدارند. چرا اين جشن را ميلة گل سرخ نام نهادهاند؟ به خاطر اين كه سرزمين حاصلخيز بلخ در فصل بهاران غرق گل سرخ ميشود. در دشت و دمن، در كوهها و تپهها، در مزرعهها و باغستانها، در بامهاي خانهها و در احاطة حويليها و در همه جا گلهاي سرخ شقايق و ساير گلها موج ميزند و جلوهنمايي ميكند. مردمان اين سرزمين پربركت و حاصلخيز همواره ورود نوروز را كه آغازگر سال نو خورشيدي و نويدبخش بهار است، به فال نيك ميگيرند. در اين روز همة مردم اعم از زنان و مردان، كودكان و جوانان و سالمندان با سينيهاي هفت ميوه و با غذاهاي گوناگون و با لباسهاي جديد رنگارنگ و با تنهاي شسته و سر و صورت پاك، به استقبال از بهار، در آغوش طبيعت شاداب و با نشاط و در ميان گلها و سبزهها به جشن و شادماني ميپردازند. از زمانههاي بسيار دور، اين جشن و شادماني «ميلة گل سرخ» نام گرفت. در اين روز رسم بر اين است كه همة كينهها، عداوتها، نفرتها و آزردگيها دور انداخته شود و راه آشتي، صلح و محبت و عشق را در دلها باز نمايند. مردم سفرههاي مشترك هموار ميكنند و غذاهاي خويش را مشترك ميسازند. پيش از صرف غذا همديگر را خوش آمديد گفته به آغوش ميگيرند و ميبوسند و بعد دعاي شكرگزاري به جا آورده و جشن نوروز، ورود بهار و سال نو را شادباش ميگويند. سپس همگي مشتركاً بر گرد سفرهها مينشينند و با نشاط و شادماني در پرتو آفتاب گرمابخش بهاري به صرف غذاهاي گوناگون كه از هر خانه و كاشانه آورده شده است ميپردازند. پس از صرف غذاي ميلة گل سرخ، نخستين بذرها در دشت و دمن پاشيده ميشود و دعاي خير و بركت و صلح و امنيت خوانده ميشود تا اين بذرها پرحاصل و پرنعمت گردد و مردم از ثمرة آنها از آرامش و آسايش روحي و جسمي بهرهور شوند. اين ميلة عنعنوي و باستاني با گذشت از فراز و نشيبهاي تاريخي با شكلها و شيوههاي گوناگون تا به اين زمانه ادامه يافته و به يقين كه در زمانههاي دراز آينده نيز ادامه خواهد يافت. در زمانة ما مركز برگزاري و افتتاح ميلة گل سرخ، شهر مزارشريف است. همهساله با برافراشتن علم مبارك زيارت سخي شاه اوليا، ميلة گل سرخ افتتاح ميگردد. عقيده بر اين است كه تولد امام متقيان امام علي نيز بدين روز مصادف شده است. در ميلة گل سرخ هزاران نفر از اطراف و اكناف افغانستان به شهر مزار شريف ميآيند. ماه حوت ماه آمادگي و استقبال از ميلة گل سرخ است. در اين ماه، در شهر مزارشريف، مهمانخانهها، مسافرخانهها، هوتلها، رستورانها و چايخانهها، ترتيب و تنظيم مجدد ميگردد. ساكنان شهر مزارشريف و حومه، به خاطر استقبال از مهماناني كه از شهر كابل و ساير شهرها و محلهاي افغانستان به منزلشان ميآيند، آمادگيهاي تازه ميگيرند. خانهها، حويليها، باغچهها، پاركها، جادهها، كوچهها و سركها پاككاري و صفايي ميشوند. به خصوص به پارك اطراف روضه مبارك شاه اوليا، توجة خاص مبذول ميگردد، زيرا تجمع اساسي مردم در شب سال نو و در روز نوروز در همان جاست. پارك روضه، جادهها و ساختمانهاي پيرامون آن تزيين و چراغان ميشود. در دوران ميلة گل سرخ، كساني كه از اطراف و اكناف افغانستان عازم شهر مزار شريف ميشوند، پيش از پيش برنامة سفرشان را ميسازند تا پيش از ورود نوروز خودشان را به شهر مزار شريف رسانيده و جابهجا شوند، زيرا در آن موسم جاي مناسب يافتن كار سهل و ساده نيست. در ميلة گل سرخ نه تنها از اطراف و اكناف افغانستان، بلكه از كشورهاي همسايه نيز اخلاصمندان و علاقهمندان اشتراك مينمايند. هنرمندان سرشناس افغانستان به مانند مرحوم استاد غلام حسين، مرحوم استاد سرآهنگ، مرحوم استاد نتو، مرحوم احمدظاهر، استاد صابر، استاد رحيمبخش و ديگر استادان موسيقي و سرايندگان معروف چون آقاي مددي، همآهنگ، شير غزنوي، بيلتون، استاد دُري لوگري، مهوش، هنگامه، ظاهر هويدا و ساير هنرمندان اناث و ذكور با اشتراكشان ميلة گل سرخ را نشاط و سرور خاص ميبخشيدند. در شبها و روزهاي ميلة گل سرخ نواي فرحبخش و نشاطانگيز موسيقي در فضاي پر طراوت بهاري شهر مزار شريف از هر سو به گوش ميآمد و همگي، اين شبها و روزهاي طربانگيز و اميدبخش را به پيشواز ورود سال نو و اين جشن بهاري با شادماني و محبت به پايان ميآوردند.
در دوران ميلة گل سرخ، شهر مزارشريف شهر فراواني، شهر محبت و دوستي، شهر نشاط و شادماني ميباشد. به هر سو جوش و خروش مردم موج ميزند. اين جوش و خروش به خصوص در شب سال نو ـ كه فرداي آن در نخستين روز سال نو يعني به روز نوروز علم مبارك مزار سخي به اهتزاز درميآيد ـ اوج فزاينده ميگيرد. در شب سال نو هزاران زن و مرد، پير و جوان، كودك و بزرگ در پارك روضة زيارت سخي جمع ميشوند و شب را با خوشي و شادماني بيصبرانه در انتظار ورود نوروز و برافراشتن علم مبارك شاه اوليا به پايان ميرسانند. در حوالي ساعت 9 صبح روز نوروز، علم مبارك مزارشاه اوليا، در حالي كه با تكه سبز جديد پوش شدهاست، طي يك مراسم رسمي در ميان شور و هيجان هزاران نفر برافراشته ميشود. در حين بلند شدن بيرق، موزيك احترام نواخته شده و توپهايي به رسم احترام شليك ميگردند و خيل انبوهي از كبوتران سپيد زيارت سخي در فضاي نيلگون مرقد شاه اوليا بر فراز شهر مزار شريف به پرواز ميآيند. گاهي در اين مراسم پرشكوه رئيس دولت يا حكومت افغانستان نيز شركت مينمايد و بيانيهاي به خاطر ورود سال نو، افتتاح ميلة گل سرخ و اين رويداد پرشكوه ايراد ميكند و در غير آن والي ولايت و يا قوماندان فرقة عسكري ولايت بلخ، بيانية افتتاح را ايراد ميكند. بعد از ختم رسمي مراسم برافراشتن علم مبارك، مسابقة پر هيجان و جالب عنعنوي بزكشي در دشت شاديان در برابر هزاران تماشاچي برگزار ميگردد و تيم برنده در طي يك مراسم شكوهمند رسمي جام قهرماني را به دست ميآورد.
در روز نوروز تعداد زيادي از مريضان لاعلاج و صعبالعلاج از اكناف و اطراف افغانستان و كشورهاي همسايه، به اميد شفايابي به شهر مزار شريف و به زيارت شاه مردان روميآورند و در پاي علم مبارك جا ميگيرند و استدعاي شفايابي مينمايند و با احساس نيرومند روحي به مقصد خويش نايل ميشوند و بسيار گفته شده كه چشمان كوران بينا شده است.
با برافراشته شدن علم مبارك مزار سخي در روز نوروز، ميلة گل سرخ در ولايت بلخ افتتاح ميگردد كه معمولاً چهل روز ادامه مييابد و در روز چهلم علم مبارك پايين ميشود كه معني ختم ميلة گل سرخ را دارد. در جريان روزهاي بهاري و ميلة گل سرخ، بيرق زيارت امام صاحب در ولايت كندوز به همين گونه در بسيار جاهاي افغانستان بيرقهاي زيارتگاهها برافراشته شده و موسم كشت و كار آغاز ميگردد. مردم در تمام نقاط كشور بر اساس سنتها و عنعنههاي خويش، روز نوروز و سال نو را با سرور و شادماني استقبال نموده و به منظور زندگاني بهتر به كار ثمربخش و توليدي شروع ميكنند. به خاطر ورود نوروز و سال نو خورشيدي، در سراسر افغانستان بر مبناي رسم و رواج، سنت و عنعنة هر محل مراسمي برگزار ميگردد. به كودكان تحفه هاي نوروزي داده ميشود و به بزرگان احترام ميگردد و به گذشتگان دعاي آمرزش خوانده شده، به زيارت قبرستانها و زيارتگاهها رفته، به ديدار سبزهها و گلهاي بهاري و به زيارت طبيعت مشرف گرديده، بازيهاي بهاري به راه انداخته و بدينگونه مقدم روز نوروز و سال نو را گرامي ميدارند. دختران و پسران در دشت و دمن و خانه و كاشانه سرودهايي نوروزي و بهاري ميخوانند. گرامي و جاودان و گسترده باد اين سنت و عنعنه پسنديدة مردم شريف افغانستان!
- 1صندلي: چارپاية چوبي كه در زمستان زير آن آتش رغال مانده و به بالاي آن يك لحاف بزرگ را كه به نام لحاف صندلي ياد ميشود مياندازند و اعضاي خانواده به خاطر فرار از خنكي به دورادور آن نشسته، تنشان را با لحاف كه از زير آن حرارت ميآيد ميپوشانند.
2تاوهخانه: در مناطق سردسير افغانستان به خصوص در مناطق ولايت غزني زياد رواج دارد كه مساجد و خانهها، داراي تاوهخانه ميباشند. تاوهخانه طوري ساخته ميشود كه تونلهاي كوچك به تعداد نياز حجم هر خانه از خشت ساخته شده و به روي آنها سنگهاي هموار گذاشته ميشود و بعد روي سنگها كاهگل ميشود و همة اين تونلها به آتشخانه يا تندور وصل ميگردد. وقتي در تندور يا آتشخانه، آتش روشن گرديد، حرارت آن از طريق تونلها جريان مييابد و دود آن از طريق دودكش كه قبلاً ساخته شده است به بيرون ميرود. پايان
************ |
بالا
شمارهء مسلسل ٤٦ سال سوم مارچ/اپریل۲۰۰۷