kabulnath.de  کابل ناتهـ

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان
همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل
 

 

 

 
 
 
 
 
درگذشت استاد بزرگ رباب
 
 
کاظم کاظمی
 
 

استاد محمدرحیم خوشنواز نوازنده‌ی بزرگ رباب در سن شصت و پنج سالگی درگذشت. این رباب‌نواز هراتی را بزرگ‌ترین رباب‌نواز زندة دنیا می‌دانستند.

     رباب، سازی است زهی و بیشتر در افغانستان رواج دارد. به واقع می‌توان آن را ساز ملی این کشور دانست، چون از این منطقه برخاسته و تا کنون مهم‌ترین نوازنده‌های آن افغانستانی بوده‌اند. استاد بزرگ رباب که او را سلطان رباب نامیده بودند، استاد محمدعمر بود که حدود سه دهه پیش در کابل درگذشت. استاد فقید دیگر، غلام‌محمد عطایی در اوایل دهه‌ی هشتاد خورشیدی در هرات وفات کرد و استاد خوشنواز به واقع بازمانده‌ی نسل استادان رباب افغانستان بود.

     خوشنواز در خارج از افغانستان هم صاحب اعتبار بود و دارای نامی بزرگ، به گونه‌ای که برنامه‌های رباب‌نوازی‌اش در ایران و کشورهای اروپایی با استقبال گسترده برگزار می‌شد. او در هفته همبستگی ایران و افغانستان در سال 1381 در تهران به عنوان نوازنده‌ی برتر افغانستان مورد تقدیر قرار گرفت.

 


عکس از صبح بخیر افغانستان

 

     با این همه زندگی خوشنواز آن‌قدرها خوش نمی‌گذشت و این استادِ زودرنج و تنگ‌حوصله، در عصر طالبان و سپس مهاجرت به ایران، سختیهای بسیاری کشید. او خود در جایی گفته‌است: «سال دوم که طالبان آمدند، ساز ممنوع شد. نواختن ممنوع شد، خواندن ممنوع شد و شنیدن هم. تار مرا شکستند. کسب و کار دیگری جز موسیقی نداشتم. مجبور شدم مدتی کبوترفروشی کنم که نشد. پاسپورتم را برداشتم و رفتم سفارت ایران. گفتم می خواهم بروم پیش امام رضای غریب؛ تارم را شکستند، کبوتر فروشی هم ممنوع شده می خواهم به درگاه امام رضا بروم. و این طور شد که من در سال دوم حکومت طالبان به ایران رفتم و سال ها در مشهد ماندم... بعد از تمام‌شدن مهلت اقامتم مرا به اردوگاه دوغارون بردند. آقای خاتمی که فهمید، مرا خواست و گفت تو نوازنده افغانستانی هستی؟ چه سازی می زنی؟ گفتم؛ رباب و برایش ساز زدم. پس کارت اقامتم را تمدید کردند... آرزویی ندارم. می خواستم بروم کشورهای دور را ببینم که رفتم و برای مردمش ساز زدم. همین که در کنسرت فرانسه هزاران نفر سازم را تشویق کردند، شیرینی زندگی ام بود. اما تلخی آن مرگ پسرم بود. من دو دختر و دو پسر داشتم که یکی از پسرهایم در دریا غرق شد. وقتی که جنازه اش را دیدم تلخ ترین لحظه زندگی ام بود. وقت هایی که دلتنگ می شوم نغمه‌ای تازه به یاد او می سازم.»

     با آرزوی نثار رحمت ایزدی بر روح محمدرحیم خوشنواز، امیدوارم که فرزند برومندش نسیم خوشنواز که از رباب‌نوازان خوب کشور به حساب است، روزی بر مسند افتخار پدر تکیه زند. 

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل    ۱٢٠        سال شـشم       ثور/جوزا  ۱۳۸٩  هجری خورشیدی      می  2010