کابل ناتهـ، Kabulnath
















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
کلوخ ها آب شدند
 

 ریاست بـــــه دست کسانی خطا ست
            که از دست شان دست ها بر خداست

 
نصیرمهرین
M.Nasir@web.de
 
 

شاید دیگرمحل حاجت برای اثبات بیشتراین برداشت نتواند باشد که، افغانستان بحران آمیزترین دوران حیات مضطرب چند سال پسین را سپری میکند. هرچند برخی ازبه دولت رسیده گان، این برداشت را با نظر قبول ننگرند ودر پی توجیهات شناخته شده باشند؛ اما سراپای نظام متشتت وسراسیمه خود خبر از بحران میدهد.

 

برسبیل مثال، میشود تنها بحران چندی پیش برای انتخابات ریاست جمهوری را یادآوری نمود. دولتی که نتوانست انتخابات ریاست جمهوری را به وقت معین برگزارکند؛ درواقع  با این نارسایی خویش درعمل ابراز داشته که نا کارآیی های دستگاه، تا چه حدودی بوده است. اما بدون آنکه عوامل تأخیر انتخابات راست جمهوری رفع شده باشند، وبی امنیتی ناشی ازهراس افگنی های طالبان نیزگسترده دامن کشیده اند، در فاصلۀ کوتاه چند ماه هبر از انتخابات میدهند.

 

درچهرۀ همین بحران میتوان بحران ها و ناهنجاری ها و ناموفقیت های بیشمار دگری را نیز خواند. تقلاهای رنگارنگ تهداب گذاران و معماران ساختارمعجون مرکب دولت، فرصت جویی های همراه باندانم کاری وحتا در امریکا جست وجوی راه های آشکار برای تحقق برگشت بسوی دوران طالبی ، حاکی از صدای کوبیدن بحران بر درها است.  

 

دولتی که دربرابرکشت و تهیۀ مواد مخدره نه تنها توفیقی در دست ندارد بلکه، با سیاست های غلط خویش، به گسترش ساحه و مقدارآن مواد سود آور برای باندهای مافیایی وتباهی کنندۀ زمین و ملیونها انسان کمک کرده است؛

 

دولتی که در خلال چندین سال نشان داد که ادعای مبارزه با تروریسم از جانب وی، غلط بوده و کارکردهای روزمره اش منتج به بازگشت وتقویه تروریسم گردید، گمانی برجای ننهاده تا پذیرا شویم که در برابرقدم های خون آمیزتروریسم از همان آغازحیات خویش سرتمکین فروبرده بود.

 

دولتی که فساد اداری را، دربی مانندترین چهره اش به نمایش گذاشت. دست دراز مداخله وحیف و میل انجوی ها را با استفاده های سؤ آشکارا بازگذاشت؛ دولتی که از تشدید تبعیض های مختلفۀ موجود و پیشینه دریغی نکرد. جلو آزادی های بیان پویا و شگوفنده را با سانسور و تهدید ودسیه بازی گرفت، امروز با آن نتایج وخرمنی  از کشت ناهنجاری ها وغلط کاری های خویش مواجه است .

 

آری، همانگونه که دربالا یادآورشدیم، بحران این دولت، به تنهایی میتواند درناکارآیی برای برگزاری به موقع انتخابات نشاندارشود. و ازدریچۀ آن بحران، به ریشه ها و خواستگاه های اصلی آن رسید ونگریست.و آنوقت به این ابرازنظررسید که این بحران تازه ظهورنکرده است.بحران هایکی پس از دیگری از راه رسیده واکنون متراکم شده اند. غرق شدن چنین دولتی در بحران  ووضاحت نا کارایی آن از آنجا حتمی بود که برای هر موردی از موارد بسیار حیاتی جامعه، با سیاست ساده انگارانه وغیرمسؤولانه، کلوخ هایی را گذاشتند تا ازآب بگذرند.

چنانکه بارها گفته ایم ، حامد کرزی به عنوان نماد چنین راه  و رسم غلط دولت مداری، با سیاست های غلط راه تشدید بحران را هموارتر خواهد کرد. چندی پیش جلوه های اشکاری به چشم میخورد که کرزی طرف بی لطفی قصر سفید قرارگرفته است. اما اکنون تصور می رود که امریکا نیز تداوم بحران خویش را درافغانستان، همچنان با همان سیاست کلوخ در آب نهادن وگذشتن، چند وقت دیگر نیزدنبال میکند.

سیاستی که شخص خلیلزاد در آن نقش اندکی نداشت، اکنون از قراین برمیاید که این درواقع عنصــر بازنشسته ی جمهوری خواهان را علنا ً در اداره ی امور سهمی دهند . نقش او که دیروز در پردۀ استتار سفارت امریکا درکابل  پنهان نمیماند، امروز نگرانی های فزاینده تری با خود دارد.

 

با توجه به نبود ادارۀ سالم، امکانات وسیعی که در اختیارافغانستان قرارگر فت، متأسفانه سمت وسوی درستی نیافت . تداوم وضع پیشنه و حضورچهره های مجری آن در آینده، همان انتظاراتی را درچشم انداز می نهد که درین چند سال دیده شده اند. 

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل97           سال پنجم          جوزا    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          جون 2009