کابل ناتهـ، Kabulnath



















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 

تصویرهای شکنجه گران

 
 
 

نصیرمهرین

M.Nasir@web.de

 
 

سحرگاه ۱٤می، رسانه های جمعی ازتجدید نظرباراک اوباما رئیس جمهورایالات متحدۀ امریکا دربارۀ انتشارعکس های خبردادند که حاکی ازآزارواذیت وشکنجه درچندین زندان است. درحالیکه سال پیش، اوباما نه تنها جانبدارانتشارعکس هایی بود که نقض حقوق بشر را ازطرف نظامیان وکارمندان امنیتی امریکا نشان میداد؛ بلکه جانبداری وی از بستن زندان گوانتانامو،در جلب آرای برخی از مردم نیز مؤثربود. وبا آنکه پای فیصلۀ دادگاهی را نیر درمیان آورد ودادگاه به انتشار عکس ها رأی داد؛ اما با این دلیل که انتشار این عکس ها به "مشکلات نیروهای امریکایی درعراق وافغانستان میافزاید... وفایده یی برای کسی ندارد" !،تصمیم عدم انتشار آنها ابلاغ گردید.

 

هنگام ایجاد انگیزه برای بازشناسی این تجدیدنظروخط بطلان کشیدن به وعده های نخستین؛نیازهای دریافت انگیزه را همراهی نمیکنند که دربرخی موارد دگر، تحلیل وتفسیر وفاکت یابی های بیشتر درنظر میایند. زیرا از نتایج معلوم سخن گفته شده است : ازبروزواکنش های بیشتروشدیدتر واز گرفتاری های فزاینده تری درافغانستان وعراق. وبدون گمان، از بازتاب گسترده ترپیشامدهای فضیحت باری  که درحق مخالفین یا زندانیان صورت گرفته است.

 

چند سال پیش بود که انتشارخبرهای حاکی ازآزاروشکنجه درزندانهای ابوغریب بغداد وبگرام افغانستان،در پهلوی انتشارخبرها از گونه های پیشامد با زندانیان گوانتانامو،یک باردگر،موجی ازاحساس ناراحتی،انزجارونفرت راعلیه مسؤولان ایالات متحدۀ امریکا بار آورد. در ایجاد آن موج، انتشارچند قطعه عکس مستند،نقش بسیارمهمی داشتند. رژیم بوش که با توسل به ادعای مبارزه با تروریستان،بربسا کجرفتاریها، سرپوش می نهاد،چنان درمعرض فشار قرارگرفت که با استفاده از رسم دپلوماسی معمول،متکبرترین وزیردفاع خویش راوادار به استعفأ نمود.

 

درپایان دیداری که هیأت های وارسی عکس ها،و دراطاق های دربسته داشتند،علاقمندان میتوانستند دریابند که بازی یی با کرامت انسانی،(انسانی که مخالفت او تثبیت شده ویا نشده) ودرواقع فجایع شرم انگیزی انجام یافته است. اینک،در پذیرش این انگیزه گمانی برجای نمی ماند که انتشار بقیه عکس ها که گفته شده است،بسیار اند،در باز آفرینی احساس آمیخته با نفرت ؛ آنهم در گسترۀ های بیشتری متصور میتواند باشد. اینجا درابراز نظرما، پای هراس ازسؤاستفاده های تبلیغاتی آدمکشان جاهل القاعده یی وتحریک اسلامی طالبان، نشانی ندارد. همان ملحوظی که برای مقامات امریکایی در محاسبه قرارمیگیرد.

اینجا سخن ازاحترام به کرامت انسانها مطرح است. درینصورت نمیشود گفت که امریکایی ها خوب میکنند که به اعضای تحریک اسلامی طالبان والقاعده هرگونه شکنجه وآزاری میرسانند!. نه! رعایت حقوق بشر ومنع آزار وشکنجه مهم است.

 

نهادینه نمودن موضع دفاع از حقوق انسانها،اشکال وشیوه هایی از رفتار غیرانسانی را از هرجا ودربرابرهرکسی که باشد، مستوجب سرزنش میداند. برای سرزنش ومحکومیت شیوه های غیر انسانی ،بسیار خوب است که آن عکس ها منتشر شوند. تادر نتیجه بدون هراس ازسؤاستفاده وبهره برداری های طالبان ِ پاکستان وافغانستان وبقیه مخالفین امریکا،انتشارعکس ها و دیدارصحنه های شرم انگیز،درس عبرتی شود برای آن کشور وفراگیری درسی برای نسل ِ شاید پس از اوباما.

 

در تداوم مکث به این موضوع،به یکی ازعوامل دیگرنابکاری ها درمبارزه با تروریسم خواهیم رسید. پیشامدهای غیرانسانی با آدمکشان وبا انسان های که هویت واقعی سیاسی ایشان روشن نبوده ویا دقیق شده است که با حلقه های تروریستی درارتباط نبوده اند، بی سرنوشتی یک عدۀ دیگردرزندانها،درگسترش سفرۀ تروریست ها بی تأثیر نبوده است. انانی که سالیان متمادی مردم افغانستان را درآتش بلیۀ بزرگ خویش شکنجه نمودند،کوشیده وخواهند کوشید درپشت نشان دا دن عکسها و محکومیت این راه وروش نیروهای امریکایی آدمکشی های خویش رااز نظاربدور نگهدارند!. اما جامعۀ ما به ندیدن روی شکنجه وشکنجه گران نیاز دارد. جامعۀ ما به رعایت حقوق بشر نیاز دارد. همان حقوقی که یا کمتر از آن سخن گفته شدویا بدلیل رواج زمان ومود روزبگونۀ تفنن آمیزورد زبان چند تن گردیده است.

 

جامعۀ مخالف رفتار های ضد کرامت انسانی به این جسارت نیز نیاز دارند که مهرسکوت ومصلحت را اززبان وقلم بردارند. درست است که تنی چند از مدعیان دفاع از کرامت انسانی بدلیل چشمداشت به کرسی های دولتی، لب ازابراز حقایق فرومی بندند؛ چه بسا با تمام خفت وخواری،به استقبال کارکردهای ظالمانه درحق مردم خویش میشوند، اما کار آنانی که ندای وجدان سالم و وارستگی راسایه وار برخویش دارند،با آنها جداست.

 

ازین موضع است که باید آنچه راکه بصورت بی وقفه وجفا آمیزطیارات نظامی امریکا انجام میدهند به نکوهش گرفت. خون کودکان وزنان ومردان بیگناهی که دربمباردمانهای هفتۀ پیش درفراه ریخت،خونی که بارهای دیگردر چند نقطۀ کشور ریخته است،پیوند ناگسستنی با آن بی پروایی های غرور آمیزی دارد که بارها سرزده و به حال مردم ما زیانبارتمام شده است.اگرمقامات ایالات متحدۀ امریکا، باهراسندگی ازتشدیدامواج نفرتزا،سعی میکنند،جلوانتشارعکس ها را بگیرند، به آنها وسرزنش ما مربوط است. مگر آیا میشود جلوبازتاب ده ها رویداد زنده ودارندۀ صدها گواه صحنه هایی راگرفت که گوشۀ دیگری از همان بی احترامی  نسبت به انسانهاست؟.

 

 امروز درکشورما، نه اززبان مخالفین امریکا؛ بلکه از زبان مردمی که گم شدن طالبان را به دعامی خواستند؛ بی مبالاتی هاوبمباردمانهای ناشیانۀ امریکایی ها،شنیده میشود. همان مردم از نقض حقوق بشردر زندانهای افغانستان نیزسخن ها دارند. ازمردم آزاری ورشوت ستانی،خویشاوند پرستی و دورغ گویی ووعده دا دن های فریبنده آگاهی دارند. چشم های آنها کمره های عکاسی ست وسینه های شان دفترچه های از رویدادهای ناگوار وطاقت سوزی که دیده اند. آیا این عکس ها رانیزدر کشورما سانسور توانند کرد؟

 

دیروزها، صحنه های شکنجه وآزارزندانیان دهمزنگ راعکسبرداری نکرده اند.شکنجه های که زند انیان درصدارت  وپلچرخی و... دیده اند،با عکس ها در جراید انتشار نیافته اند؛ اما دفترچۀزمانه در سینۀخویش سند و دیوانی از آنها دارد. بهترآنست که مسؤولان امورو زندانبان های کشورما نیزازین گذشته ها ورویدادهای پسین امریکایی ها بیاموزند.

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل96           سال پنجم           ثـــور/جوزا    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          می 2009