|
به ساز عشق می چرخم به
باغ سبز چشمانت
تمام شــــــــــهر
خوابیده، من و
یاد تو بیداریم
خـــیال عاصیم امشب ،
امید دست گرم توست
به هم زد یک نگاه تو
شــــکوه شهرک دل را
چه بنوازی چه ننوازی
غرورم ســهم قلب تو
|
|
بساط گل به لب دارم
بیفشـــــــــانم به دامانت؟
سراپا چشـــــــم
دیدارم که شب تابد ز مژگانت
چه خوش بخشیده رویایی
به من لبخند
پنهانت
چه کاری کرده ای با دل
بگو جانم به
قربانت؟
تن
دل را بپیــــــــچم در حریر عشق سوزانت.
|
|