کابل ناتهـ، Kabulnath
















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
قلعهء هــــنــدوان

همدلان کابل ناتهـ

باغ هـــندو
دروازهء کابل

 
 
 
سینمای افغانی در سالی که گذشت

۸ صبح

 
 
 شایق علی
 

 

 سالی که گذشت برای سینمای افغانستان سالی نبود که بتوان به آن افتخار کرد؛ اما به مراتب از سال 86 بهتر بود. ما در این سال شاهد تولید چندین فلم جدید، برگزاری چندین فستیوال فلم های افغانی و نیز راه اندازی دو مرکز آموزش سینمایی بودیم. گذشته از این چندین تلویزیون خصوصی دیگر نیز طی سال 87 به روی آنتن رفته است که بدون شک می تواند بازار سینمای افغانستان به خصوص سینمای مستند را گرم تر کند.

تولید
به روال هر سال، سینمای عامه پسند افغانی امسال نیز چندین فلم به بازار ویدیوی افغانستان روان کرد که می شود از جمله به «پروفیسور» (2008، کریم تنویر) اشاره کرد. یک درام جنایی-جنگی-عشقی درباره ی یک استاد دانشگاه کابل ک حاضر نیست معلومات اش را درباره ی معادن افغانستان در اختیار جاسوسان پاکستانی قرار بدهد. فلم در اوایل حکومت آنارشیستی مجاهدین در کابل شروع می شود و سال ها بعد در هالند، جایی که استاد پناهنده ی سیاسی است، خاتمه می یابد. برجسته ترین جنبه ی فلم حضور ظاهر هویدا به عنوان بازیگر اصلی فلم است، آواز خوان مشهور کشور که با آن صدای سنگین و لحن مودب اش نقش استاد را به عهده دارد و با یک جهش زمانی نوستالژیک از شصت سالگی به شش سالگی خود رفته است: او زمانی که کودک بود، در دومین فلم تاریخ افغانستان یعنی «مانند عقاب» نقش طفلی را به عهده داشت که می خواهد در جشن استقلال ملی کشور شرکت کند. او غیر از آن فلم و این فلم،  در فلم دیگری بازی نکرده است.
صدیق برمک نیز به عنوان دومین فلم اش پس از سقوط طالبان امسال «جنگ تریاک» را آماده ی نمایش ساخت که تا هنوز توانسته است در چندین فستیوال بین المللی شرکت کرده و جایزه ای را نیز از جشنواره ی بین المللی فلم روم دریافت کند. برمک در این فلم دو عسکر امریکایی را نشان می دهد که پس از سقوط هلیکوپتر شان در یک مزرعه ی تریاک، مجبور می شوند از یک خانواده ی افغانی کمک بخواهند، خانواده ای که خود در بین لاشه ی یک تانک روسی زندگی می کنند.

طی سالی که گذشت فلم افغانی-فرانسوی «کودک کابلی» به کارگردانی برمک اکرم نیز ساخته شده و به نمایش درآمد. اکرم که در مدرسه ی سینمایی «ایدک» در پاریس تحصیل کرده است، اولین فلم اش را به کمک سینماگران فرانسوی در کابل فلم برداری کرد، فلمی که فلم نامه ی آن را ژان کلود کاریر،  فلم نامه نویس ثابت لوییس بونویل نوشته است. این فلم درباره ی یک زن کابلی است که به تکسی سوار می شود و زمانی که به مقصد می رسد، طفل نوزادش را داخل تکسی گذاشته و خود پایین می شود. تکسی وان حالا باید تمام کوچه های شهر را بگردد تا مادر کودک کابلی را پیدا کند.


قابل یادآوری ترین فلم مستندی که امسال ساخته شد، «لالا هندو» است. این فلم بلند مستند را حسن ناظری ساخته است. او یکی از فلم سازان جوانی است که فلم سازی را در ایران خوانده و چندی نیز در سمت های مختلف در تولید فلم های ایرانی شرکت داشته است.

فلم «لالا هندو» تاریخ اقلیت هندوی افغانستان را بررسی می کند. این فلم که تولید آن دو سال را در بر گرفته است، پروژه ی بلندپروازانه ای است که کارگردان آن به مدت شش ماه جهت فلم برداری بخش هایی از آن به هندوستان مسافرت کرد. حسن ناظری با این فلم اولین اثر مستند خود را ساخته و سعی کرده است نگاه تبعیض آمیز اکثریت مسلمان کشور را نسبت به هموطنان هندو مورد انتقاد قرار دهد. جامعه ی هندوی افغانستان اخیرا به خاطر بدرفتاری هایی که از سوی نهادهای مختلف به آنان شده است، در حال مهاجرت به هندوستان هستند. این فلم که تا هنوز به شکل عمومی پخش نشده معلوم نیست تا چه حد باعث خواهد شد مسلمانان عقاید شان را نسبت به هندوها تغییر دهند. هندوها افغان هایی هستند که برخلاف قانون اساسی، دولت اجازه نمی دهد تا شعایر دینی شان را آزادانه به اجرا درآورند؛ به عنوان نمونه هندوها مکانی را برای سوزاندن اموات شان ندارند
.  

نمایش
در میان هشت سینمای کابل، هیچ کدام به فلم های افغانی اختصاص ندارد. همه ی آنها فلم های ه دی نشان می دهند که ظاهرا جماعت سینمارو کابل به چنین فلم هایی علاقه دارند. تنها «سینما آریانا» که دو سال پیش توسط فرانسوی ها بازسازی شد، تا چندی پیش فلم های غربی (اکثرا امریکایی و فرانسوی) نمایش می داد که آن هم اخیرا به بالیوود روی آورده است. لذا تنها جای دیدن فلم افغانی خانه هاست که می شود با تهیه ی "دی وی دی" از دست آوردهای سینمای وطنی باخبر شویم.
اما امسال ما شاهد دو فستیوال فلم هم بودیم که می شد از لابلای آن فلم های افغانی هم پیدا کرد. یکی «برداشت دوم» بود که در اوایل سال برگزار شد و فلم هایی را از شش کشور مختلف روی موضوع جنسیت و جامعه به نمایش گذاشت و دیگری فستیوال بین المللی فلم های کوتاه و مستند کابل ک همه ساله برگزار می شود.
در خارج از افغانستان نیز امسال برنامه های نمایش فلم افغانی ترتیب داده شد که بزرگترین آن در قالب فستیوال بین المللی فلم های مستند و انیمیشن لایپزیگ در آلمان بود. در فستیوال لایپزیگ که بزرگترین فستیوال فلم مستند اروپا پس از فستیوال آمستردام است، برنامه ای مخصوص برای افغانستان طراحی شده بود که طی آن سیزده فلم مستند و دو فلم انیمیشن افغانی به نمایش درآمدند و یک سیمینار نیز با حضور جمعی از سینماگران افغان و خارجی درباره ی سینمای افغانستان برگزار شد.
در پولند نیز در ماه نوامبر برنامه ی «چهل سال سینمای افغانستان: از 1968 تا 2008» برگزار شد که طی آن ده ها فلم افغانی که طی چهل سال گذشته ساخته شده اند، برای مخاطبان اروپایی به نمایش گذاشته شدند. در کنار پولند و آلمان در انگلستان و چند کشور دیگر نیز برنامه هایی با مقیاس کوچکتر به اجرا درآمد.

آموزش
بخش آموزش که اصلی ترین مشکل سینمای افغانستان است، امسال دو تحول تازه یافت. یکی ایجاد دیپارتمنت سینما در چوکات دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه کابل و دیگری برگزاری دومین دور ورکشاپ مستندسازی «آتلیه وران». پیش از این دیپارتمنت سینما و تیاتر یکجا فعالیت می کرد که با جدا شدن هر یک بدون شک امکانات بهتری برای دانشجویان هر دو بخش مهیا خواهد گشت. آتلیه وران یک موسسه ی آموزش و تولید فلم مستند در پاریس است که طی دو سال گذشته هر سال ده جوان علاقمند افغان را در بخش مستندسازی حرفه ی تعلیم می دهد. شیوه ی کار این مرکز سینمایی به سبک «سینما حقیقت» است و استادان فرانسوی آن سعی می کنند در کنار تکنیک، تیوری سینما حقیقت را نیز به جوانان افغان آموزش دهند. تولیدات افغانی این مرکز تا کنون در کنار نمایش در چندین فستیوال مهم بین المللی قرار است در یک شبکه ی تلویزیونی فرانسوی مخصوص سینما نیز به نمایش گذاشته شود.

بدون شک فلم ها و رویدادهای بیشتری در سال گذشته در زمینه ی سینمای افغانستان ساخته شده و اتفاق افتاده است که فقط به مهمترین آنها در بالا اشاره شد. سال گذشته با وجود شرایط بد امنیتی، سینمای افغانستان توانست از میان گرد و غبار انفجارهای خیابانی نفس های کنده کنده اش را از دست ندهد. مطمینا سال نو اگر  امنیت بهتر شود، ما شاهد گرم شدن بیشتر بازار سینما خواهیم بود 

 

بالا

دروازهً کابل
 

شمارهء مسلسل 94          سال پنجم           حمل/ ثـــور    ۱۳۸۸  هجری خورشیدی          اپریل 2009