در کشوری که همه اخبارش منفی و حکایت کننده یاسها و نا امیدیها و فرهنگ ستیزیها و دانش سوزیهاست و اهل فکر را مجالی برای اندیشیدن نیست جز غم نان و اندیشه حفظ جان و گریز از ایمان و آدمیت، گاهی اخباری نسبتا فرح بخش به مشام میرسد. اخیرا کتاب«در آمد بر فلسفه معاصر» با خامه شیرین و بدیعی در زمینه اشنایی با فلسفه های معاصر به نشر رسیده است که مایه فرح و تحسین همه خوانندگان قرار گرفته است و جا دارد که بدون پیشداوری به استقبال آن برویم و نشر آن را به اصحاب دانش و بینش کشور به خصوص به نویسنده آن جناب «سید حسین اشراق» تبریک عرض نماییم.
کتاب 15 بهره (نامی که ذوق مولف به جای “بخش” گذاشته) دارد و می¬کوشد جریانات معاصر فلسفی غرب را به زبانی روشن و آشنا برای مخاطب دری¬زبان و بویژه افغانستانی تقدیم کند که از این نظر اقدامی ابتکاری و بسیار درخور تقدیر است. کتاب با گزارش آراء فیلسوفان تحلیل منطقی¬ مانند فرگه شروع می¬شود و با گزارشی از آراء پست مدرن پایان می¬یابد. اما در این میان جریان¬های فلسفی فراوانی معرفی می¬گردند: پراگماتیسم، ساختارگرایی، تحلیل زبانی، پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریۀ انتقادی. کتاب از تبیین آراء برخی از صاحبنظران مهم فلسفۀ علم مانند توماس کوهن و پاول فایرابند هم بی¬بهره نیست! بخاطر دقت و ذوق نویسنده، بهره¬های مختلف کتاب با عنوانهایی نسبتا گویا دربارۀ آن فیلسوفان/نحلۀ فلسفی مورد بحث، مزین و راهگشا شده¬اند: مانند فلسفۀ معاصر؛ سرآغاز جهش بنیادین از منطق ارسطو، لاکاتوش و نظریه به مثابۀ ساختار، اندیشۀ پست مدرن و طرح بحران روایت¬های
کلان... .
استاد اشراق کوشیده با زبانی رسا اساسات فکری هر مکتب فلسفی معاصر را در چند صفحه ارائه کند و خواننده را از محورها و متد آن مکتب آگاه نماید. به نظر می رسد در مقایسه با آثار تالیفی توسط نویسندگان فارسی/دری زبان، مولف موفق ظاهر شده است.
چنانکه در آغاز کتاب آمده، هدف از نگارش این کتاب ارائۀ درس به دانشجویان دانشگاه تعلیم و تربیۀ کابل بوده است که خوشبختانه با اصرار دانشجویان و همّت استاد، به صورت متن چاپی درآمده و می¬تواند به عنوان همراهی خوب برای دانشجویان و علاقمندان مطالب فلسفی، به کار آید. مولف در پایان مقدمه، هدف اصلی نگارش کتاب را تلاش برای ایجاد روحیۀ پرسشگری و دوستی با دانایی می¬نگارد. بدون شک خوانش این کتاب به تحقق این هدف می¬انجامد؛ زیرا افق ذهن خواننده را بر پرسشها و افقهای گوناگون و متنوعی می¬گشاید و او را به سیر از "حقایق مثالی" تا "خردگریزی" می¬کشاند، سیری که تنها کسانی که اهمیت "مکالمۀ معقول" را درمی¬یابند، لذتِ جاودانۀ آن را درمی¬یابند.
به نظر می¬رسد که این نخستین کتاب فلسفی در معرفی اجمالی"فلسفۀ معاصر" به قلم یک نویسندۀ دانشمند افغان است که در فضای جدید ممکلت ما چاپ و نشر می¬گردد و در نتیجه شایستۀ توجه و قدردانیست. مفیدیت مباحث فلسفی، بویژه به صورتی روشن و متودیک، برای جامعۀ درحال گذار از سنت به مدرنیت، امری بی¬نیاز از بیان است.
از خصوصیات خوب این اثرِ ارزشمند آنست که اولا در پایان هر بهره، تحت عنوان منابع، لیستی از منابع معتبر دری معرفی می¬شود که از اینجهت هم به ترویج سنت آکادمیک ارجاع و اعلام دقیق منابع، عمل نموده و هم منابعی برای مطالعۀ بیشتر خواننده معرفی می¬دارد. |