کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 
 
   
ده سوال از سلمان رشدی

برگردان: حامد علی‌پور
 
 

مجله تايم

دوشنبه، 22 ماه می 2010

مقدمه مترجم: "ده سوال" کار ابتکاری مجلۀ تایم امریکایی است. این مجله در شروع هر شماره خود بخش "ده سوال" را دارد. مصاحبه شوندگان از هر پیشه و ریشه اند، اهل سیاست، نویسندگی، موسیقِی، ورزش، وغیره. خوانندگان مجله می توانند سوالهای خود را به مجله بفرستند و بعد مصاحبه گران مجله از میان این سوالها ده تای آنرا انتخاب می کند.  من نام سوال کنندگان و محل سکونت شانرا که در متن اصلی همیشه می آید، درین ترجمه حذف کرده ام زیرا به نظرم برای خوانندۀ فارسی دان معلومات اضافی و غیرضروری خواهد بود.

نام سلمان رشدی برای خوانندگان این سطور ناآشنا نیست. او هر چند بعد از آنکه کتاب "آیات شیطانی" را نوشت و امام خمینی فتوای قتل او را صادر کرد، "شهرت" جهانی پیدا کرد، ولی سالهای طولانی است که رومان می نویسد و از نویسندگان مطرح در زبان انگلیسی شناخته شده است. جزئیات بقیۀ زندگی رشدی و کارهای دیگر او (بر علاوۀ آیه های شیطانی) شاید هم آنقدر برای تمام خوانندگان روشن نباشد. بنابرین، من اول شرح حالی از زندگی سلمان رشدی خواهم داد که با استفاده از منابع متعدد تهیه شده است و در پی آن ترجمۀ "ده سوال" خواهد آمد.

احمد سلمان رشدی(‏متولد ۱۹ جون ۱۹۴۷) نویسنده و مقاله‌نویس هندی‌الاصل تبعه انگلستان است. او با  نشر کتاب "بچه‌های نیمه‌شب" به شهرت رسید که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد. این کتاب را مهدی سحابی به فارسی ترجمه کرده است. بقیۀ کتابهای او هم به زبانهای مختلف به شمول فارسی ترجمه شده است.

"آیات شیطانی" چهارمین اثر وی بود. نشر این کتاب اعتراضاتی را در کشورهای اسلامی برانگیخت و از آن جمله، روح‌الله خمینی رهبر مذهبی و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی فتوای قبل او را صادر کرد. من با کمی جستجو در انترنت متن این فتوا را هم پیدا کردم که خواندن آن برای خوانندگان بصیر آموزنده خواهد بود. این فتوا در فبروری سال 1989 صادر شده است:

باسمه تعالی انّا لله و انّا الیه راجعون، به اطّلاع مسلمانان غیور سراسر جهان می‌رسانم، مؤلّف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده‌است، همچنین ناشرین مطّلع از محتوای آن، محکوم به اعدام می‌باشند. از مسلمانان غیور می‌خواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آن‌ها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرئت نکند به مقدّسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاءالله؛ ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرّفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السّلام علیکم و رحمةالله و برکاتة. روح‌الله الموسوی الخمینی ۲۹ بهمن ۱۳۶۷ / ۱1 رجب 1409

 سلمان رشدی سالیان درازی به زندگی مخفیانه روی آورد و چشم انتظار روزی ماند که این فتوا پس گرفته شود که نشد. از او بر علاوۀ مقاله های متعدد، این آثار تا به حال به نشر رسیده است:

گریموس، ۱۹۷۵

بچه‌های نیمه‌شب، ۱۹۸۱

شرم، ۱۹۸۳

لبخند یوزپلنگ: سفری به نیکاراگوا (۱۹۸۷)

آیات شیطانی، ۱۹۸۸

هارون و دریای قصه‌ها (۱۹۹۰)

وطنهای خیالی: مقلات و نقد ۱۹۸۱-۱۹۹۱ (۱۹۹۲)

بی‌خانمان به میل خود، ۱۹۹۲، (به همراه آر.جاب‌والا و وی.اس.نایپل)

شرق، غرب، ۱۹۹۴

آخرین آه عرب مغربی، ۱۹۹۵

نمایش‌نامه ی بچه‌های نیمه‌شب، ۱۹۹۹

زمین زیر پایش (۱۹۹۹)

خشم، ۲۰۰۱

دلقک شالیمار، ۲۰۰۵

افسونگر فلورانس، ۲۰۰۸

لوکا و آتش زندگی، ۲۰۱۰

حامد علی پور

 

 

رومان فعلی تان از کارهای گذشتۀ تان چه تفاوت دارد؟

 

این رومان با کتابی که به نام "هارون و دریای قصه ها" برای اطفال نوشته بودم شباهت های فراوان دارد. این دو کتاب به شکلی جفت همدیگر استند زیرا آنها را برای دو پسر خود نوشته ام. به این خاطر، این دو کتاب متفاوت از بقیۀ کارهایم است زیرا برای خوانندگان خردسال و نوجوان نوشته شده است نه برای بزرگها.

 

یکی از والدین قهرمان داستان "لوکا و هارون" یک قصه گوی است. آیا برای خودت به عنوان یک نویسنده مشکل است که آن حرارت و الهام برای قصه گویی را زنده نگاه کنی؟

 

هر وقتی که نوشتن یک کتاب را تمام می کنی، یک احساس نهایت بد برایت دست می دهد که شاید دیگر هیچ وقت یک کتاب دیگر ننویسی. ولی خوشبختانه، تا حال، همیشه توانسته ام تا آن کتاب بعدی را هم بنویسم. من عاشق نوشتن استم. حتی اگر برایم پول هم نمی دادند، می نوشتم. اما ترجیح می دهم که برایم پول بدهند!

این شیوۀ متمایز نوشتن شما از کجا سرچشمه می گیرد؟

 

من آنرا باید پیدا می کردم. سر نخ این شیوه را در نحوه صحبت مردمان مختلف هند یافتم. زبان گفتاری در هندوستان بسیار جالب است و مردم لغات دو یا سه زبان را به همدیگر مخلوط می کنند و حرف می زنند. من هیچگاه این کار را در یک کتاب ندیده بودم. می میخواستم در انگلیسی این شیوۀ بیان چند زبانه را پیدا کنم.

همیشه گفته شده است که امکان ندارد هندوستان در یک کلمه تعریف شود. می شود شما یک امتحان کنید و این کار را انجام دهید؟

 

وقتی کتاب "فرزندان نیمه شب" در اواخر دهۀ 70 می نوشتم، فکر می کردم که آنچه هند را متفاوت از بقیۀ نقاط جهان می سازد نفوس زیادش است. چگونه می شود اینهمه مردم را در کارهایت انعکاس بدهی؟ قصه های فراوان می گویی.  تا می توانی روایت داستانهایت را مملو از گفتگو می کنی تا سوژه اصلی راه خود را بیابد. 

شما حالا خاطرات  خود را می نویسید. آیا نوشتن خاطرات مشکل تر از نوشتن داستان است؟

 

هم آسان است هم مشکل. آسان به این خاطر که آدم داستان زندگی خودش را می داند.  مشکل به این جهت است که آدم با زندگی اشخاص دیگری که هنوز در قید حیات استند سردچار است. آدم مواظب می باشد که حرف نامناسب و دور از نزاکت نگوید. به خاطرم است که نویسندۀ بزرگ، روسو، وقتی خاطرات خود را زیر نام "اقرار ها" می نوشت، فلسفۀ نوشتن را گفتن صددرصد حقایق قبول کرده بود. اگر کسی ناراحت می شود، بگذار ناراحت شود. به نظر من نیز این مفکوره فلسفۀ خوبی است. اگر نمی خواهی که حقایق را بگویی، پس چرا مینویسی؟

 

برایت کدام یک بدتر است: فتوایی که بر علیه تو صادر شده است یا سوالهای همیشگی در مورد این فتوا و اینکه چگونه زندگی ات در سایۀ این فتوا می گذرد؟

 

{با خنده} هر دوی آن تا حدی مثل همدیگر مشکل اند. راستش، فتوا بدتر و مشکل تر است. ولی آنچه برایم مدتها نگران کننده بود این بود که مردمان زیادی مرا فقط به عنوان یک شخص در آن خبر پُر همهمه دیدند نه به عنوان یک نویسنده که سالها بود کتاب می نوشت و همچنان به نوشتن ادامه داد.

 

اگرمی توانستی زمان را به عقب بگردانی، آیا کتاب آیه های شیطانی را به شکل متفاوتی می نوشتی؟

 

نخیر. من از نوشتن این کتاب کاملاً خوش استم. این کتاب یکی از کارهای خوب من است. در آخرین تحلیل، ارزش یک کتاب را کسانی که آنرا نمی پسندند تعیین نمی کنند. آنچه در مورد آن کتاب رخ داد این بود که فقط کسانی که آنرا نپسندیده بودند مجال حرف زدن یافتند. حالا، قضیه بر عکس است.

 

اگر قادر باشی که  بتوانی روابط دو دسته از مردمان را که با یکدیگر جور نمی آیند بهتر بسازی، کدام دو گروه خواهد بود و چرا؟

 

جواب واضح طبعاً همان خواهد بود که روابط مسلمانان و بقیۀ جهان را بهتر بسازیم. ولی قضیه پیچیده تر از آن است به خاطریکه بیشتر جنگها بین اسلام و غرب نیست. تنش در میان خود جهان اسلام است، تنش میان نیروهای استبدادی و آنهایی که مخالف آنهایند.

 

از کدام کتاب تان مایل استید یک فلم ساخته شود؟

 

فعلاً یک برنامه روی دست است که یک فلم بر اساس رومان "فرزندان نیمه شب" ساخته شود. من سناریوی آنرا تمام کرده ام. دایرکتری آن توسط دیپا مهتا که کانادایی هندی تبار است خواهد شد.

 

زمانی که دیگر علاقۀ به نویسندگی نداشته باشید چه خواهید کرد؟

 

من آنروز را اصلاً پیشبینی نمی کنم. من فکر نمی کنم هیچ کار دیگر به غیر از نویسندگی بکنم. پس بهتر است به این کار ادامه بدهم.

 

 

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل    ۱٤۶   سال        هفتم               جـــــوزا/ سرطان       ۱۳۸٩  خورشیدی                 16 جون ٢٠۱۱