کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و کارتونها خاطره شدند

شکرالله "شيون"

 


در صفحهء انترنتي فردا، يکبار به کارتونهاي شيرآغا رحيمي نظر مي اندازم، بار ديگر اندکي عميق نگاه ميکنم و بار سوم عميقتر. ميبينم که من، شکرالله شيون، تماشاگري بيش نيستم، تماشاگر معمولي که به کارتونها خيره ميشود و گاهي هم لبخند ميزند و خنده و قهقه سر ميدهد. آنگاه درمييابم که من يک تماشاگر کاملاً معمولي و او شير آغا رحيمي...


وقتيکه چشمهاي کرزي از پنجرهء باز شده در تل کفش امريکايي سراسيمه به ما نگاه ميکند، وقتيکه آدمها براي فقط به دست آوردن يک گل روييده بر سر ديوار، به سايهء نردبان چسپيده اند و هر کدام ميخواهد زودتر از ديگري براي دست يافتن به آن بالا رود، وقتيکه آن جلاد تاريخ بر پلکان فريب و تزوير، پله هاي لويه جرگه، آشتي ملي و تغيير نام حزب بدنام دموکراتيک خلق به حزب وطن را ميپيمايد و بازهم به بن بست ميرسد و وقتيکه رنگها افسانهء دردآلود زادگاهم را به نمايش ميگذارند، شير آغا رحيمي هويت هنري خود را تثبيت ميکند.

 

او براي بار اول آميزش رنگها را در کارتون به هنرمندانه ترين شيوه به کار ميبرد و در مدت بسيار کوتاه کار هنري در عرصه کارتون، سبک ويژهء خودش را به ميان آورده و رنگها را پيوند دهندهء تصوير و کاريکاتور ميسازد.


و اما دريغ که چه دير دانستم که او با دو دخترش گاهي هم بر روي صحنهء تئاتر ظاهر ميشد و يا هنرنمائي آنها را کارگرداني ميکرد.


تئاتر، يادآور گذشته هاي من، تئاتر، صحنه خاطره هاي من، تئاتر، جولانگه آرزوهاي هميشگي من، تئاتر پناهگاه خيالات من. خيالاتم را ديرگاهيست که در آن گوشه جا گذاشته ام و ديرگاهيست که نيمهء ديگرم را در آنجا فراموش کرده ام.

 

و اينک جنازه يي بر صحنه ميرود و تئاتر سيه پوش ما، بيچاره تر از ديروز در سوگ هنرمند ديگري نوحه سر داده است.


کارتونها اشک ريزان، تصوير ها بي تفاوت، رنگها تاريک و من دلتنگ.


نيمهء من، آنجا در گوشهء تئاتر سکوت کرده و نيمهء ديگر اينجا در گوشهء "فـــردا" به کارتونها خيره شده است. کارتونها را خيره ميبينم و اشکها را روشن.

 

شير آغا رحيمي ديگر کارتون نمي آفريند و به ايميلهايش جواب نمينويسد.

يادداشت:


شيرآغا رحيمي مدت تقريباً يکسال و دو سه ماه يعني از 23 اکتبر 2005 تا 9 جنوري 2007 به شکل پيوسته براي سايت "فــردا " کارتون ميفرستاد و بر بالاي کارتونهايش مينوشت :
shiragharahimi@yahoo.com

 

گرچه کارتونهاي فرستاده شدهء پيش از نهم جنوري امسال را ميتوان آخرين کارهاي اين هنرمند جاودانياد دانست، شايد او تا روز مرگش (پانزدهم جنوري 2007) کارهاي تازه تري نيز داشته است.

 

برای تماشای کارتون های این هنرمند فقید اینجا را کلیک کنید

 

 

************

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٤۳                      سال دوم                          فبروری۲۰۰۷