سلام برایشور داس عزیز!
یکی از سروده هایم را برایتان
میفرستم. امیدوارم اقبال به چاپ رسیدن را داشته باشد.
این شعر را به کودکانی که درسرمای زمستان محکوم به گرسنگی هستند ,به کودکان میهنم
تقدیم میکنم.
فرشته ضیایی
کشور سویدن
فاخته
کودک میهن من
زادهء رنج و غم است
سفره بی نان و تهی
بسترش سرد و نم است
کودک میهن من فاخته ایست
سر بر افراشته از جنگل درد و وحشت
چشم هایی که ندارد گل یک خاطره یی
و به لب هایی که لبخند در آن خشکیده
کودک میهن من
نالهء نای بسته را ماند
آشیانی بدست تندر و باد
مرغکی پر شکسته را ماند
************ |