کابل ناتهـ، Kabulnath
|
آرش آذیش
پرسش به نوذر الیاس
بر باروی ویران ِ این انتظار ِ بی پایان رویت آفتاب را چه کسی به دیده بانی بر خواهد خواست؟
چه کسی ابر های تبعیدی را بر جلگه های سوخته به باران خواهد طلبید؟
مسیر جوباران ِ گمراه را چه کسی به سوی خاک عطشناک هدایت خواهد کرد؟ که دیر گاهیست تاریخ ِ سترون کوچ عیاران را بهانه ی خمیازه های وهم گرفته که گویا نازایی ِ تاریخ پایان بشکوهی ِ همه ی سلاله هاست
چه کسی رجز خوان سلاله ی دیگری ازیلان خواهد شد؟! که این واژه های محتضر ازحافظه ی دست ها ییست که به رقص مرگبار خاربنان بی ریشه ی کویر ماننداست یله در پریشانی ِ همیشه
وسایه سار ذهن شگرد تیمار ِ عاطفه های مجروح را دگر به یاد ندارد.
***
بر حصار ِ بلند این انتظار ِ بی فرجام چه کسی هیاهوی بازگشت سلاله ی دیگری از یلان را دیده بان خواهد شد؟
پیکنگ دوازدهم می 2000
************ |
بالا
شمارهء مسلسل ٤٢ سال دوم جنوری ۲۰۰۷