نگفته ها
از ناله های عشق زمانی
گذشته است
بگذر ز خير ما ، که جهانی
گذشته است
لبريزم از سکوت غم آلود
برگ ها
زيرا ز شاخ ناله ، خزانی
گذشته است
با صد زبان همهمه از ما
شنيده اند
حرف از نگفته های عيانی
گذشته است
در ازدحام دلهره موجی به
صخره گفت
سيلاب را هجوم نهانی
گذشته است
از ترس گرگ حادثه ، شبگرد
ناله کوب
می گفت های و هوی شبانی
گذشته است
با واژه های ترد تغزل
نوشته اند :
کار دلم ز وصف و بيانی
گذشته است .