کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کریم عزیز

سدنی آسترلیا

 

 

حقایق و یافته ها و قیافه ها

در آینه پرسشها و جوابها!

 

 عزیزان وطن سلام،

 

بعد از عرض سلام امید دقایق خوش را در کنار خود داشته باشید و از شرایط ناهمگون دیر مغان پر آشوب در امان خدای خبیر و بصیر و رحیم و رحمان باشید. بعد از مدت ها تحمل و شکیبای خواستم پایم را بلاخره داخل آب کنم از بس رنگ مالی و بازار گرم رنگ فروشی ها و رنگ مالیدن به شیوه های ماهرهانه به چهره مردم و دیمکراسی را دیدم مجبور روی مسایل وطن موضوعات را به رشته تحریر در آورم. بی حیایی هم اندازه دارد باز هم چهرهای کاملا شناخته شده تاریخ کشور اشکارا با استفاده از تکتیک های که نیاکانشان بر ضد مردم غریب استفاده کرده بودند و وطن دوستان را بنام های مختلف از صحنه قدرت محو کردند و حال میل دارند هم عشاق وطن را دور و بدنام کنند که جای نهایت شرم و ننگ است و نتیجه آن جز تولید هرج و مرج متداوم چیزی دیگر نیست، چیزی ایکه ملت مظلوم از آن بیزار و متنفر است. بعضا سوال برایم ایجاد میشود پس کی وطن دوست است؟

ایا در افغانستان کدام قهرمان وجود دارد؟

ایا ما یک ملت هستیم بی سرپرست و بدون دلسوز؟

ایا ما ملت هستیم که توان جور امدن را با یک دیگر خود نداریم؟

ایا ما ملت هستیم که هرکسی دست شاباشی بالای ما بکشد برای براوردن مقاصد خود از خود کشی را پیشه خود کنیم ؟

خلاصه ایا ما ملت هستیم که هنوز هم در خواب زنبوری غرق باشیم؟

ایا ما ملت هستیم که تاریخ روشنتر از همسایگان خود نداریم؟

ایا همیش در فکر حل عقده های شخصی خود باشیم ؟

 ایا ما قدرت تفکررا نداریم؟

 ایا کشور به فقدان دانشمند مواجه است؟

 آیا ما به نظریات هموطننان خویش احترام نداشته باشیم؟

 

 پس بیاید با یک آواز در افشای دزد های که هنوز هم در فکر دزدی وماجراجویی هستند تا به اصطلاح اب را گل آلود کنند و ماهی بگیرند و هنوذ هم در فکر غارت و چپاول هستند جلو شان بی استیم. در این شکی نیست که این ملت مظلوم انقدر در هم کوبیده شده اند که دود از دماغ شان برامده است و مغرضین به قیافه های گوناگون روی پرده ظاهر میشوند گاهی خویش را حافظ صلح میخوانند گاهی سردمدار دیمکراسی حتی مردم عادی لبخند زنان به این مداریان و شعبده بازان نگاهی پر معنی میکنند . من همه موضوعات را طور سوال طرح کرده ام و جواب داده ام به اساس واقیعت های تاریخی و یا به اساس برداشت ها ی شخصی ام بدون جانبداری از این و آن شخص و یا گروپ سیاسی و مذهبی ویا اجتماعی .

در حالیکه مادر وطن در حال نزع باشد پس سهم گیری خود را ابراز کنیم عضویت در کدام حزب سیاسی و مذهبی و یا سازمان اجتماعی در این سهم گیری ملی اصلا که مطرحه و ضرور نیست. ایران زره وی شد بعد از جنگ هشت ساله و پاکستان پاکستان زره و ی شد و هند هند زروی شد اما افغانستان یا خراسان کهن باوجود داشتن تاریخ درخشان خود ماتم سرای وذیر چکش استعماری بی خدایان وخدایان جهنمی زور و زر زره زره شد پس بیاید راه های بیرون رفتن از این حالت مرگبار را جستجو کنیم که چه خوش گفته اند جوینده یابنده است و جوابهای به سوال ها پیدا کنیم هرگاه جواب ها را پیدا کنیم راه حل را نیز پیدا خواهیم کرد.

>> فقط نجات وطندار و وطن هدف است<<<!

روایتی است از زمان حضرت موسی علیه نبینا که گفتند قومش شرکشی های کردند و به اومر الهی اطاعتی نکردند و نه به موسی پیغمبرش ارج گذاشتند.

خداوندی گاررا قهر ساختند . بعدها خداوند پیغامبرش را احضار فرمودند و برایش گفتند ای موسی برو به قوم خود ابلاغ کن که خداوند بالای تان قهر است و سه بلا را برایتان ناذل میکند:

اول:  قحطی دوم:  طوفان و سوم نفاق!

حال انتخاب با شماست یکی از این بلا ها را انتخاب کنید!

بعد ازاینکه پیغامبر موضوع به قوم خود ابلاغ کردند و انها مهلت خواستند.

مردم دور هم جمع شدند و گفتند اگر قحطتی اید و ما با اتفاق باشیم دفع قحطی خواهد شد. و اگر طوفان اید بازهم اگر اتفاق داشتیم به کمک یک دیگر خواهیم شتافت اما اگر بی اتفاق شدیم و یکی بر ضد دیگر عمل کنیم همه ما محو خواهیم شد. پس فیصله کردند دو نوع بلای اولی ودومی را قبول داریم اما بلای نفاق را قبول نداریم.

و تصمیم خود را به پیغمبر خود گفتند.

روزی بعد که موعد ملاقات حضرت موسی با خداوند بود بعدازادای احترام از تصمیم قوم خود به خداوند عرض کرد. خدواند متعال فرمودند:  ای موسی برو به قوم خود بگو که از اینکه شما بلای مخرب نفاق را قبول نکردید من از نزول دو بلای دیگر هم بر شما قوم گذشتم و شما را بخشیدم. پس خوب تماشاه کنید نتیجه اتفاق را چه خوش گفته اند الحق لذت که در اتفاق است در شهد نیست!

حال میرویم به سراغ سوال ها و جواب ها......

 

س:  افغانستان را کی دوست دارد و چرا؟

 

مردم غریب و بی پناه یش؟

 بلی مردم غریب و بیدفاع ایش که جز رنج و محنت چیزی دیگری ندیدند و جانهای شیرین خود را بیدریغ فدای میهن کردند برای استقلال اش و حفظ افتخاراتش و.........!

س:

شاهان و یا رهبران افغان ؟ ( غازی امان لله خان، ظاهر خان، ترکی صاحب، امین نامین، ببرک کارمل، داکتر نجیب و گلبدین صاحب).

ج:  ظاهر خان (به خاطر حفظ قدرت و ادامه عیش و عشرت و بقایی فامیل اش و هنوز هم لب های خود را بیاد آن مزه ها و لحظه های شرین تر و حال میکند).

ترکی صاحب یا نابغه انقلاب با تیوری جدید که انقلاب از راه مداخله کوتاه نظامی پیاده میشود و به خواب هایش که افغانستان از پشتون هاست قبل از موقع به دیار عدم پیوست.

امین نا امین یک دنیای خود خواهی ثبوت کرد که یک دیوانه هم میتواند ریس جمهور شود و در عشق پشتونیزم میسوخت و افغانستان را به خاطر پشتونها دوست داشت.

ببرک صاحب آرزو های زیاد برای همه افغان داشت اما اسیر شدن اش زیاد بدست روس ها باعث دور شدن مردمش از وی شد و برای مردم خود نتوانست توجیع شرایط را بدهد بلاخره با آرزو های خود رفت... و یگانه درس ایکه به جا ماند رژیم مزدور مصدر خدمت به مردم شده نمیتواند.

مرحوم داکتر نجیب یک رهبر همه جانبه برای مردم بود مردم خود را دوست داشت و برای مردم گریه میکرد اما این دلجویی ها ناوقت بود و بازی های سیاسی منطقه و جهان مانع جدی رسیدن به خواب هایش شد و خار چشم پاکستان بود و در اولین فرصت مکن جنرال های پاکستانی وی را نه تنها به قتل رسانیدند بلکه خلاف موازین انسانی و اسلامی جسد وی را نیز تحقیر کردند.
مرحوم سعی زیاد کرد تا مخالفین دولت را قناعت بدهد که بیاید به همکاری یکدیگر کشور را از شرایط فلاکت بار جنگ و نفاق نجات دهیم به گفت اجانب نکنیم اما مجاهدین که سر اسپ مست خود سوار بودند و با شاه شله نمیخوردند و بی خبر از سیاست غل و غش دنیا نمیدانستند که به اسانی از محور قدرت دور و به رتبه جنگسالاری و تفنگسالاری به شکل اهانت امیز تنقیض و تنزیل رتبه داده میشوند از هر نوع محاوره و مذاکره با مرحوم اباء ورزیدند.

 

غازی امان افغان ( یک فرشته رویایی یا بابای واقعی و اصلی ملت افغان و عاشق و دلباخته مردم میهن خود بود که برای مدت کوتاه در پرده سیاسی کشور چون شهاب هویدا شد و جهان خواران ویرا با میلونها خواب های شرینش که برای مردم و وطن خود داشت مجبور به ترک وطن اش کردند بعد از سپری بقیه عمر خود در غربت جان را به جان آفرین سپرد و مردم خود را نادیده چشم از جهان بست و لازم بر هر افغان است تا برایش دوعا و درود های فراوان بفرستند.
در زمان کمونست ها فکر میشد یادی همه جانبهء از این محبوب و عزیز افغان صورت گیرد و کنفرانس های بیاد بود از وی دایر خواهد شد اما برخلاف فوتوهای فراوان لینن در سر تاسر شهر کابل در در و دیوار به نظر میخور فقط لینین نیاکاشن افغان و یااسقلال کشور را حصول کرده بود و یا قانون اساسی کشور برای اولین بار تدوین کرده بوددو یا کدام خدمت بزگ دیگر برای مردم افغانستان کرده بود.

 

گلبدین حکمتیار اینکه چرا افغانستان را دوست دارد به خاطر ایکه مسلمانان در انجا زندگی میکنند چناچه در یکی از شعر های پشتوی خود گفته است ( ترجمه فارسی اش این است:  وطن ام به خاطری تو برایم عزیز هستی که مسلمانان در تو زنگی میکنند در غیر ان من بنده کوه و دشت نسیتم)

 

س: چرا افغانستان هیچ رونق نمیگیرد؟

ج:  به خاطر سلطه گرایی در سطح رهبری و پست های بلند پایه ؛ به خاطر اغماض از حقایق تلخ اجتماعی و تاریخی؛ به خاطر چرب کردن شکم خود و مال بیتالمال را حق خود دانستن به خاطر مسولیت نه گرفتن به خاطر گوش به فرمان بودن به اجانب.به خاطر ضعف عقیده از روز باز پرسی اعمال ماو به خاطر قوم پرستی و اغماز و تحریف حقایق به خاطر جاطلبی و روحیه تفوق طلبی به خاطر

( مسابقه دو قدرت شرق و غرب) به خاطر موقعیت جغرافیای حساس که باعث شده کشور دایماء تحت نظارت انگلیس و روس باشد.

س:  ویوروس ایدز خطرناک است یا ویروس نفاق؟

ویروس ایدذ تعداد بیشمار انسان ها راتا به حال به کام خود کشانده است اما ویروس نفاق ملل جهان را نیست و نابود کرده و هنوذ هم در حال بعلیدن اقوام و ملل جهان است و بدبختانه سیاستمداران جهان این ویروس را مغلق تر و پیشرفته تر میسازند در حال ایکه فعالیت گستردهء در سطح جهانی بر علیه ویروس ایدذ در دست اجراء است.

س:  نفاق افغانها از کجا شروع میشود از مسایل قومی یا از بین فامیل ها و یا تحریک بیگانه گان؟

ج:  نفاق افغانها :

اول:  ( از بین خانواده شکل میگیرد )

دوم:  اودر زاده ( بچه کاکا ). و پلوان شریک.

سوم:  روحیه تفوق طلبی یک قوم بر علیه قوم دیگر.

چهارم:  اختلافات سیاسی و مذهبی.

پنجم:  دست خارجیان ( پس خارجیان ما مردم را خوب شناخته اند که چطور و از کجا شروع کنند بر ضد ما) بلی ما افغانها را خوب شناخته اند خیلی اساسی و همجانبه. ( یادداشت:  چشم پوشی از حقیقت مشکل را مشکل تر میسازد گفتن حقیقت عیب جویی نیست بلکه چاره جویی برای حل مشکل است. شاید بعضی ها فکر کنند بیان این حقیقت در نشرات به آبرورزی ملت در برابر جهانیان باشد اما با افسوس فراوان اجانب که ما را خوبتر می شناسند ورنه این قدر موفق در برنامه ریزی خود بر ضد ما نمی بودندو
حتی پاکستان دال خور ( جنایات دوران طالبی) پس در بیان حقایق شرم که مطرح نیست بلکه اگر موضوع نفاق ما افغانها بالای میز صحبت مانده شود دانشمندان کشور راه های خوب حل برای مردم ما اراهه خواهند کرد. یکی از موفقیت های جوامع آذاد بیان حقایق بطور آذاد است. پس بیاید آذادانه در اطراف امور صحبت کنیم! تا آذادانه به حل این مشکل دستیابی پیدا کنیم. با عرض پوذش به کهنه فکران میهن!

س:  کدام تجارت در افغانستان خوبتر رونق دارد؟ قاچاق اطفال؟ یا مواد مخدره؟

ج:  هر دو تجارت گوش به گوش هم خوب پیش میروند.

س:  هدف از قاچاق اطفال چسیت؟

ج:  کشیدن گرده های ضعیف شان و کشیدن چشم ها بی نور شان و کشیدن جگر های خونین شان به جهت فروش در بازار های طبی بینلمللی و برای نجات جگر گوشه های معتبر که در انتظار اعضای بدن فوق اند.

 پس این معصومان قصابی میشوند؟ بلی مسلم است این یک قتل است آ نهم بسیاربی رحمانه و قاتلین بایست اعدام شوند اما دستگاه فاسد قضای افغانستان موضوع را اختطاف وانمود میکند حتی در بعضی از موارد مجرمین از قید رها گردیده اند به خاطرایکه بچه خاله وزیر صایب یا قاضی صایب بوده یا در بدل اخذ رشوه آذاد شده اند.

س:  افغان ها راچه طورتوصیف کرد؟

 مردم خوش برخورد از خودگذر مهمان نواز خوش قلب گپ رو(خوشباور) بدبختانه این صفت اخیر ما باعث دست برد اجانب قرار گرفته یا میگیرد و در مجموع احساسات ما بر منطق ما افغانها حاکم است.

س:  محکمه علنی عبداخالق قاتل نادر شاه ایا انسانی بود؟

 آیا اسلامی بود؟ آیا طالبی بود؟ و یا بلاخره آیاحیوانی بود؟

ج:  در هیچ یک از این مقیاس ها نمی گنجد.

 ( چشم وی را با چاقو کشیدند انگشت شهادت اش را با چاقو قطع کردند آنقدر بیچاره را بریدند و دریدند تا از پای در آمد اما عبداخالق شهید و قهرمان که نازم غیرت افغانی اش را که کلمه آخ و واخ را نمی شناخت و به جز ناسزا و دشنام به قصابان چیزی نمیگفت. این همه در پیش چشم مردم صورت گرفته است پس بیاید طالبان را ملامت و وحشی خطاب نکنیم!) تاریخ را ورق بزنید و جنایات طالبی به جز تکرار از تاریخ چیزی دیگری نیست.

 2

 کوتی لندنی چه بود و کجا بود و حال چی شد؟

ج:  کوتی لندنی یک قهوه خانه بود که نقشه اش در زمان امان الله خان از لندن خواسته شده بود در مقابل دفتر سره میاشت مرکزی و کنار دریای کابل و به مقابل کوه گذرگاه اعمار شده بود و نظر شاه جوان این بود که مردم بعد ازظهر به این قهوه خانه امده و در تابستان های داغ کابل از شمال سرد گذرگاه لحظه یی بی آسایند اما فامیل نادر از روی بغض و کینه ایکه در برابر شاه مخلوع افغان داشتند این بنای تاریخی را از رشه برکندند و جایش را یک پارک کوچک تزینی ساختند.

 شاید به یاد مردم کابل بیاید همان چمن سبزه مثلثی قبل از ورود به پل ارتل یا آرتن کوتی لندنی در همین جا بود.

خلاصه هرکس هر چی کرد اسم امان الله خان را از صفحات خاطر مردم نتوانست پاک کند و هم نخواهد توانست.

 

کمیته منحط حقوق به شر نه به خیر(بشر) در افغانستان چه رول را بازی میکند

 

ج:  خود را مسخره میکند ورنه در زمان طالبان کجا بود ؟ و فعلا مانند یک وسیله مضحکی برای برچیدن مخالفین دولت است. و در برابر صد ها جنایت فعلی جنگی مهر سکوت برلب می نهد از جمله ( بمباردمان مردم بیگناه ذریعه بمبهای یورانیمی).

س: ملل متحدکی است و ایا حق کنترول و تعینات در کشور را دارد؟ نه خیر یک موسسه بد نام است وحق هیچ نوع کنترول را در امور مملکت ما ندارد. در زمان طالبان افغان های مظلوم را بدست فراموشی سپرده بود پس حال کی است که تعییات و مقرارات کند و از طرف دیگر دولت افغانستان چی کاره است پس حکومت افغانستان مقرش در نیویارک است نه در کابل.

س:  میزان معاش یک انجنیر هندی یا ایرانی و یا پاکستانی زیاد است یا از یک انجنیر امریکایی یا اورو پایی و یا افغانی؟

 سوال خوبی است هدف از استخدام پرسونل غربی فقط غارت کمک های بینلمللی است و بس .

پس موضوع چور در بین است؟ خی پس چی فکر میکنید شما.(پرسونل افغانی نه در داخل و نه در خارج از وطن خود حق کا ر های مسلکی با امتیازو با حقوق بلند را دارند). ورنه دولت میتواند حد اقل20 انجنیر و یا دکتورهندی ویا بیشتر از 40 انجنیر و سایر پرسونل افغانی را بعوض یک انجنیر اوروپایی استخدام کند. در حا ل ا یکه پرسونل افغانی با دلسردی تمام کشور را به قصد مهاجرت ترک میکنند.

س:  آیا ثبات در افغانستان روزی خواهد آمد ؟

ج:  دست از امید بر نمیداریم اما تا زمانیکه امریکا سیاست دوگانه خود را در برابر پاکستان (هم دل یار نرنجد و هم لعل بدست آید) تغیر کلی ندهد حال بدین منوال خواهد ماند و این بمباردمان های مردم بیگناه به خاطر چند طالب پکی وضع را خرابتر و شرایط را بحرانیتر خواد ساخت خصوصاء استعمال بمب های ذروی به مقیاس کوچک اما خسارات بزرگ محیطی و ذایمان اطفال معیوب خود خوبتر میتواند چشم های کور کمیته بشر را در افغانستان روشن سازد و زبان گنگ شانرا گویا سازد.

و از طرف دیگر تمام گرو های و فعالین سیاسی اعم از اسلامی و سایرین ضد و ضد گویی را بس نکنند و درفکر نجات میهن طور جدی دست به کار نشوند وضع نه تنها بهبود نخواهد یافت بلکه رو به وخامت خواهد گذاشت

پس بهتر است انگشت نمایی بطرف یک دیگر را بس کنند .

  

س:  آیا دولت تمام گروپ های سیاسی و مذهبی را از الف تا به ی دعودت و سهم همکاری خواهد داد و ایا این پیشنهاد پرابلم کشور را حل خواهد کرد؟

ج:  نظر و پیشنهاد خوب است شاید حال همه طرف ها فهمیده اند که نفاق چی بلای را برایشان اورده است و مفاد را کی خورد و به مثابه یک درس بزرگ شاید حال یکدیگر را در آغوش گیرند و متفقانه بسوی هدف واحد در جبهء واحد به منظور نجات وطن با حذف تخاصم مفکوره وی خود ها گرد هم آیند و دوشادوش کار کنند. این نظر خوب است اما کی متعصبین چون شیخ سیاف الدین و گلبدین و ملاعمر را کی قناعت بدهد؟

که تعصب در چوکات زندگی امروزه وطن ودر سطح جهانی جای پای ندارد و خداوند هم از ریختن خون بیگناهان خوشش نمی آید. خیر جواب این ها را مردم خواهد داد.

 

س: آیا کی جی بی در بحران فعلی افغانستان بیطرف است؟

ج:  نه خیر با وجودایکه از تندروان اسلامی چندان خوشش نمی آید اما در غیاب سهم فعال در قسمت کمک و تجهزات شان دارد و امریکا را با رفقایش در عین دام میخواهد بی اندازد که خودش در افغانستان افتاده بود. و آهسته آهسته شرایط یک جنگ فرسایشی دیگری درآ ستانه طلوع در افق کشور است.

س:  عوامل دیگری ایکه بتواند وعده این جنگ اعلام ناشده زیادتر فراهم میسازد چیست؟

ج:  سیاست های خودسرانه و تگ قومی تیم کرزی و بی حق کشیدن سایرین از ساختمان اداری واجرایه وی که این عمل به مردم فریبی و خیانت به مردم و جهان متمدن چیزی دیگر نیست و در حقیقت کرزی امریکا را میخواهد بدنام سازد و بس چانچه پرچمی ها و خلقی ها شوروی را بدنام و ناکام ساختند.

س:  کدام رهبر افغانستان خوب سیاست مدار بود؟

ج:  شاشجاع ( به خاطرایکه دید که با انگلیس زده نمیشود بناء حکومت را تسلیم شان کرد.

ج:  ظاهرخان (ظاهرا حکومت از افغانها اما هدایات از لندن طی چهل سال مردم را در تب غربت و بدبختی سوختاند اما آب از آب تکان نخورد و کسی مجال و جرات خواستن حق خود را نداشت) پس اگر جناب همایونی بهترین سیاست مدار نبوده باشند پس کی باشد؟

ج: ببرک کارمل (سیاستمدار خوب بود و انسان ملایم بود همه را در آغوش گرفته بود به شمول خلقیهای نابکار را طرفدار اختناق و خونریزی نبود اما چون صلاحیت در امور نداشت و دیگر قدرت زیست تحت فشار های وارده روسی را نداشت بالاخره استعفا داد.

ج: کرزی صاحب جدیدا به الفبای سیاسی آشنا میشوند.

 س:  فرق بین رهبران افغانستان و ایران و پاکستان و هند چیست؟

ج:  رهبران کشور های مذکور رهبراند لیک از افغانستان.همه...... اند.

 س: آیا مردم افغانستان همان مردم دوران ظاهرخان است؟

ج:  نه خیر حال مردم تغیر کرده است چشم هایشان باز شده و کسی به آسانی بالایشان حکومت کرده نمیتواند دوران خوشباوری ها تقریبا گذشته است.

س:  150 جریده و روزنامه و تعداد بیشمار سایت های انتترنی مربوط افغانها و 65 احزاب وجریانات سیاسی و 18 کاندید ریاست جمهوری چه معنی میدهد؟

ج:

الف:  150 جریده و روز نامه و سایت های خبری و معلوماتی معنی میدهد که ملت افغان بیدار شده شعور یا آگاهی سیاسی مردم بیدریغ بلند رفته است چیزی که فامیل معظم همایونی هراس شدید داشت اما جبر تاریخ و سیر زمان مردم را مجبور ساخت که به این سطح رشد فکری برسند حتی به قیمت جانهای شرین شان.

س:  65 جریان سیاسی چی معنی میدهد؟.

ج:  میتواند پراگندگی گروپ های سیاسی تعبیر گردد اما به مرور زمان میتواند این 65 حزب سیاسی با آناهی که

خط و مشی مشابه دارند به پنج الی هشت حزب مقتدر تبدیل گردند.

س:  18 کاندید ریاست جمهوری چی معنی میدهد؟

 یعنی بیانگر این موضوع است که افغانستان بی کس و سرپرست و بی کله هم نیست طور ایکه شما اجانبیان فکرکرده اید.

 

س:  انتخابات ریاست جمهوری چه بود و چه را به مردم توضیح کرد؟

ج: اول این که این انتخابات یک فلم تماشایی گرانباهی 200 میلیون دالری بود که یک چنین فلم پر مصرف در تاریخ سینمای هالیود امریکا در معرض نمایش گذاشته نشده است تا حال.

دوم اینکه برای مردم فهماند " گوش کش و دم مزن".

س:  چرا پرو ژه های ساختمانی در افغانستان نتیجه نمی دهند حتی بعد از اکمال آنها یا قابل تخریب اند یا به اندک وقت از استفاده میافتند؟

ج:  جواب سوال دزدی و خیانت است در امور خصوصاء پرسونل محترم افغانی و این کمپنی های خارجی بدبخت است که بالای یک مامور دزد افغان اعتماد کرده است چه اشتبای بیمورد. فکر کرده این آقایان افغانی افغانستان را همان قدر دوست دارد که خوداش وطن خود را دوست دارد اما حیف و صد افسوس حق اولیت جیب محترم افغان برایش است بعدا کشورش.

س:  در افغانستان چند نوع دزد وجود دارد؟

ج:  دزد های خطرناک؛ دزد های مال و جان و ناموس مردم؛ دزد های افتخارات تاریخی و ایمان مردم و بالاخره دزد های شریف.

( خوب انواع و اقسام دزد ها را شنیده بودم اما دزد های شریف را نشنیده بودم.) در این ارتباط یک چشم دید خود را قصه میکنم:  زمان ایکه مجاهدین به کابل یورش آوردند در همسایگی ما چند فامیل هندو های متعبر زندگی میکردند چنانچه کارته پروان پر از اهل هنود [هندوان] معتبر و تاجر پیشه بودند و هر شب دزدان، هندوی همسایه بیچاره ما را اذیت میکردند و بالای دیوار های حویلی وی بالا شده دو و دشنام به وی میدادند که در خانه اش را باز کند.
هندوی بیچاره در های منزل خود را می بست و گوش های خود را کر میساخت و روزی بعد که همسایها از وی پرسان میکردند جز سر تکانی و احساس عجز چیزی نمیکرد بهر حال یک شب هیچ سرو صدای دزدان نبود صبح بعد همسایها از وی پرسیدند لاله [لالا] دیشب خوب آرام خوابیده باشی دزدان گم شدند وی حال دل کرد گفت" صایب دیشب دزدان سرشب داخل منزل ما شدند اول گفتند لاله چه خوردنی داری بعدا یخچال ما را باز کردند هر چی که دل شان شد خوردند و بسیار انسانیت کردند خیلی دزد های شریف بودند و دو و دشنام را نمیشناختند پول هایم را گرفتند با قالین هایم و طلاهای خانمم و بسیار به حرمت خدا حافظی کردند.
( خوب فامیل بابای ملت و خودش به همین دزدان شریف میمانند که فقط مردم راغریب و کل و کور نگه داشتند و بس اما قریه و قصبات کشور را به جز با بمب های غربت و بیسوادی و حسرت و محرومیت با چیزی دیگری بمباردمان نکردند ) .

 

س:  قانون اساسی کشور را برای اولین بار کی تدوین کرد؟

ج:  غازی علیحضرت امیر امان الله خان.

س: تالار شورای ملی بنام کی مسما گردد؟

ج:  بنام کسی ایکه کشور را قانونمند ساخت ( غازی شاه امان و صدر تالار با یک قطعه فوتوی مرحوم مزین گردد).
چون لقب بابای ملت به سرقت برده شده لقب قاعد اعظم یا رهبر کبیر افغان برایش داده شود و یک روز را بنام روز امان الله خان نام گذاری کنند بایست در روز افتتاحیه شورا پس از سه دهه ویرانی و جنگ از شادخت هندیه دختر امان الله خان که در روم زندگی میکند دعوت به عمل میامد تا با ایراد بیانه بیاد بود پدر مرحوم خود مجلس را افتتاح کند اما کرزی صاحب و این قدر جرات و ابتکار!.

س:  آیا در بانک نوت ها عکسهای کدام رهبران یا شاهان چاپ گردد؟

ج:  احمدشاه بابا موسس افغانستان؛ اعلیضرت امیرامان الله خان؛ داود خان (اولین ریس جمهور کشور) ظاهرخان (بخاطرایکه چهل سال سلطنت کرد خیر است که تنگ نظری شیوه فامیلی اش بود و همین حال هم است اما باز هم حد اقل خدمت سمبولیک را کرده است به مردم).

س:  چرا چاپ عکسهای رهبران و یا شاهان افغان ارزشمند است؟

ج:  بخاطر یادی از تاریخ کشور است تاآ نان ایکه افغانستان را اساس گذاشتند و خدمات برای مردم انجام داده اند بدست فراموشی سپرده نشوند طورایکه یک فوتو بیش از هزار کلمه ارزش دارد.

س: آیا اولاده امان الله خان حق بازگشت بوطن و ادعای حق ملکیت پدری و مادری خود را دارند؟

ج:  بلی بلادرنگ میتوانند به وطن آبای خود برگردند وملکیت غصب شده خود را تسلیم شوند حتی اگر که به بیست دست فروخته هم شده باشد.

 

 س: چه کار کنیم که آخر از شر پاکستان رهای یابیم؟

ج:  ا ول:  از حق خود بگذریم یعنی که یک قسمت خاک وطن خود را تسلیم پاکستان کنیم.( کاریست بس دشوار که اکثریت مردم ما قبول ندارد و رهبر ایکه این اقدام را کند مانند عبدالرحمان خان اسمش در تاریخ کشور رقم زده می شود خوب است که قبول و رد این موضوع به شوری ملی برای تصمیم گیری راجع شده .

 دوم:  از طریق اخطار های کاوبایی ذریعه امریکا به پاکستان یا سرحدادت خود را کنترول کنند یا به سرنوشت عراق مواجه خواهی گشت! چیزی ایکه اصلا واقع نخواهد شد.

 

س:  معضله خط دیورند چطور حل گردد؟

 ج:  راه معقول خوب و قانونی ایکه وجود دارد راه از طریق شورای ملل است. خاک ها گرفته شده غیر قانونی و به جبر ذریعه حکومت استعماری انگلیس آن وقته گرفته شده و به افغانستان واپس شود.در این مورد انگلیس که ملل متحد نبوده است یعنی طبق فیصله شورای ملل خاکهای افغانستان گرفته نشده است و طور غیر قانونی غصب شده بناء دوباره بدون چون وچرا واپس شود.

س:  اگر خدای خواسته افغانستان چون کشور هان کانگ شود از نظر اقتصاد و پیشرفت آیا اوضاع بر پاکستان چه رقم تاثیر خواهد کرد؟

ج:  در چنین یک صورت پاکستان مرگ خود را یعنی تجزیه خود را به چشم سر مشاهده خواهد کرد از همین سبب است که پاکستان موانع جدی در راه رسیدن به این هدف را به هر نوع وسیله که باشد ایجاد میکند چنانچه کرده است.

س:  کسانیکه حال بر ضد حکومت عمل میکنند در کوها کی ها اند؟

ج:  این ها عشاق اصلی اما فریب خورده گان وطن اند که از احساسات میهنی و مذهبی شان به نفع اجانب سوی استفاده صورت میگرد در انجام نفع زحمات شان در جیب پاکستان خواهد ریخت نه به افغانستان.

س:  طالبان کی ها بودند و منظور از ایجاد شان چی بود ؟

منظور اصلی امحای مجاهدین و برقراری نظام فرسوده ی شاهی در راس بابا و هیچکاره ملت بود اما طالبان ازاین امر اباء ورزیدند.

س:  آیا پشتی بانان طالبان بایست محاکمه شوند؟

ج:  بلی خوصوصا کسانیکه در سطح بین المللی از ایشان حمایت کرده است.

س:  پس بابای جبری ملت در خط اول این محکمه قرار خواهد داشت؟.

ج:  بلی مصاحبه مکمل وی را از آرشیف رادیوی بی بی سی مطالبه نمود ( به قول وی که جناب شان فرموده بودند: " طالبان در شمال خوب پیشرفت میکنند".

طالبان در شمال خوب پیشرفت میکنند- خانه ها را ویران - دو شیزه گان را چور - یتیمان را ابتر میکنند - باغها را سوختند خرمنها را بردند - دلاهای خونین مردم را خونین تر میکنند - کودک کشی مادر کشی بود شیوه شان - مظلومان را در کانتینرهای آهنین -  در خروش آفتاب واجب دوذخ میکنند - طالبان در شمال خوب پیشرفت میکنند - واه واه خوب پیشرفت کردند صایب.....

 (بقیه را میگذاریم به کدام شاعر چیره دست وطن که جنایات طالبی را در شمال خوبتر با حقایق تلخ اش ترسیم کند تا باشد بابای والای ملت امروزی و شاه سابق دیروزی وهیچ کاره فردای ملت خوبتر درک کند که پیشرفت در شمال چه بلایی را سر مردم بیچاره آورده بود و منفعت ایشان در ریختن خون بیگناهان و مظلومان بی کس و کوی چه بوده است؟.

 

س:  آیا شرایط فعلی در کشور بهبود خواهد یافت؟

ج:  امید را از دست نمیدهیم اما بحران بدتر و جدیتر در دور نمای کشور است.

س:  این بحران از کجا سرچشمه میگرد؟

ج :  این بحران بدو دسته تقسیم میگردد:  ا- جنگ اعلام نا شده پاکستان علیه کشور چه در زمان کمونست ها چه در زمان حکومت مجاهدین(تجهیز طالبان به رهبری امریکا و متحدینش) و حال بن لادن وملا عمر و حکمتیار بر علیه حکومت کرزی صاحب.

ج:  و دوم اینکه بدتر از همه فضای عدم اعتماد ایکه کرزی صاحب و تیم همکارش ایجاد کرده است که این طرز بر خورد و حکومت داری که به هیچ مقیاس قابل تایید نیست صدمات کلی تر و همه جانبه تر را بر پیکر خونین کشور وارد خواهد کرد و بحران بی اعتمادی وبحران بی اتفاقی بدترین و ویران گرترین بحران هااست که اکثرا دامنگیر جوامع عقب مانده است. و هم چنان یک حکومت با ساختدار غیر متوازن قومی ( مثلا در وزارت خارجه 292 تاجیک و یکصدونودو پشتون و از برادران اذبک و هزاره اصلا رقمی درک ندارد اگر دارد آنهم ناچیز و سمبولیک) دلیل روشن خود خواهی و جاه طلبی و قوم پرستی چیزی دیگری تعبیر شده نمیتواند چه تاجک باشد و یاچه پشتون و یا هرکسی دیگری..توازن و سهمگیری اقوام کشور در دولت یک رکن اساسی پیشرفت ویکی از پایه های اساسی دیموکراسی در کشور است و انکار از این اصل انکار از بازسازی و انکار از فردای بهتر کشور است.

س:  کرزی صایب به قوای دوست چه چیز را خوبتر توضیح بدهند؟

ج:  که ما افغانها فرهنگ مشخص به خود داریم چیزهای ایکه در عرف ما مهم است بایستی جداء رعایت کنند خیر است که غریب نگهداشته شده ایم اما ما همان ملت واحد هستیم که بوده ایم خصوصا در برابر قوای خارجی ها همه افغان ها متحداند و لو که صد پارچه هم باشیم. این یکی از خصایل مشخص افغانی است.که سرپیچی از نورمهای ملی ما نتیجه اش جز بدبختی و بد نامی و نزاع چیزی دیگری نمیتواند در قبال داشته باشد چنانچه در گذشته ها هم نبوده است..

س:  ایا مجاهدین حق شرکت مساوی را در امور دارند؟

ج:  بدون تردید بلی زمان ایکه دفاع کشور را در شرایط سخت بر شانه برداشتند حال چرا بیحق کشیده شوند!

 س:  الحان اگر رای گیری در ولایات کشور صورت گیرد برنده کی خواهد بود رهبران جهادی یا کرزی ؟

ج:  رهبران جهادی محبوبیت زیاد دارند.

س:  آیا سانحه ویرانی شهر کابل یک امر تصادفی بود یا پلان شده و حتمی؟

ج:  این یک امر حتمی و پلان شده ذریعه طراحان بسیار ماهر جهان صرف برای بدنامی جهاد و بد جلوه دادن رهبران جهادی و بی مفهوم بودن و بی مقدار بودن جهاد بود.

س:  ایا اگر انتقال قدرت بدون سانحه ویرانی کابل صورت میگرفت مجاهدین در پرده سیاسی کشور و روشنتر بگویم در انقسام قدرت رول مساویانه را میداشتند؟

ج:  اصلا نه خیر تصویر انتقال قدرت قبلا طرح ریزی شده بود زیرا گروپ های جهادی ولو معتدل مورد اعتماد غربی ها نبودند و باز هم نخواهند بود. و تکواندو کرات ها( تکنوکرات ها) به هر حال به اریکه قدرت تکیه میزدند چنانچه زدند.

س:  برکناری داکتر عبدالله چه موضوع را تشریح میکند؟

ج:  برچیدن بساط مجاهدین از قدرت.

س:  پس معلوم میشود کرزی اصلا در تعینات و برطرفی ها کدام رول ندارد؟

ج:  تا اندازه دارد اما در تعینات پست های کلیدی هرگز.

س:  این کلمات جنگ سالار تفنگ سالار کی ها را دربر میگیرد؟

ج:  این اصطلاحات زیادتر به کسانی اتلاق میابد که اصلا تفنگ را بدست اینها داده اند و حمایت کلی خود را از ایشان در قول و عمل نشان داده اند مانند امریکا و نماینده خاص شان بابای ملت. پس عاملین بایست نیز محاکمه شوند. جواب سوال بلی!

س:  پس راه حل برای خروج از شرایط نامیمون به نظر شخص خودت چیست؟

ج:  الف:  اول اینکه ما به یک رهبر همه جانبه و وفادار و بیدار که طرفداری هیچ کسی و هیچ قومی را نکند به جز نام مردم و منافع کشور مانند**** شاه امان الله خان غازی*** ضرورت داریم.

ب:  موصوف ارزش های قومی و ملی و مذهبی مایان و تاریخ روشن مقاومت مردم ما را برای دوستان غربی ما تشریح کند. اگر میخواهند زحمات شان در راه ایجاد یک افغانستان نوین به هدر نرود. و اگر برای بازسازی تشریف آورده اند.

ت:  بالای موضوعات و منازعات قومی کار صورت گیرد و از جمله آشتی ملی.( نا دیده گرفتن خصوصا خیانت های طالبی مانند زخمی خونین و ملتهب است در بدن جامعه ما اگر توجه لاذم جدی صورت نگیرد خرابتر خواهد شد.

ث:  مسولیت گرفتن بر هر افغان لازمی و فرض عین است و همه در فکر عمران کشور شوند و ذیست باهمی را پیشه خود سازند. از نفاق و شقاق دور رفتن و به کتاب مقدس قران پاک مراجعه کنند که خدونگار برای چنین شرایط چی گفته است و از ان پیروی کنند.

س:  آیا بازسازی از مناطق آرام آغاز گردد یا در حال جنگ؟

برخلاف نظر کرزی صایب که توجه بیشتر به مناطق نارام بایست صورت گیرد اما غافل از اینکه بازسازی در مناطق نارام نتیجه نمیدهد چناچه مکتب سوزی ثبوت خوب این مدعا است ویا بهتر بگویم یک نشانه خوب دیگری قوم پرستی جناب کرزی است طورایکه زیادتر توجه شانرا به مناطق نآرام جنوب . تخصیص داده اند در حالیکه در شمال مردم به خشکسالی و قحطی مواجه اند و در این مدت حکومت کابل درک نکرد که بلند بردن ذخایر آبی با ایجاد بند ها و کانال ها از اشد ضروریات عمده کشور است. یا مناطق مرکزی افغانستان(هزاره جات) باوجود آرامی ذایلوصف اش بدست فراموشی سپرده شده صرف به خاطر ایکه قوم مظلوم هزاره در آنجا مسکونند بایست تا روز قیامت در غربت و تحت ظلم دست و پا بزنند.

س:  کمک های به اصطلاح بینلمللی به چه ترتیب در عمران کشور مصرف گردد؟

ج:  کمک های مذکور تقسیم تعداد ولایات کشور گردد و سهمیه های ولایت نارام در بانک مرکزی حفظ گردد الی بهبود اوضاع، ولا یات ارام میتوانند آرارام آرارم بسوی آرارمی و عمران گام های موثر بردارند و حد اقل به یکی از این غوغاهای قوم پرستی پایان داده شود. و تا باشد مردم دیگر به نظر شک و تردید به ذعامت کشور نگاه نکنند.

س:  در بر انداختن طالبان کی یا کی ها نقش قاطع بازی کرد؟

ج:  بن لادن. شاید بعضی ها بگویند اتحاد شمال در این شکی نیست که مقاومت شمال نام خود را در دفاع از وطن ثبت تاریخ کرد اما عمل بن لادن ذمینه دلسردی مطلق غرب را از پروژه طالبان فراهم کرد.

س:  گلبدین کی بود و حال کی است و چه نوع رفتار همرایش بایستی صورت گرفته شود؟

ج:  گلبدین اولین مجاهد افغان است افغاستان را مثل هتلر برای افغان ها میخواهد خاصتا قوم پشتونرا شک و تردید از جمله خصایل اولیه اوست زیادتر از حق دفاع میکند و خود بر ضد حق می جنگد مسایل شخصی رابرمسایل ملی ترجیع میدهد. سر تسلیم به اجانب ندارد باز هم به پاکستان تسلیم است بر ضد طالبان بود اما حال رفیق طالبان تسلیم طلبی را خوش ندارد میگوید کشورش اشغال شده اما پاکستانیها که به نظر وی اجنبی نیستندوبه نظر وی چی روس بود و یا چی امریکا و شرکایش هرکس در فکر کمک به افغانستان است از بیرون مرز ها به ما کمک ارسال فرماید اما در هر شرط ترک قوای اجنبی درخواست اولیه وی است. و حال بایستی از وی دعوت شود و برایش حق قایل شوند تا از کشتار مردم بیگناه و تولید وحشت اجتناب کند اینکه مردم وی را رهبر انتخاب میکنند یا محکمه خیر سوال مربوط به مردم است اما اگر سوال محکمه مطرح باشد همه عناصر ذیدخل به شمول بابای ملت به پای میز محکمه کشانده شوند و اگر مثله امنیت و خاتمه به جنگ سوال است بایست راه آ شتی را جست تا این فرصت طلایی که برای نجات و عمران وطن امده است بیهوده از دست نرود.

 

 خداونگار هم از پیشنهاد آشتی و صلح آمیز خوشش میاید. باز هم موصوف طفل سرگردان افغان است نه دشمن افغان و از این بیش نبایست سرگردان گردد طور ایکه مصالحه ملی و بازسازسی مطرح است نه جنگ و نفاق پیگیر و اگر قتل عام مردم بیگناه کابل را مطرح میکنند حال همین لحظه مردم قراه و قصبات از بمباردمان حکایت و شکایت میکنند پس مردم مظلوم به این بهانه و آن دلیل بایستی قربانی دهند حتی طفل نوذاد در رحم مادر ناشی از بمبهای زهری و هستوی جان خود را به جان آفرین میدهد بازهم تصمیم نهایی در دست مردم خواهد بود نه شخص که چه نوع پیشنهاد برای سرنوشت وی تعین کنند حتما اقای حکمتیار هم جواب در ویرانگری کابل چیزی خواهد داشت.

س:  موجودیت قوای امریکا در کشور چه ارمغان را برای مردم ما خواهد آورد؟

ج:  سوال خوب است گرچه حضور قوای دوست در کشور اکثرا چون طوق اسارت تلقی شده این را خوب درک میکنم که مردم ما زیاد آذادی را خوش دارند حتی عاشق آذادی اند اما امروز در سطح جهانی اصلا اذادی مطلق وجود ندارد و کلمه اذادی مانند سیمرغ رویایی تبدیل شده که صرف میتوان انرا درخواب دید و بس. بناء افغانستان هم جز جوامع بشری است پس چیزایکه بالای همه مردم دنیا بالای ما هم. و از طرفی از شر پاکستان محفوظ خواهیم ماند و نیز امریکا در صدد پیدا کردن دوست و رفیق در منطقه است تا اینکه چور و چپاول پس چرا ما افغان ها از این فرصت استفاده نکنیم و راه را بسوی ترقی و ارامی باز نکنیم. شوروی ها در افغانستان در اثر اشتباعات خود شان و مسایل بغرنج سیاسی اما آشکار جهان در تکمیل پروژهای عمرانی خود در افغانستان ناکام شدند پس حال امریکا را بایستی اجازه کار داد در غیر ان از دست ما افغانها چیزی ساخته نیست به جزکینه توذی وقوم پرستی البته ما همه افغانان قومپرست هستیم به جز یک اقلیت محدود از روشنفکران وطن.

س:  اردوی افغانستان کدام جبهات را فتح کرده است؟

ج:  به جز در احراز استقلال کشور از آن بعد دایماء بر ضد و سرکوبی مردم بوده است وبس.

س:  خوارترین مامورین دولت کی ها اند؟

ج: معلمین بیچاره بدبخت که اساس گذاران جامعه اند از جمله بی امتیازترین مامورین دولت محسوب میشوند. من شخصا کدام کارته معلمین را ندیده ام و هم نه شنیده ام در افغانستان اما کارته فامیلی های صاحبمنصبان اردو هر طرف به نظر میخورد. جمع یکنفر خدمت برای هر صاحب منصب نظامی و در وقت جنگ هم در هر دفتر دولتی شش نفر جنرال به حیث کاتب ایفای وظیفه میکردند. به هر صورت امید است کرزی صاحب توجه خاص خاص شانرا به معلمین و آموزگارن مبذول داشته و در تاریخ یک نام برازنده از خود به جای بگذارند و اولین تهداب کارته معلمین را بدست های خود بگذارند و در قسمت بلند بردن حقوق شان توجه خاص کنند( تنها وکلای شورای ملی مستحق آرام ذیستن نیستند بلکه آموزگاران و سایرین نیز مستحق اند این استدلال ایکه وکلا کار مغزی میکنند فکر کنم با مقایسه یک معلم اصلا اشتباه است به نظر من این معلمین اند که کار فکری میکنند و افکار را روشن میسازند و افکار ایجاد میکنند نه یک و کیل رشوت خور .

س:  ارگان امر بلمعروف چیست و چرا دو باره بوجود امده است؟

ج:  فکر نکنم وظایف دوران طالبان را داشته باشد به گمان اغلب هدف اصلی ان جلوگیری از دخنیات و فحشاء است اینکه این اداره در تعقیب رشوه ستانی کدام رول بارز را بازی کند . برای برکنی رشوه ستانی راه های مبارزه بر ضد غربت را جست. حتی در زمان طالبان که متخلفین رشوه خور مجاذات سنگین میشدند و کسی جرات رشوت خوردن را نداشت اما در سطح بالایی رشوت به دالر بود.

س:  روزی اگر کرزی صاحب یکه تاز میدان شود آیا با مخلفین تصفیه جدی خواهد کرد؟

ج:  از امکان بعید است یعنی کرزی نه کدام حزب دارد و نه پشتوانه مردمی و باز هم اگر روی به یک چنین اقدام دست زند کشور را به مخاطره خواهد انداخت بلکه موفق هم نخواهد شد و امریکا هم در رشد خصومت های شخصی و قومی همکاری نخواهد کرد مگر اینکه کدام دلچسپی قابل ملاحظه در پلان داشته باشد .

س:  کرزی صایب در تاریخ کشور چی رقم تصویر از خود به جای خواهد گذاشت؟

ج:  این بدست شخص جناب شان است تمام وسایل رسامی را برای ترسیم تابلوی خود را در دست خود دارند . حفیظالله امین چه کرد گلبدین چه کرد بابای ملت چه کرد که حال کرزی صایب از آنها پیروی کند احتمال قوی میرود که موصوف شایسته ترین و محبوبترین رهبر کشور گردد با وجود هزار و یک نوع مانع و ایشان از جمله رهبران است که میتواند از خطاهای رهبران اسبق کشور زیاد بیاموزد و چون خودش از عمق توده های مردم است درد مردم را خوبتر میتواند درک کند و ضرورت مبرم به نظریات و همکاری مردم خود خواهد داشت و شاید راه

شاه امان الله خان را در مسایل ملی و عمران کشور تعقیب کند نه از بابای ملت را گرچه وی را استاد خطاب کرده اما فکر کنم این را روی مصلحت گفته باشد.

                        همرای مهمان ناخوانده بنلادن چی کار بایست کرد؟

ج :  از وی صمیمانه تقاضا کنیم که از سر کل ما دست بردار شود افغانستان فعلا آذاد شده از دست روس ها ما را بگذارد به حال خود ما افغانستان را از دنیا تجریدنکند ما نمی خواهیم که تجرید شویم از جوامع بشری.

س:  از برادران اذبک خبری نیست مثل اینکه کنار زده شده باشند و یا دلسرد معلوم میشوند؟

ج:  سرو صدای شان نیست اما سر وصدای یگان نارارامی پراگنده از شمال به گوش میرسد که احتمالا ناشی از بی سهم بودن شان در قدرت باشد گرچه چند پیشنهاد برای دوستم صایب در پست وزارت شد اما وی ذیاتر به وذارت دفاع علاقه داشت چناچه در سرکوب کردن هجوم پاکستانی برادران نجیب و شجاع اذبک ما شجاعت خود را و عشق و علاقه خود را نسبت به هر ملیت دیگر ثبوت کردند و حال نبایست بی حق کشیده شوند. ( باز هم جنجال سر تقسیم قدرت)و گرفتن حق! ( نه تنها حق ایشان برایشان داده شود بلکه درر شد و ارتقاع فرهنگی این نسل محبوب افغان که مزه به خصوص در کیفیت تنوعی فرهنگی کشور جایگای مشخص دارند کوشش های بیشتری صورت گیرد. و نیز در مجموع همه ملیت ها به تنهایی اقلیت اند ومجموع این اقلیت ها اکثریت ینعی ملت افغان را میسازند. و بیاید از اکثریت گرایی دوری کنیم که مایه نفاق و شقاق است.

س:  جهات عمده ایکه کرزی صاحب را برای رهبری جلب میسازد چیست؟

اولا وی یک رهبر لبرال به نظر میرسد دشمنان وطن را خوب میشناسد اما از دپلوماسی کار میگرد صدای خود را بر ضد خواستهای خارجی ها چند مرتبه پراگنده بلند کرده است تا سرحدی ایکه حال آوازه برکناری اش سرزبان هاست.

تاندازه حس قوم پرستی اش بالای جهات عمده شخصیت و تاثیر انداخته است.

رهبر علم پرور است چناچه در یکی از گفتار های اخیر خود جوانان را به آموزش تکنلوجی معاصر تشویق کرده است واین بیانگر خواستهای درونی اش است که بسیار قابل قدر است.

                        امریکا برای افغانها چی میگوید؟

میگوید ای افغانهای عزیز و غیور بیخبر از سیاست جهان کنونی اگر ذیا ابراز د عدم رضایت کنید اینبار حفیظالله امین را از گور زنده کرده و بالاتان حاکم مقرر خواهم کرد. پس بهتر است گوش کنید!

                        فرق بین سیاست مستعمره یی روس انگلیس و امریکا چیست؟

روس ها که میدان را باخته اند بازهم سیاست شان چور منابع طبعی کشور ها بود تحت عنوان پیاده کردن نام سوسیالیزم و نیز دزدیدن عقیده مردم و راندن مردم بطرف الهاد.

انگلیسها جهان کشای و غارت منابع مثتعمرات اش و فتح جهان و غریب و بیسواد نگه داشتن مردمان این مثتعمرات.

امریکا صرف منظوراش حکمران دنیا بودن است اما هر کشورایکه همرایش طور واقعی هم پیمان باشد از ارسال تکنلوجی و بازسازی دریغ نمیکند اما هرگاه علاقه اش قطع شود فردای انروز دیگر دوستی به مقابله تبدیل میگردد.

س:  آیا افغانستان بدون کمک های مجامع بینلمللی دراس امریکا آباد خواهد شد؟

ج:  هرگز نه خیر بگذارند که درافغانستان امریکا و متحدین اش کارکند.

س:  در این روز ها حملات انتحاری زیاد مود شده است آ یا جلو این حملات گرفته خواهد شد؟

ج:  در کشور ایکه نه در داردر و نه دروازه و همسایه حسود چون پاکستان جلوگیری چنین عمل خیلی مشکل به نظر میرسد در هر صورت عاملین فکر خود را خوب بگیرند که خداونگار از ریختن خون بیگناهان اصلا خوشش نمیآید. و این ترور محرک اصلی ان پاکستان است.

س:  آیا اگر افغانستان به عملیات مشابه برای صرف نجات خود در داخل خاک پاکستان دست بزند از شر پاکستان نجات خواهیم یافت؟

ج:  راه ترور راه حل قضیه نیست و عادتا مردم ما که ترورست نیستند علاقه به صلح دارند اکثرا این خارجیان بیکار اند که از جان خود به سیر آمده اند. دیگر اینکه هر نوع فعلیت بر علیه پاکستان سه ملیون افغان آواره در پاکستان مورد اذیت وآزار پولیس پاکستان قرار خواهند گرفت. بناء پاکستان درهر شرط دست بلند دارد.

س:  کدام کشور جهان قهرمان ندارد؟

ج:  افغانستان( دلیل هر آنکه قدرت را در افغانستان گرفت در اولین فرصت ممکن مخالفین خود را حذف میکند بدون اینکه وی را اجازه دفاع از نظریات ایشان بدهد و فکر میکند پاک سازی مخالفین و بدنام سازی ایشان راه ارام حکومت کردن است و مثال های فراوان تاریخی در کشور موجود است با وجود ایکه به کمک حامیان خارجی خویش به قدرت رسیدن خود شان چون افتاب روشن است اما مخا لفین را مزدور و وطنفروش خطاب کرده و قیافه حق به جانب را به خود میگیرند. در غیر ان تاریخ پرافتخار وطن عزیز ما پر از قهرمانان است و ملت ما ملت هردم شهید و شهید پرور است.

س:  میگویند شهر کابل به همان حالت ویران اش مانده است با وجود میلیارد ها دالر کمک ارسالی جهان. چرا؟

ج:  برای بهره برداری سیاسی که به مردم و جهانیان نشان دهند که ویرانگران به میز محکمه کشانده شوند.

چنانچه یکی از اقارب ما سفر داشت در این اواخر به کابل طی سوال که برای اولین بار دیدار از کابل بعد از مدت ها چه چیز زیاد جلب توجه میکرد؟ گفتند که من فکر نمیکردم که کابل اینقدر ویران شده باشد.

س:  میگویند اضافه از 2000 کمپنی های خارجی میخواهند در افغانستان سرمایه گذاری کنند و یا قبلا ثبت نام کرده اند سوال این جاست چرا علاقه گرفته اند درافغانستان؟

 به خاطر کارگر ارزان و کم تمام شدن مخارج ذیدخل سرمایه گذاری شرکت های ذیعلاقه.

س:  موضوع مهم ایکه دولت در قبال این برنامه دارد و یا طور جدی داشته باشد چیست؟

بطور قطع وادار ساختن مالکان فابریکات در تصفیه کردن گاز های ذهری فابریکات ایشان و آب های آلوده فابریکات قبل از رهایی در محیط ذیست ورنه یک فاجعه محیطی بعید از امکان نخواهد بود وطوریکه اکثر سرمایه گذاران در بخش تولیدات صنعتی تا حدامکان از مصارافات جلوگیری میکنند این امر باعث شده در کشور همسایه پاکستان شفاع خانه های ضد حساسیت از تعداد فابریکات کرده زیاد اعمار شده است که نشانه بیش از حد مواد کیمیاوی ناشی از گازهای تصفیه ناشده فابریکات خارجی در محیط ذیست است. خلاصه کلام که مقامات رشوت خور ذیدخل افغان هر اقدام شان مطابق نورم و اسنتدرد بینلمللی کشور های صنعتی پشرفته در این مورد باشد.!

س:  بلاخره ااز شر بلای خانمان سوز کوکنار چطور رهایی یابیم؟

ج:  زمین مزروعی مردم را به زمین باغی خصوصا سیب باغ ها که جنجال کمتر دارد و حاصل پر بهاتر تبدیل کرد!

اما برای نیل به به یک چنین هدف ضرورت به یک وزیر زراعت مانند داکترعبدالوکیل خان وزریر زراعت وقت داودخان ضرورت داریم. نه به یک تکواندوکرات و نه به یک جهادی! یک وزیر ایکه در علم و عمل در بخش زراعت سابقه کار و تجربه داشته باشد.

س:  چند روز قبل جشن استرداد استقلال کشور بود و فوتوهای خبری در نشرات جهانی به این ارتباط پخش شد چه چیز جالب به نظر میخورد؟

ج:  اول فوتوی رهبر دلیر کشور کرزی صایب است یعنی یک رهبر با معنویات بلند گرچه با هزاران هزار مشکلات در کشورش دست و پنجه نرم میکند.

دوم فضای صلح آ میز مردم غریب مثل اینکه همه چیز خوب است گرچه خوب نیست.و دهان های پر خنده شان.

سوم تصور بزرگ احمدشاه بابا موسس افغانستان که بیانگر سپاسگذاری از موسس کشور بود.

چهارم تابلوی قهرمان ملی احمدشاه مسعود شهید که بیانگر قدردانی مردم را نشان میدهد.

پنجم چیزایکه به نظر نمی خورد تابلوی شاه شیرین و قهرمان کشور پدر معنوی ملت غازی امیر امان الله خان بود کسی ایکه استقلال کشور را احراز کرد اما در یک چنین روزی به دست فراموشی سپرده میشود خیلی اسف انگیز است. شاید از خاطر موقف بابای ملت دست به چنین کار زده باشند. اما شاه امان غازی هرگز نمرده است وهم نخواهد مرد به امید برگزاری های فراوان و چاپ فوتوی وی در بانک نوت های کشور قهرمان زا افغانستان عزیز!

به یاد بود این بابای اصیل و اصلی ملت غیور افغان.

 س:  آیا کرزی صایب از ذعامت کشور خوش اند.

ج:  در اوایل خیلی خوش معلوم میشدند اما نسبت فشارهای وظیفویوی بعضا چهره بشاش شان اندک اندوه درونی اش را تشریح میکند که ناشی از احساس پاک شان در برابر مردم ناراضی وطن شان میباشد اما دهان پر خنده شان با وجود شرایط سخت در محافل کاملا هویدا است که نمونهء شجاعت شانرا بیان میکند و قابل توصیف است.

 

فساد اداری چه موضوعات را دربر میگیرد؟

1- اختلاس و رشوه ستانی، قومگرایی، زورگویی بیگانه پرستی.

 

یک سوال اخیر افغانستان به چند ریس جمهور ضرورت دارد؟

ج:  به تعداد نفوس کشور.

 چرا؟

ج:  به خاطرایکه همه مردم مسول ریس کشور را میدانند و خود شان چه کاتب و یا وذیر از مسولیت گرفتن اصلا آگاهی ندارند و نمی خواهند هم داشته باشند. لقمه تیار میخواهند و هر چیز ایکه دل شان بخواهد همان کنند و ریس کشور هم وقت گرانبهایش صرف کنترول اعضای دولت باشد. پس کار عمده و حیاتی در کشور یک سو گذاشته شود . در حا ل ایکه دنیای پیشرفته غرب اساس پیشرفت شانرا اعتمادبه وظایف شناسی و مسولیت گرفتن فردی تشکیل میدهد.

 

سخن چند با شاهدخت اصیل افغان شاهدخت هندیه جان!

 

سلام های گرم و پر از حرارت قلبی من را بپذیرید و چشمان پر اشک ما روشن که اخیرالمر نام از پدر معنوی ملت باز ورد زبان ها شد من هنگام ایکه جوان بودم پدرم و پدربزرگم قصه های فراوان از طرز برخورد و حیات اجتماعی پدر بزرگوار بابای ملت و علیا حضرت مادر و نور چشمان ملت افغان میگفتند و برایشان اشک میریختند من آنزمان ایکه پانزده سال بیش نداشتم از پدرم سوالهای فراوان و کنج کاوانهء در مورد جناب امان غازی میکردم. و خصوصا سقوط شاهی وی را اما با درد و دریغ کی موصوف را دشمنان افغان زمین به همکاری یک مشت حاسدین نمک حرام وی را وادار به ترک خانه و کاشانه اش کردند و از همان دقایق ترک وطنش تا امروز طفل افغان زمین یتیم و بی سرپرست ماند اگر پدر تان موفق به چهل سال حکومت کردن در افغانستان میشد بلاشک افغانستان امروز ماتم سرای نمی بود این و آن کس بالای ما دست بلند نمیکرد و افغانها سرتاج مردم جهان میبودندو جامعه افغانی مرفعترین جوامع بشری می بود و امروز اولاد افغان زمین صد ها پارچه نمی بودند. بهر حال به امید شنیدن بیانه های پر شور تان و حضور بی پایان تان در مجالس آوره گان و درد دیده گان افغان دور از میهن در سرتاسر جهان .

 

با عرض احترامات فایقه

افغان بی وطن!

 

نوت:  امید از ابراز و بیان حقایق هیچ فردی متاثر و آزرده خاطر نشده باشد. حقیقت حقیقت است و حقیقت خواهد ماند هیچ فردی نمیتواند آنرا تغیر دهد. این چیزی های بود که در قلب یک افغان تان نهفته بود. من نه شاعرم و نه نویسنده چه کنم که بدبختی های مردمم ما را نویسنده ساخت.

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٣۶                         سال دوم                               اکتوبر ٢٠٠٦