کابل ناتهـ، Kabulnath
|
رفعت حسینی
مردیکه خود را صدا میکرد
من وارثِ تنهایی هستم تنها وارثِ تنهايی ها،
[][]
این را جذبه های رویش و پویش و تپش، و خلسه های دیدارِ دیده گانت، و هولناک آوای فروریزی آرام آرام سنتِ دل بسته گی ـ درین سدهً یی سور و بی سرود- و عربدهء مردِ هستی که پیوسته خود را صدا میکرد خو خویشتن را می جست، می دانند!
[][]
می دانند: که من وارثِ تنهایی هستم تنها وارثِ همهء تنهایی ها...!
*********** |
بالا
شمارهء مسلسل ٣٢ سال دوم جولای/ اگست ٢٠٠٦