کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

داکتر اکرم عثمان

 

 

 

توسل به پولیس مذهبی، یک اقدام سوال برانگیز !

 

 

تشکیل دوبارهء ادارهء «امر به معروف و نهی از منکر» یادآور رفتار و کردار وحیشانهء پولیس مذهبی دار و دستهء تمدن ستیز طالبان می باشد.

آنها با استفاده از صلاحیت های آن ادارهء سیاهکار و سیاه دل، زنها را در ملاءعام شلاق میزدند، ریش و بروت شهریان و روستائیان را اندازه میگرفتند و اگر یک سانتی متر از نصاب جاهلانهء آنها کمتر میبود به شدت مجازات می شدند و به زندان می افتادند.

 

آنها که از عقب مانده ترین لایه های ساکنان غیر شهری انتخاب شده بودند به خود حق میدادند که در خصوص ترین مسایل زندگی مردم دخالت نمایند و با نابود کردن تمام مظاهر زندگی مدنی جامعه را بسوی دوره های تاریک قرون وسطی برانند.

 

آنها کودکان را از بازی های کودکانه منع میکردند. ورزشگاه ها را مُهر و موم کرده بودند ستدیوم ورزشی کابل را به جایگاه دست بریدن و سربریدن مردم مبدل کرده بودند و حتا زنهای به اصطلاح خاطی ! را به رگبار گلوله می بستند آنها خانواده ها را مجبور کرده بودند که ارسی های خانه های شانرا باز نگذارند و پنجره های شانرا با پرده های سیاه بیارایند.

 

هموطنان مظلوم و بلارسیدهء هندو و سیکهـ ما را ناگزیر میکردند که با علایم فارقهء اهانت بار و تبعیض آمیز ظاهر شوند و دخترها و زنها را به حرمان از حق تحصیل و کار در ادارات دولتی محکوم کرده بودند.

 

تداعی خاطره های جنایات و قساوت های آن تداره بندها مو براندام هموطنان ما راست می کند و روزهای را به یاد می آورد که سنن شریف آیین مقدس اسلام، دست افزار سیاست شده بود و از ماورای مرزهای ما جماعتی سیاستگر و منافق که خود وسیلهء اعمال مطامع و بازی آله شیطانی قدرت های برزگتری بودند و چشم به منابع نفت و گاز و بازارهای آسیای میانه دوخته بودند طالبها و پولیس مذهبی آنها را وارد صحنه کردند تا حکومتی آهنین را برگرده مردم عادی ما برپا نمایند و راه های انتقال نفت و گاز را از ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان به پاکستان تسطیح کنند ولی همانطور که واقف هستیم حادثه تروریستی یازدهم سپتمبر ٢٠٠١ اتفاق افتاد و قدرتی که خود بنیادگرایی مذهبی را  تجهیز و تسلیح و ایجاد کرده بود قربانی همان ماری شد که خود در آستین پرورده بود!

 

طالبها که آله دست القاعده شده بود و در تقابل با ایالات متحده امریکا شکست خوردند و به پرورشگاههای شان ـ مدارس مذهبی پاکستان ـ برگشتند و جای آنها را حکومتی گرفت که با کَوس و کرناس دموکراسی وارد میدان شده بود. آن حکومت که مصدرکارهای خوب و ناخوب زیادی شده بود اکنون متوسل به بازی هایی شده است که روزگاری منش و کنش طالبها را تشکیل میداد.

 

به موجب اعلام حکومت آقای کرزی قرار است باز ادارهء امر به معروف و نهی از منکر ایجاد شود و پولیس های مذهبی که دست کمی از "گشتاپوی" آلمان نازی ندارند به جان مردم بیفتند.

 

از دید روشنفکران افغانستان این یک رشوهء سیاسی به طالبها و بنیادگرا ها میباشد ـ به آنهاییکه دشمنان قسم خوردهء دموکراسی میباشند.

 

این اقدام نه طالبها را راضی می کند و نه آموزگاران پاکستانی شانرا. این یک بازی سیاسی سخیف و مضحک میباشد و منجر به اختناق بیشتر فضای تفکر و تنفس سیاسی میشود و فاصله بین دولت و هواداران تحول و دموکراسی را بیشتر خواهد کرد.

 

باشد که هرچه زودتر طومار این بازی بیهوده بر چیده شود.

                                                                    به امید آنروز

 

 

***********

بالا

دروازهً کابل

شمارهء مسلسل ٣٢                          سال دوم                               جولای/ اگست ٢٠٠٦