کابل ناتهـ، Kabulnath
|
افغانستان، عامرخان و عراق
نوشته: کالا پتهر
عامرخان از هنرپيشه هاي شناخته شدهء سينماي هند است و در جهان بيرون از فلم نيز به خاطر انديشه هايش جايگاه شايسته يي دارد. او برخلاف شماري از بازيگران، شاعران و نويسندگان جهان، خود را با اين گفته که "من هنرمندم نه سياستمدار" نميفريبد.
از ميان فلمهايي که عامر خان در آن نقش محوري دارد، "لگان"، "منگل پاندي" و "فنا" در پنج سال گذشته بيشتر درخشيده اند. "لگان" توانست تا آستانهء جايزهء اسکار برسد، "منگل پاندي" و "فنا" نيز به خاطر دورنمايه هاي جنجالي سياسي، حماسي و عاشقانه و همچنان سخنان بحث برانگيز عامرخان در پيرامون چند و چون اين دستاوردها بر سر زبانها مانده اند.
اين هنرمند چهل ساله و شيفتهء ليو تولستوي، نه تنها بر کجروي سياستمردان هندوستان، بلکه بر تبهکاريهاي سردمداران کاخ سفيد نيز بيهراس انگشت ميگذارد.
روز هشتم اگست 2005، عامرخان به سيد فردوس اشرف که پرسيده بود "شما قرارداد بستن با فلمها را به آساني نميپذيريد. چگونه شد که منگل پاندي را گيرا يافتيد؟"، پاسخ داد:
"دو نکته مرا به سوي اين فلم کشاند. بسيار خوشم آمد که اين فلم به 150 سال پيش (1857) ميپردازد. رخدادهاي آن روزگار هنوز تازه اند. اگر جو جهاني را با منگل پاندي مقايسه کنيد، خواهيد ديد آنچه صدوپنجاه سال پيش در هند ميگذشت، هم اکنون در افغانستان و عراق جاري است.
همخواني شگفتي يافتم. در آن سالها، British East India Company به هند آمد، پايتخت را گرفت و بر هنديها فرمان راند. آنها از ويرانگري اقتصادي سرزمين مان اغاز کردند و انديشه هاي اجتماعي خود را به زور بر ما باوراندند. ميگفتند به شما "مهرباني" ميکنيم!
امروز همان کار را ايالات متحده امريکا در عراق و افغانستان رويدست دارد. ميگويند مشکلات عراقيها و افغانها را حل ميسازيم. واقعيت اين است که آنها عملاً دزدي ميکنند. از همين رو، منگل پاندي خيلي امروزي است.
منگل پاندي نخستين شهيد راه آزادي [هند] است. براي من مهلتي دست داد تا بخشي از کارنامهء اين نماد آزادي را در برابر کمره بازتاب دهم. کمتر کسي او را ميشناسد، زيرا او نه شاه بود و نه کارمند دستگاه دولت. اينجا در پيرامون زندگيش چيزي در دست نداريم. هر چه نوشته شده به قلم نويسندگان بريتانيايي است. با آنهم 150 سال ميشود که منگل پاندي زنده است. نامبرده در برابر امپراتوري بزرگ بريتانيا ايستاد و گفت: "سر من براي شما خم نخواهد شد". همين گفته به رزمندگان هند در راه جنگ آزاديخواهانه روح تازه بخشيد." (www.rediff.com)
شيلا بهت، گزارشگر (www.rediff.com) روز اول مارچ 2006، نوشت: "شماري از شخصيتهاي اجتماعي، بازرگاني و دست اندرکاران سينماي هند، در هوتل Maurya Sheraton (دهلي نو) مهمان جورج بوش (رئيس جمهور ايالات متحده) استند. به گفتهء وزارت خارجه هندوستان، يکي از کساني که در اين نشست ويژه دعوت شده، عامرخان است.
روشن نيست اين هنرمند که انديشه هاي شديداً مخالف روش سياسي ايالات متحده دارد و "پاليسي امپرياليستي امريکا" را انتقاد ميکند، آنجا خواهد رفت يا نه."
عامر خان روز 25 مي 2006 گفت و شنود ديگري با اين رسانه را اينگونه پايان داده بود: "من مخالف جورج بوش استم. او مردمان بيگناه در عراق را کشتار ميکند. احساس ميکنم همه بشريت بايد در برابر چنين آدمها برخيزند. آناني که به نام مذهب دست به تحريکات ميزنند حق به جانب نيستند. همين و بس." (www.rediff.com)
روز چهاردهم جون 2006، عامر خان در نشستي با بخش BBC Asian Network Hindi/Urdu نيز گفت: "فکر ميکنم کاري که جورج بوش ميکند، مطلقاً نادرست است. به پندار من، آنچه مردم عراق ميخواهند، بايد توسط خود شان تصميم گرفته شود نه از سوي نيروهاي بيروني. ارتش ايالات متحده با گفتن اينکه صدام سلاح کشتار جمعي دارد، بر عراق يورش برد. ولي ما همه ميدانيم که آن ادعا راست نبود."
يک نويسندهء گمنام هندي به شوخي ميگويد: "سخنان عامرخان در پيرامون رويدادهاي افغانستان و عراق و نقش ارتش ايالات متحده در آنها، مداخلهء آشکار در امور داخلي اين دو کشور به شمار ميرود!"
[][]
*********** |
بالا
شمارهء مسلسل ٣١ سال دوم جولای ٢٠٠٦