کابل ناتهـ، Kabulnath
|
خالده نیازی
عریضه
حضور تشنه لبی های خاک بود و خطر
بساط خالی فقر و هجای تلـــــــــــخ سفر
به یاد شحنه از آن دورها نبود کسی
ولی ز یاری از آن دست نـــــیز بی باور
و خلق خلق خدا خلق بی ستاره من
غریب خانه خویش و غریب صد کشور
دوباره بار سفربسته بی رسالت را
ز شاهراه شکست تا حدود تنــــــگ حذر
که از صدارت خون و طلا و آهن و سرب
رسید پیک تباهی خدای آتـــــــــش و شر
بسوخت تشنه چند و برید پای دو سه
ز خویش خسته مطرود خانه و بــــــستر
حدود فاجعه بین تا کجا رسد اینک
که کس به خواب امانت نمـــــیرود دیگر
کابل 2001
********* |
بالا
سال دوم شمارهً ٢٤ مارچ 2006