نيلوفرهايي براي بودا

 

اگر باران ببارد

باميان دشت نيلوفر خواهد شد

 

 

صبورالله سياه سنگ

hajarulaswad@yahoo.com

 

 

زندگي با "مهاياما" شهبانوي جوان دامنهء هيماليا ياري نكرد و نگذاشت كه بيشتر از هفت روز، مادر "سيدهارتا گائوتاما" باشد؛ ولي باميان كه فرزند برومندش را درست هزاروششصد سال در آغوش نگهداشته ‌بود، اينك در سوگ پنجمین سالروز بي‌ بودايي با اشكهايش بر خاك و خاكستر شهر تخم نيلوفر ميپاشد.

 

آنهــا پس از نمــاز جمعه (هـژدهـم حوت ۱۳۷۹/ چهـاردهـم ذي الحجه ۱۴۲۱/ نهم مارچ 2001) به روي پيكـره‌ هـاي بودا آتش كشـودند تا بـرتري (خـواري؟) ديدگاه شـان را به نمايش گـذارند. و بودا كـه هــر بار پاره‌ هايي از پيكرش به هوا ميرفت، دو شب و سه روز ديگر به كوري چشم آدمچهره ‌هاي ارزش ستيز، راست ‌بالا ايستاده بود و لبخند ميزد.

 

از نخستين سنگ اندازيها و كاربرد شيوه‌ هاي گوناگون آزار براي جلوگيري از نام آور شدن سيدهارتاي هفده ساله به اشارهء "ديواداتا" در سالهاي 545 تا 540 پيش از ميلاد، با زهر كشتن بوداي بيمار به دست "كيوندوچند" در 480 پيش از ميلاد، سپس تلاشهاي چنگيز براي به زمين افگندن پيكره‌ هاي بوداي باميان در 1222، نابود ساختن بخشهايي از بوداي بزرگ به دستور اورنگزيب در 1689، خروش عبدالرحمان خاني بر بوداها در 1892، تا آسيب رساندن به پيكره‌ ها در بمباريهاي دوازدهم اگست 1997 و هژدهم سپتمبر 1998، سوزاندن روي بودا در 22 اكتبر 1999 و سرانجام آتش كشودن و ويرانگري سه ‌روزه (نهم تا يازدهم مارچ 2001) به فرمان ملا محمد عمر پيشواي طالبان، بيشتر از 2500 سال ميگذرد.

 

پيداست كه در درازناي اينهمه سده ‌ها هزاران هزار جهانكشا و كاخ نشين نابود شده اند، ليك بودا، اين هيمالياي بي‌ همانند باور، هنوز هم يك آسمان بلندتر از پرواز روءياي اورنگفرسايان بر فراز تاريخ خاور ايستاده است تا خورشيد از شانه ‌هايش بدمد و شبانه‌ هاي زمستانزدهء بي ‌باوري را روشنا و گرما دهد.

 

از كتيبه ‌هاي سرپوزهء شهر كهنهء قندهار و درونتهءجلال آباد برمي ‌آيد كه چگونه آشوكا، نواسهء چندراگوپتا، بنيانگذار سلسلهء "موريان" هند، در سالهاي دهم/دوازدهم شاهي خويش (258 - 256 پيش از ميلاد) به گسترش آيين بودايي در نيمهء شرقي (از بلخ تا قندهار) آرياناي باستان پرداخت. در آن روزگار نيلوفري، نيمهء ديگر اين ديار به كيش زردشتي باور داشت.

 

ساختن پيكره ‌هاي بودا در باميان در نيمهء نخست سدهء دوم به فرمان شاه كنيشكا كه باورهاي بودايي، هندوييزم و زردشتي را همسان گرامي ميداشت، رويدست گرفته شد و نزديك 240 سال را در برگرفت تا خنگ بت 35 متري و سرخ بت 53 متري بي نياز از واپسين دستكاريها گردند.

 

نامهاي مردمپرداختهء "سلسال (صلصال)" و "شهمامه"، و گمان نادرستي كه گويا يكي ازين پيكره ‌ها بوداست و ديگري همسرش، ريشهء تاريخي ندارند.

 

اشاره

 

"اگر باران ببارد، باميان دشت نيلوفر خواهد شد" روز نهم مارچ 2002 براي شمارهء ويژهء "بودا"، فصلنامهء "كتيبه"، نشريهء "انجمن حفظ ميراث فرهنگي افغانستان" تهيه شده بود. اين يادداشت براي گراميداشت نخستين سالروز جاودانه شدن بوداها، در دوهفته نامهء زرنگار (كانادا)، شمارۀ 122، پانزدهم مارچ 2002 نيز آمده است.

 

*********

بالا

دروازهً کابل

سال دوم          شمارهً ٢٤         مارچ 2006