۱۳۸٧/۸/۳
شب
میان روز ها دیوار شد
ای
دریغ آن ماجرا تکرار شد
وحشت آرایید دامن هر طرف
بار
دیگر دست شب معمار شد
خواب رنگین چمنزاران شکست
خانهء آسودگی آوار شد
آه
! می ترسم من از قتل درخت
شب
نرفت اما تبر بیدار شد
عطر
نان گرم یک آوازه بود
خواب کودک نیمه شب بر دار شد
نعره زن آرش که تا باز ایستند
لشکر خفاشها بسیار شد
22.10.2008 |