در ناحیه شرقی شهرکابل درمنطقه ء یکه توت به فاصله نه چندان دور ازدو آنتن
بلند رادیوافغانستان سالها قبل باغی زیبائی وجود داشت که با گلهای رنگین و
درختان مثمر توت، سیب، و ناک زمانی محل تفریح هموطنان هندو ما بود این باغ
در بین اهالی آنمنطقه به ( باغ هندو ) معروف بود ،
طوریکه آقای ایشورداس نیز در نوشته شان از
باغ هندوء منطقه شیوه کی کابل یادآوری نموده اند روزگاری
هموطنان عزیز هندو ما در نقاط مختلف کشور باغها و زمینهای داشته و در کنار
سایر باشندگان این سرزمین در فضای صلح و همزیستی زندگی داشتند.
باغ هندو ء منطقه یکه توت با قلعه ملحقه آن به خانواده شاد روان ( پران
نات ) هنرمند با استعداد کشور متعلق بوده و برادر ایشان بنام آقای سیناپتی
( امید انرا درست نوشته باشم ) در آن سالها با خانواده خویش همانجا سکونت
داشت، آواز خوان معروف کشور پران نات نیز بعضا روز های رخصتی و اخیر هفته
را در آنجا سپری نموده با صدای گیرا و نغمه های دل انگیز موسیقی فضای آنجا
را پر از شور و شعف می نمود، اکثراعضای خانواده شاد روان پران نات به
نواختن الات موسیقی دسترسی داشته و از جمله سیناپتی که در همانجا سکونت
داشت در نواختن ا یکاردون و بعضی دیگر الات موسیقی دسترسی کامل داشت.
باغ هندو ء یکه توت در وسط قلعهء (قریه) برکت و قلعه ء حبیب موقیعت
داشت، قلعه بزرگ ملحقه آن که به سبک معماری منازل کابل قدیم بناء یافته
با برنده ( تراس ) زیبا، ستون های چوبی و کلکینهای مروج آنزمان که بطور
عمودی از بالا باز و بسته میشد زیبائی خاصی به آن محل داده بود تراس و
برنده آن قلعه از فاصله های دور قابل رویت بود.
داخل باغ هندو نیز با سلیقه خاصی دیزاین گردیده بود، در وسط باغ صفه یا
بلندی مربع شکل با ارتفاع قریب یک متراز سطح زمین به وسعت یک اتاق بزرگ با
کتاره های زیبا آن بچشم میخورد و شاد روان پران نات اکثرا با دوستان و
مهمانان خویش در آنجا به موسیقی و ترنم می پرداخت، برعلاوه درختان مثمر
بخشی از باغ به کشت نباتات زینتی اختصاص یافته بود، در آن سالها آب
کافی برای آبیاری زمینهای زراعتی و باغهای آن مناطق وجود داشت ، نهر بزرگی
از ناحیه پل محمود خان از دریای کابل جدا شده، این جوی که در منطقه یکه
توت بنام ( نهر اجمیر) معروف بود از جوار باغ هندو گذشته و از آب آن برای
آبیاری باغ ها و زمین های وسیع زراعتی دو طرف نهر الی مناطق خوا جه رواش و
میدان هوائی بین المللی کابل در آنوقت استفاده میشد البته در داخل باغ چاهی
بزرگی ( ارد) نیز حفر گردیده بود که هنگام ضرورت برای آبیاری باغ از آب آن
که با نیروی حیوانات بکار می افتاد استفاده بعمل می آمد.
طوریکه قبلا تذکر داده شد در پهلوی باغ هندو قلعه ء بزرگ رهایشی آن قرار
داشت که با دیوار های بلند به سبک قدیم اعمار گردیده بود داخل قلعه به
چندین بخش تقسیم و در قسمتی از آن سینا پتی با خانواده خویش می زیست از بخش
دیگر آن باغبا نان و دهاقین برای سکونت استفاده می نمودند ، قابل تذکر است
که خانواده شاد روان پران نات برعلاوه آن باغ مالک زمینهای زراعتی نیز در
آن منطقه بوده که بوسیله یک ناظر امور آن وارسی میشد.
در بیرون باغ اصلی باغچه درختان توت قرار داشت که آنهم متعلق به خانواده
پران نات بود درین باغچه که با دیوار های گلی احاطه گردیده همه ساله
تعدادی از هموطنان کوچی مربوط ولایات گرمسیر شرقی کشور بطور مئوقت ماه های
گرم تابستان را سپری نموده قبل از سرد شدن هوا در کابل دوبار به مناطق اصلی
سکونت شان عودت می نمودند.
روابط اهالی قریه های مجاور و همسایگان با خانواده شاد روان پران نات در
آن سالها کاملا دوستانه و صمیمانه بود، روستایان محل هنگام ضرورت خود را به
کمک ایشان رسانیده مکلفیت های همسایگی و هموطنی خویشرا در برابرشان انجام
داده و خانواده شاد روان پران نات نیز در محافل خوشی خویش از آنها دعوت و
رویهمرفته زندگی بطورمسالمت آمیز در کنار همدیگربیدون کدام مشکل آدامه
داشت.
بنده خوب بیاد دارم که چگونه روستایان محل هنگامیکه تعدادی از دوکانهای
مربوط به آقای سینا پتی در حریق بزرگ سرای میرعلم و احمد شاهی واقع جاده
مندوی کابل درآن زمان طعمه حریق گردید با وی ابراز همدردی نموده برای
هرگونه کمک آمادگی شانرا ابراز می نمودند ، واقعا در آن سالها در بین
هموطنان ما یک روحیه قوی هموطنی و کمک رسانی با همدیگر وجود داشت هر گاه در
همسایگی شان برای هموطنی سانحه و یا مشکلی رخ میداد صرف نظر از اینکه وی
به کدام قوم منطقه و یا دینی متعلق بوده است همه به یاری و مساعدت وی می
شتافتند، بدبختانه جنگ های سه دهه اخیر نه تنها همه ء زیر بنا های اقتصادی
کشور ما را فلج نموده بلکه به ارزشها و عنعنات مثبت و پسندیده در جامعه ما
و روحیه همکاری ،همدردی در بین هموطنان ما نیز شدیدا صدمه وارد نموده است.
نگارنده در مسافرت اخیرم به کابل بعد از سالهای طولانی اینبار سری به آن
منطقه زده تا خاطرات آن سالهای را زنده نگاه دارم ولی با دریغ که دیگر نه
از آن قلعه بلند خبری بود و نه از آن نهر جوشان و پر از آب که از مقابل
باغ هندو میگذ شت و ما اکثرروزهای گرم تابستان بعد از آمدن از مکتب در آب
آنجا شنا می نمودیم البته تعدادی از درختان باغ هندو توانسته بودند در
برابر آن همه توفانهای هستی سوز سه دهه اخیردر کشور که علاوه از انسانهای
سرزمین ما بر تاک و درخت کشور ما نیزرحم نه نموده مقاومت و بطور پراگنده
اینجا و آنجا در داخل محوطه باغ بمشاهده میرسید با تعجب در داخل باغ
تعدادی اسپ نیزتوجه ام را بخود جلب نمود که بعدا معلوم شد باغ در تصرف
یکی از جنگ سالاران کشوربوده و فعلا از آن بحیث محل نگاه داری اسپ های
مختلف النوع خویش استفاده می نماید، اینکه چگونه آن باغ هندوی تاریخی دیروز
سر انجام امروز در تصرف یکی از جنگسالاران کشور قرار گرفته سوالیست کاملا
جداگانه. وسلام
|