خواهر گرانقدر اوستا !
نامهء اعتراضيهء
"رسمي" شما که نمايانگر سطح ادبي و فرهنگي شماست مرا به تشويش اين انداخت
که درک نامهء جوابيهء آقاي داکتر لطيف طبيبي و آقاي
صبور سياسنگ براي شما دشوار خواهد بود. بنابرين به زبان ساده خواستم اين
عرض را تقديم نمايم:
در قدم اول شما بايد اطلاع
داشته باشيد که سياستمداران به گفتهء شما "محترم صحنهء
سياسي" حزب ديموکراتيک؟ خلق؟ افغانستان قبلاً نام خود را به "حزب وطن"
تغيير دادند، چون آنها خود درک کرده بودند که حزب شان نه ديموکراتيک بود،
نه حزبي بود براي ملت "خلق" و نه شايستگي افغانستان را داشت.
در قدم دوم شما به خود جرئت
ميدهيد که در نامهء "رسمي" از محترم صبور سياسنگ درخواست
نماييد که تحقيقات خود را هرچه زودتر خاتمه دهد. اين خود برخلاف قانون
آزادي بيان است. آقاي سياسنگ تلاش ميورزد حقایق را جستجو نموده و مردم درد
کشیدهء افغانستان را از آن بهره ور سازند.
حقیقت
"Pravda"
واژه ایست که زیادتر از سیاستمداران محترم "صحنهء سیاسی" وقت
شنیده میشد، بگذار این بار مفهوم این اصطلاح را نه در خط بلکه در عمل
ببینیم.
این سیاستمدارانی که شما ذکر
نموده اید، خودشان ممکن است بعد از زیادتر از یک دهه تعالیم مشاورین روسی
اکنون توان آن را داشته باشند تا از خود دفاع نموده اکنون! قلم بکار ببرند
و بدنامی را از خود رفع کنند. اینها دیگر خوردضابط های قدیمی نیستند. بگذار
بدانیم که اینها واقعاً مانند "عنقا" پرواز هم میتوانند یا اینکه تنها کشتن
و ناپدید ساختن مردم افغانســـتان در گورهای دســته جمعی آنها را
انســانهای قدرتمند و برتر و به نظر خود شان "عنقا صفت" ساخته است.
در خاتمه لطف نموده خود را در
مقام این قرار بدهید تا قناعت مردم افغانستان را در مورد اعدام بدون محاکمهء
سردار "مستبد" و زنان "مستبد" شان فراهم سازید. روشن شدن این موضوع کمک
میکند تا مردم بلاکشیدهء افغانستان بار دیگر در بلا مبتلا
نشوند.
با احترام
محمد صدیق عظیمی
از هالند
|