آمدن به دنیا پشــــتاره در
قـــــبال دارد
ایمان به خــــــدا و کتابــــــش جمـــــــال دارد
آب بقا ز ناودان رحمت آبشــــــخوری
که سبحه ای یزدان شفق و کوثرجمال دارد
عمری هدر شد مَرکب خویشتن تغافل دارد
خیرو فضیلت را رســـــاله ای خویشتن
کن خود پسندی را رسانه ای بر دیگران کن
شرم و حیا را جمله ایمان پندار در محمل
تـا که باشد اثر بر خویشــــتنت مزین کن
عمرت را خصلت بر رســـالت دیگران کن
هر آنچه داری چون طرفه دورزخصلت
کاذب نهان مپــــــندار قلوب را با خبر ز منکوب
یــاری از خــدا جو جوان را خـــــــبر ز پیری
جوانی سرمایه ای پیری تجلی گور نشیب
عمــر را پــایمال مـکن جمشــید بخوان این عندلیب
|