کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

               داکتر بهناز حسینی

     روزنامه هشت صبح

 
هندوهای افغانستان؛ آیینه تمام‌نمای قربانیان تبعیض علیه اقلیت‌ها

 

 

هندوها از کهن‌ترین اقلیت‌های قومی در افغانستان هستند و حضور آن‌ها در این کشور تاریخ چند هزار ساله‌ دارد. با توجه به آثار تاریخی کشف‌شده، هندوها حتا قبل از زمان کوشانی‌ها، در زمان سلسله موریا در قرن سوم پیش از میلاد در افغانستان ساکن بوده‌اند. آن‌ها از نژاد آریایی هستند که در اثر کثرت نفوس و روابط تجاری و سیاسی از آریانا به سرزمین‌های دیگر مهاجرت کرده‌اند.
هندوها لباس ویژه‌ای می‌پوشند و دستار را به شکل خاصی می‌بندند. از لحاظ اخلاقی مردم خوش برخورد، متواضع و با اخلاق هستند. با آن‌که در جامعه افغانستان تعامل دیگر اقوام با این اقلیت خیلی ناپسند و غیرانسانی بوده است؛ اما خوبی و نیکی در سیمای آن‌ها موج می‌زند.
هندوها بیش‌تر در شهرهای کابل، جلال‌آباد، لغمان، غزنی، پکتیا، خوست و قندهار ساکن هستند. آنان به حرفه‌های گوناگونی چون دکان‌داری، تجارت، صرافی، کشاورزی و زرگری مشغول‌اند و بعضی از آن‌ها نیز در ادارات دولتی مشغول کار هستند. هندوها به زبان‌های (فارسی، پشتو) اردو، سندی، پنجابی و جاگاتی صحبت می‌کنند.
هندوها در طی سال‌های متمادی در افغانستان زنده‌گی پرمشتقتی داشته‌اند. هرچند آنان به پیش‌رفت‌های فکری و اقتصادی‌ این کشور کمک‌های فراوان کرده؛ اما در جریان چند دهه جنگ و ناامنی آسیب‌های زیادی دیده‌اند. اکنون به نظر می‌رسد که علاقه آن‌ها به زنده‌گی در این سرزمین از بین رفته و زیربنای اقتصادی‌شان نیز فروپاشیده است. آن‌ها دیگر جایگاهی در این کشور ندارند و امتیاز شهروندی نیز از آنان سلب شده است و به عنوان شهروند درجه چندم به آنان نگریسته می‌شود.
با گذشت صدها سال از حضور این اقلیت قومی در افغانستان، هندوها هم‌چنان با چالش‌هایی چون ناامنی، بی‌کاری و تبعیض دست‌وپنجه نرم می‌کنند. پیش از دهه‌ هفتاد خورشیدی، ۲۵۰ هزار خانواده هندو در ولایت‌های افغانستان زنده‌گی می‌کردند؛ اما در حال حاضر بسیاری از آنان زنده‌گی در این کشور را کنار گذاشته و به مهاجرت رو آورده‌اند. بیش‌ترین مهاجرت هندوها در یک دهه اخیر اتفاق افتاده است.
هرچند حکومت افغانستان از سال ۲۰۰۱ به این‌سو کمک‌های اقتصادی و سیاسی زیادی از سایر کشورها دریافت کرده؛ اما در برابر تعهدات حقوق بشری و تامین امنیت اقلیت‌های قومی ناکام بوده است.


مشکلات اجتماعی هندوها در جامعه مسلمان


تبعیض مذهبی و فرهنگی در سطوح مختلف زمینه‌ساز آزار و اذیت شهروندان هندو بوده است. از جمله اجرای مراسم مذهبی و فرهنگی این آنان خالی از دشواری نیست. آن‌ها با این نوع رفتار تبعیض‌آمیز همیشه دست‌وپنجه نرم کرده‌اند. برخی از تندروها که از تاریخ این سرزمین بی‌اطلاع هستند و یا عمداً می‌خواهند تاریخ را تحریف کنند، این اقلیت مذهبی را مهاجران آمده از هند به سرزمین مسلمان می‌دانند و می‌کوشند فضای زنده‌گی را بر آن‌ها تنگ‌تر و آرامش‌شان را سلب کنند و همواره با طعنه و کنایه‌ برای به انزوا کشاندن این اقلیت قومی می‌کوشند. عده‌ای از مردم نیز هندوها را افراد مهمان و مسافر می‌دانند و به این باورند که هندوها از سایر کشورها به افغانستان مهاجرت کرده‌اند. در حالی که هندوها سال‌های طولانی در کنار افغان‌‌ها زنده‌گی کرده‌ و به پیش‌رفت‌های اقتصادی و فکری این مردم کمک‌های فراوانی کرده‌اند. اما بسیاری از مردم افغانستان هم‌چنان تبعیض و تحقیر نسبت به آنان را ادامه داده‌اند و آنان را کافر خطاب می‌کنند. هم‌چنین در تمام این سال‌ها هیچ‌گونه پیوند زناشویی میان هندوها و مسلمانان افغانستان صورت نگرفته است.
در دهم سرطان ۱۳۹۷ در انفجاری در شهر جلال‌آباد، دست‌کم ۱۹ نفر کشته و ۲۰ نفر زخمی شدند. بیش‌تر قربانیان این رویداد سیک‌ها بودند. اوتار سینگ خالصه، از چهره‌های فعال در میان سیک‌ها و نامزد احتمالی انتخابات پارلمانی افغانستان نیز در این انفجار کشته شد.
طی سال‌های گذشته نیز هیچ تلاش و کمک جدی در راستای حل مشکلات هندوها انجام نشده است و آن‌ها همیشه در انزوا به سر برده‌اند که باعث ایجاد احساس بیگانه‌گی میان آنان و جامعه افغانستان شده است. این در حالی است که افغانستان وطن اصلی آن‌ها است.
امروزه هندوها حتا برای مراسم سوگواری هم‌نوعان‌شان نیز دچار مشکل هستند. زمینی را که جهت سوزاندن اجساد اموات‌شان استفاده می‌کردند، توسط مردم در کابل غصب شده است و با آنان با اعمال و اشکال غیرانسانی رفتار می‌شود.
هندوها علی‌رغم بی‌سرپناهی، بیکاری، تبعیض و اعمال غیرانسانی که از سوی مسلمانان بر آنان روا داشته شده است، هم‌چنان نقش موثر در تجارت و اقتصاد دارند و به عنوان نمونه بارزی از هم‌گرایی قومی شناخته می‌شوند. ولی به دلیل نداشتن پشتوانه‌ سیاسی نتوانسته‌اند مشکلات خود را برطرف سازند. از سوی دیگر، به دلیل تفاوتی که در آداب و رسوم خود با مسلمانان دارند، در برگزاری مراسم‌ مذهبی‌شان با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند. مثلاً در عبادت‌گاه‌های خود اتاق‌های متعددی را تنها برای اقامت کوتاه‌مدت مهمانان و مسافران ساخته‌اند؛ چون در آیین آن‌ها اقامت درازمدت در این اتاق‌ها روا نیست؛ اما امروزه به دلیل فقر و بی‌سرپناهی، ده‌ها خانواده هندو در این عبادت‌گاه‌ها زنده‌گی می‌کنند. هندوها، اقلیت‌بودن را بزرگ‌ترین درد خود می‌دانند. دردی که آن‌ها را مجبور به نادیده‌گرفتن آموزه‌های مذهبی‌شان کرده است که باید بر خلاف باورهای‌شان در عبادت‌گاه‌ها شب‌وروز را بگذرانند. آنان اکنون به این باور هستند که وقتی جایی برای زنده‌گی در این سرزمین وجود ندارد، بهترین راه ترک وطن و مهاجرت است.


راجش، یکی از هندوباوران افغانستان است که در شهر کابل زنده‌گی می‌کند. او سال‌ها است که به شغل دکان‌داری مشغول است. راجش می‌گوید: «مردم افغانستان همیشه به ما اقلیت‌ها به چشم یک بیگانه و مسافر نگاه می‌کنند. فکر می‌کنند ما از سرزمین دیگری به این‌جا آمده‌ایم. به همین خاطر با ما رفتار بد و ناپسندی دارند. در صورتی که ما نیز افغان هستیم. حق داریم زیر چتر این مملکت زنده‌گی کنیم؛ درس بخوانیم، کار کنیم، آزادانه به هر جا مسافرت کنیم. ما با همه‌ اقوام رفتار نیک و پسندیده‌ای داشته‌ایم؛ اما این افغان‌ها هستند که با ما بد رفتاری می‌کنند. روز به روز قربانی می‌دهیم، بارها مورد حملات انتحاری قرار گرفته‌ایم. بسیاری از دوستان خود را از دست داده‌ایم.» وی افزود: «سال‌های سال در این سرزمین زنده‌گی می‌کنیم؛ اما بارها توهین و تحقیر شده‌ایم. به ما کافر می‌گویند.» راجش ادامه می‌دهد: «با آن‌که سال‌های زیادی را در این کشور زنده‌گی کرده‌ایم؛ اما افغان‌ها هنوز تفاوت‌های فرهنگی ما را نپذیرفته‌اند. بسیاری از مراسم‌های مذهبی خود را نادیده می‌گیریم. در انجام مناسک دینی و اعتقادی خود آزاد نیستیم. نمی‌توانیم اجساد مرده‌گان‌مان را بسوزانیم.» با آن‌که دولت افغانستان عضو جامعه جهانی است و متعهد است که از حقوق تمام اقلیت‌های قومی دفاع و امنیت آنان را تأمین کند؛ اما تاکنون هیچ توجهی به آن‌ها نکرده است.
اکنون که قرار است دولت با طالبان معامله کند، معلوم نیست آن‌ها با چه سرنوشتی روبه‌رو خواهند شد. این امکان وجود دارد که جان بسیاری از اقلیت‌های قومی در افغانستان به دلیل رفتارهای بنیادگرایانه طالبان با خطر مواجه شود. راجش اضافه کرد: «ما هم منتظر اوضاع سیاسی کشور هستیم. هرگاه طالبان در قدرت سهیم شوند، افغانستان را ترک می‌کنیم».


محرومیت کودکان از آموزش و پرورش


کودکان هندو به دلیل مشکلات فراوان به مدارس دولتی نمی‌روند. خانواده‌های هندو در ابتدا دانش‌آموزان‌شان را به مدارس دولتی فرستادند تا تعامل فرهنگی صورت گیرد؛ اما به دلیل تبعیض، آزار و اذیت و حتا توهین و تحقیری که بر دانش‌آموزان هندو اعمال می‌شد، آن‌ها از آموزش در مدارس دست کشیدند. از روی ناچاری، سختی‌ها و مشکلات اقتصادی را تحمل کردند و به مدارس خصوصی روی آوردند. در این مدارس درس‌های پنجابی، انگلیسی و فارسی می‌خوانند. وزارت معارف افغانستان برای سهولت بیش‌تر این اقلیت قومی، هیچ‌گونه برنامه آموزشی خاصی را در نظر نگرفته است.
با این وجود، گفته می‌شود که تعداد دانش‌آموزان هندو در کارته‌پروان و شوربازار کابل از ۶۵ تن به ۳۰ تن رسیده است. اکنون ۳۰ نفر در مدرسه‌ای در کارته‌پروان و ۳۰ دانش‌آموز دیگر هم در مکتبی واقع در شوربازار مکان هندوها حضور دارند و درس‌های فارسی، انگلیسی و پنجابی می‌خوانند. حالا این گروه از اقلیت ساکن در افغانستان معتقد است که وقتی در جایی نتوانی آینده‌ای داشته باشی، بهتر است از آن‌جا مهاجرت کنی.


بی‌توجهی حکومت در قبال هندوها

 

زمانی که دولت جدید و دموکراتیک افغانستان روی کار آمد، امیدهایی در دل هندوها جوانه زد. هندوها بر این باور بودند که آنان نیز مانند سایر اقوام از امتیازات شهروندی برخوردار خواهند شد. حتا تعدادی از آن‌ها که مهاجرت کرده بودند بازگشتند؛ اما دریافتند که اموال و دارایی‌شان غصب شده است و تنها تعداد کمی توانستند اموال خود را به دست بیاورند.
تبعیض، توهین و محرومیت تنها مشکلات فرا راه هندوها در افغانستان نیست، آن‌ها با موج عظیمی از حملات انتحاری و کشتار جمعی روبه‌رو شدند و بسیاری از اعضای خود را از دست دادند. با این حال، باز هم بخشی از هندوها امیدوار و چشم انتظار روزی هستند که ذهنیت و باور عمومی تغییر کند و معتقدند که باید تاریخ و حضورشان در این کشور را حفظ کنند.
آنان به این باورند که حکومت افغانستان در بسیاری از حملات انتحاری که برعلیه آن‌ها سازمان‌دهی شده است، دست دارد؛ زیرا افزایش سطح حمله‌ها در برابر هندوها هیچ وقت قابل قبول نبود، فقط پس از هر حمله‌ای کمیسیون‌های حقیقت‌یاب ایجاد می‌شد؛ اما هیچ وقت یافته‌های این کمیسیون‌ها آشکار نشد.
بر این اساس، بی‌رحمی افغان‌ها در برابر هندوها، بی‌اراده‌‌گی حکومت و سکوت مطلق آن در برابر حملات سازمان‌دهی‌ شده بر علیه این اقلیت مذهبی، گفت‌وگوهای مبهم صلح و خروج نیروهای امریکا و ناتو، باعث ایجاد نگرانی‌های جدی برای اقلیت‌های آسیب‌پذیر شده است. ترس و هراس از آینده نامعلوم و نیز مذاکرات صلح با طالبان به یک تهدید جدی برای امنیت این اقلیت قومی در افغانستان مبدل شده که باعث مهاجرت بسیاری از آنان از این کشور شده است.
در ششم حمل ۱۳۹۹ مهاجمان بر عبادت‌گاه سیک‌ها در کابل حمله کردند. در این حمله، دست‌کم ۲۶ نفر کشته و ۸ نفر دیگر زخمی شدند. مسوولیت این حمله را گروه موسوم به دولت اسلامی به عهده گرفت.


افغانستان جامعه‌ متشکل از اقوام گوناگون است و این شیوه برخورد با جامعه هندو در افغانستان ممکن است در خصوص سایر اقلیت‌های قومی در این کشور نیز تکرار شود. به باور نگارنده، افرادی با باورهای فاشیستی در حکومت افغانستان در صدد انجام چنین برنامه‌ای هستند. این‌گونه به نظر می‌رسد که تنها یک قوم خاص در افغانستان نسبت به سایر اقوام چنین تبعیض‌هایی را روا داشته است.

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل    ۳۸۴          سال هــــــــــــــــفدهم       ثور/جوزا ۱۴۰۰      هجری  خورشیدی      شانزدهم مَی ۲۰۲۱