کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍رشید بهادری

    

 
از اخلاق تا فساد

 

 



دیوید هیوم دانشمند فرهیخته ایکه مانده های آموزنده اش چراغ راه آیندگان به حساب می آید مقوله یی دارد که گفته است: فساد بهترین ها ٬ موجد بد ترین ها خواهد شد. این گفته ی زیبا به این معنا است که اگر با اخلاق ترین نخبه های یک جامعه بنابر هر دلیلی دچار وسواس از خود اندیشی ٬ خود خواهی و یا ضعف اراده شوند اعمال و کردار ایشان پس از این مبتلایی ٬ چنان زهراگین خواهد بود که میتوان نتایج آن را بد ترین به حساب آورد ٬ آنهم در بیرحمی از سوی آنانیکه برای شان دامی گسترانیده می شود و حالا که از بیرحمی نام برده شد باید افزود که میشل دومونتی دانشمند دیگری در باب بیرحمی چنین باور داشته است که قساوت یا بیرحمی را باید منتهای شرارت شمرد و در فرجام این دانشمند ٬ شرارت یاد شده را رذالت به شمار آورد.


از آنجایی که من و شما از معنا و ماهیت بیرحمی میدانیم این عملکرد درد و رنجی است که چه به انسان از سوی انسان و چه همه ی زنده جان های دیگر تحمیل می شود. ما در گفتمان های سیاسی از بد خواهی و دیگر آزاری (سادیسم) که با بیرحمی ارتباط نزدیکی دارد پیوسته یاد می کنیم و اگر دقت به خرج دهیم می فهمیم که هر دو کاربرد در برگیرنده ی لذت بردن یا خوشحال شدن از رنج دیگران می باشد. گفته آمدیم که بیرحمی را نه تنها در انسان ها بل درهمه ی زنده جان ها می توان مشاهده کرد اما ویٰژگی هایی که بنابر تمایز٬ تشخیص و بسا مهارت هایی که در انسان ها نهفته است و تا حال توانسته است تمام زنده جان ها را در خدمت خود داشته باشد بنابران بحث و ابراز نظر ما وابسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی خاص انسان ها می باشد. برای این که به آرزومندی پایانی دست یازیده باشیم نیاز است تا در نخست رابطه بین بی رحمی و اخلاق را مرور کنیم تا باشد در روشنایی از این اندوخته به آنچه در پی آن می باشیم دست یابیم. وقتا به معنا و مفهوم این دو کلمه نگاه میکنیم می بینیم که در ظاهر امر به جز تقابل ٬ همخوانی یا مشابهتی وجود ندارد چون بی رحمی که یاد آوری اش هم به ما می رساند عملی است زشت ٬ نا زیبا و تعلق می گیرد به افراد تند مزاج ٬ خشمگین و قصی القلب ٬ اما اخلاق در جایگاه یک فضیلت انسانی در برابر محرکه های ناپسند و زشت از بی رحمی قرار می گیرد و عمل می کند. اما اخلاق با رویکرد های انسانی ٬ آن هم در بسا از انسان ها بنابر خودخواهی ها ٬ ضعف اراده ٬ تمایلات و گرایش های کینه خواهانه به خصوص تعصبات ٬ حسادت ها و ... آگاهانه و شاید ناخود آگاه بر ذهن و ضمیر یک انسان با اخلاق چون موریانه نفوذ کرده و روز تا روز این شکاف های خواسته و ناخواسته عمیق و عمیق تر می شود و انسان با اخلاق را چنان در گرداب نفرت و انزجار قرار می دهد که ماحصل اش همانا بی رحمی یی است که دیگر دامنگیرش شده است. چون در گذشته این شخص در جامعه آدمی فروتن و با اخلاق معرفی شده است ٬ حالا برای این که خودش را باز هم حق به جانب جلوه دهد و بر کاستی هایش پرده بپوشاند همنوا شدن ٬ مجبور بودن و وادار شدن را بهانه کرده این دیوار ضخیمی را که میان بیرحمی و اخلاق ایجاد کرده بود ٬ چون پرده یی نازک می درد و می شود یک بی رحم تمام عیار.
حالا میرسیم به آن جایی که در آغاز از فسادی که بسترش را سوء استفاده از اخلاق احتوا می کند و در پشتش بیرحمی خوابیده است یاد آور می شویم.


باز کردن از مبحث موجود یعنی سوء استفاده از اخلاق ناب ٬ تعلق میگیرد به علایق آنانی که بیرحمی را نه در خشونت بلکه در تجدید تربیت از برای فساد و کساد از اخلاق با ابزار وعده و وعیدها٬ به کار می بندند حالا که این شخص قناعت پیشه را با خصوصیت های ناب اخلاقی اش در دام خویش اسیر کرده اند و او که از یک سو مشتاق به هوا خواه و جانبدار می باشد و از سوی دیگر خود خواهی و بلند پروازی هایش که مسله ساز هم شده است ٬ وی را به جهت گیری ها و به یک سو کشاندن وادار می سازد. از همین جاست که رفتارش فاقد اصول و کردارش آرمانگرانه جلوه می کید. بد بدبختانه ما از این قماش انسان ها را در هر بخشی از زندگی خود داریم. آنهاییکه در پی منفعت ٬ مقام و حتا نیاز های شخصی خود هستند چون خود شان از اثر ناتوانی هاییکه دامنگیر شان می باشد و نمی توانند به آن ها برسند با استفاده از نام ٬ نشان و... چنین اشخاصی (در اول شریف و با اخلاق) را در نظر گرفته و با مهارت های شگفت آور جلب و جذب نموده و سپس آنها را می خرند و آن افراد با اخلاق ولی سست عنصر و یا بی خبر از ماجرا دست دست خوش آن ها قرار گرفته و خود ٬ وارد بازار فساد می شوند و چون در نیک نامی و اخلاق زبانزد همه بوده اند حالا هم به دیگرانی که خریده شده اند و هم برای خود به دست و دل باز چنان در فساد فرو میروند جامعه را به گنگ می کشند. از همین جاست که باید دانست فساد بهترین ها موجد بد ترین ها می شود و همین ها که دیروز الگویی از خوبی ها بودند امروز در بیرحمی ٬ دیگر آزاری و شقاوت نمونه اند.

پ.ن: آیا با هموار کردن چنین بستری از برای به دام انداختن افرادی که سوی استفاده قرار می گیرند ولی در ظاهر امر تا هنوز خوبترین اما در حقیقت نابکار ها دامن فساد را می توان برچید؟ به گمان من هرگز...
 

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۷     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        سنبله ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی                                  اول سپتمبر  اگست  ۲۰۲۰