کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

شریف حکیم

    

 
سیاه نامه

 



یک قدم مانده که افتیم به یک چاهِ عمیق
گشته چون دایره ی گردش ما بی حد ضیق
لغزشی کرد اگر پا به سیه چالِ چنین
پله ی بهرِ بِرون گشتن از آن نیست رفیق
مشت تاریک هوا را زده سیلاب گره
کی تَرَک می خورد این مشت، ندانیم دقیق
کاروان بسته سیه دست ترین ها که برند
نسلِ خوابیده ی ما را به سویِ عصرعتیق
عده ی می رسد از راه که در مکتبِ شان
مثلِ خرمهره بود ارزش مرجان و عقیق
گرچه این جمع سیه نامه ترین ها هستند
لیک با گلۀ شان حضرتِ باباست شفیق
عده ی آمده در خواب معین کردند
که سراسر، همه اندیشه ی باباست خلیق
تهمتِ مردِ روانی شدنم نیست غلط
که مرا برده در آن دایره احساسِ رقیق
چقدر تلخ که جنگل شده این خانه دِگر
ناگزیر است در آن حمله ی گرگانه دِگر
برقِ شمشیر چنان زنده کند شب هایش
که دهد مفت ز کف روشنیِ فردایش
برگِ تاریخ به سرعت بخورد پُشت ورق
تا رسد بر در تاریک ترین بخشِ شفق
ظرف احساسِ همه پر ز تکابیر شود
هرکسی حسِ دِگر داشت به زنجیر شود
جایِ هر درس کتابی ز یقین باز کنند
قصه ی سوتۀ موسی ز سر آغاز کنند
کرگسی را بنشانند به کرسیِ عقاب
تا که فتوا بدهد، خوردن لاش است صواب
شیر خالی بکند جای به روباه و شغال
بی کمالان بنشیند به کرسیِ کمال
آنچه گفتم شمه ی بود ز سرخطِ خبر
چونکه تفصیل خبر است ز بد هم بدتر
اګست ۲۰۲۰ سدنی

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۶۶     سال  شانـــــــــــــــــــزدهم        اسد ۱۳۹۹      هجری  خورشیدی              شانزدهم  اگست  ۲۰۲۰