کابل ناتهـ، Kabulnath




















Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

کامل انصاری ــ جولای ۲۰۱۲ میلادی

 
 
رصدخانه نیمروز
کهن ترین رصدخانه ی دنیا


 
 
 

   
کلمه نیمروزکه فارسی / دری است درزبان عربی نصف النهارگویند. فرهنگ عمید که اکثرواژه ها را پهلوی میداند مینویسد: نمیروز یعنی میان روز، بعد ازچاشت، وسط روز، ظهر، هنګگام ظهر، نام قدیم سیستان، نام لحنی ازسی لحن باربد. (۱)
دربرهان قاطع ابن خلف تبریزی، معنی نیمروز تقریباُ مشابه به فرهنگ عمید است. اما جمله دیگری که علاوه شده اینست: «.. ولایت سیستان را نیزگویند به این سبب که چون سلیمان علیه السلام به آنجا رسید زمین آنرا پر آب دید، دیوان را فرمود تا خاک بریزند درنیم روز. زیرخاکش کردند. بعضی هم گویند خسروچین تا نیم روز آنجا را لشکرگاه کرده بود... »
( برهان قاطع ابن خلف تبریزی صفحه ۱۱۶۵ )
فکرمیکنم درکتاب قصص الانبیا خوانده بودم که حضرت سلیمان (ع) درزمان پیامبری و حکومت داری اش سراسر شرق را درتصرف داشت. وقتی که بربالای قالینچه پرنده اش می نشست دریک لحظه خود را به کابل و کوه سلیمان و چین و ماچین و اسطخرپارس می رسانید. نان چاشت را دراسطخرفارس، خواب نیمروزی ( درقصص الانبیا خواب نیمروزی را قیلوله ذکرکرده است ) رابه سیستان، نان شب را درکابل نوش جان میکرد و شب کابل را می پسندید. پس کلمه نیمروز ازخواب نیمروزی ( قیلوله ) حضرت سلیمان اخذ شده باشد بعید به نظر نمی رسد. حضرت سلیمان درحین بازگشت بسوی بیت المقدس ساعتی برتخت و بخت خود دربالاکوه سلیمان درنګ میکرده که امروز بلند ترین قله کوه سلیمان بنام تخت سلیمان شهرت حاصل کرده است.
اما کلمه نصف النهاریا نیمروز درسیستان ازلحاظ تقویم سالشماری موجه به نظرمیخورد.

نیمروز نظر به سوابق تاریخی و کهن بودنش نامیست جهانشمول که درآن شهر، رصد خانه ی موجود بوده که تاریخ دیرینه گی اش درمتون سالشماری های جهان درج میباشد. امروز ولایتی نیزبنام نیمروز درناحیه جنوب غربی کشورما بدین اسم نامگزاری شده که مرکز آن زرنج است.
برخی ازفرهنگ ها « نیمروز » را نام بسیارقدیم سیستان دانسته اند. اما بعد ها نام « رزنج » ساحه پهناوروادی هیرمند را دربرمیگرفته، و زرنج نامی بوده اطلاق به سیستان که تا زمان یورش سکا ها بدین نام معروف بوده است. کلمه زرنج ازــ زریه و یا زرنگه اخذ شده که معنی دریا را میدهد. این نام با منطقه همخوانی دارد زیرا رود هیرمند، خاشرود، هری رود دراین مناطق درجریان بوده درقسمت های سفلی سیستان ( ایران امروز ) گودال ها و هامون ها را تشکیل داده است. کلمه زریه، رزنګ و زرنگه دراصل اوستایی اند که درزمان تسلط اعراب « رزنج » نوشته شد.
درکتیبه داریوش نام زرنگیانا و زرنگ آمده که خود شهرت تاریخی اش را نمایان میسازد. ابوریحان بیرونی در « تحدید نهایات اماکن » مینگارد: ابوالحسن احمد بن محمد بن سلیمان زرنج را رصد بست، و برخلاف دیگران عرض آنرا « ال ــ نب » تعیین کرد. (۲)
کتاب حدود عالم که درجوزجان درزمان فریغونیان نوشته شده (۳۷۲ هجری ) درباره زرنج مینویسد که زرنگ قصبه ء سیستان است دارای حصارهای مستحکم که پیرامون آن خندق هاست. اما حدود عالم ازشهر« نیمروز » ذکری بعمل نیاورده است.
نیمروز نامیست آشنا که هزاره ها را طی کرد و بعد، زرنگ، نام دیگری که سده ها را پی هم سپری کرد.
پس ازتهاجم سکا ها که دردوره های فرهاد دوم و اردوان دوم اشکانی ( بین ۱۳۶ ــ ۱۲۴ قبل ازمیلاد ) صورت گرفت تغییرهویت داده نام های دیرینه نیمروز و زرنگ با نام سکزی ها و یا سکا ها رقم خورد که شد « سیستان ». دردوزه های اسلامی « سجستان » اش خواندند. یا برسخن دیگربا آمدن سکا ها درزرنگ، نام آن به سکستان یا سگستان مبدل گردید. گواه تاریخ برآنکه این دو نام یعنی نیمروز و زرنگ ورق های زرین یادمانده ها را مزین ساخته اما با کمال تاءسف که نظر به خراب شدن کامل این شهرها، اثر کارآمدی که مبداء تاریخ شانرا تعیین نماید بجا نمانده است.
درتاریخ سیستان که موءلف آن نامعلوم است، نام نیمروز با دو عبارت شرح گردیده: نخست اینکه خسروان را عاتت چنان بود که سال یک روز را به داوری می نشستند تا داد مظلومان کرده باشند. همه یی داد و عدل مردم ستمدیده به، نیم روز تمام شدی. چون داد مظلومان به نیمروز آراسته میگردید بدانجهت سیستان به ملک نیمروز یاد شد. اما سخن دیگرآنکه حکماء و دانشمندان زمانه جهان را به دو بخش منقسم کردند. برآمدن و فرورفتن خورشید به نیم روز. و حد آن چنان باشد که ازسوی مشرق، ازآن حد که خورشید به کوتاه ترین روزی برآید و ازسوی مغرب ازآنجا که خورشید به درازترین روزی فرو شود و این علم به حساب معلوم گردد. و این همه را به چهارقسمت کرده اند: خراسان، ایران ( خاوران ) و نیمروز و باختر. هرچه حد شمال است باختر ( بلخ ) گویند و هرچه حد جنوب است نیمروز، میانگاه غربی ایران شهرو شرقی خراسان باشد.
( بنگرید به تاریخ سیستان ــ صفحه ۲۳ با تصحیح ملک الشعرا محمد تقی بهار )
یکی ازکارهای ماندگارو مهم تاریخی « رصد خانه نیمروز » است که تاریخ آنرا تقریباُ ازخاطره ها به دورانداخته،زیرا موخذ قابل ذکری ازاین شهرهای پارین بدست نیامده است.. رصد خانه نیمروز، کهن ترین تاریخ کشورها را درسالمشاری و روزشماری تعین میدارد که سده های بیشماری مورد قبول جوامع قدیم قرارداشت. تا سده شانزدهم که انگلیس ها تاریخ نصف النهارگرینویچ را رویکارآوردند.

ازکهن زمانه ها مهمترین راه برای اندازه گیری زمان و حرکت ستاره گان و اجرام سماوی، مراقبت پیوسته درطلوع و غروب آنها بوده و محلی که این مراقبت ها درآن صورت میگرفته درایران و خراسان و ماوراء النهر به نامهای جاودان کت، بهشت گنگ یا گنگ دژ (×) یا قبه الارض یاد میگردید. دردوره های بعد نام « رصد خانه » را بخود اختیارکرد. ارصاد ستاره گان و طلوع و غروب و اوج و حضیض هرکدام درزمانی کوتاه میسر نیست و اگر هم باشد از دقت لازم برخوردار نمی باشد. هرچه وقت و زمان صرف شده برای ارصاد بیشتر باشد، دقت درمحاسبات و نتیجه یابی بهتر میسرمیشود. نتایج ارصاد را دردفتاتری ثبت کرده و ازاین راه زیچ یا زیگ
فراهم می آید (××) و ازروی آنها طول سال شمسی، ماه گیری و خورشید گیری، اعتدال بهاری و پاییزی، انقلاب های تابستانی و زمستانی و طلوع و غروب ستاره های مختلف با ملاحظات دیگررا تعیین می نمودند.
رصد خانه باید محل مناسب و ثابت باشد. هرگاه دررصد خانه مبداء روز و کبیسه ها معلوم باشد میتوان شماره دقیق سالهای ګذشته از مبداء تاریخ را بدست آورد و کلیه تاریخ رویداد ها را معلوم نمود.
دایره ی نیمروزی یا نصف النهاررصد های قدیم از « نیمروز » میگذشت.

طوریکه آگاه شدیم دایرهء نیمروز ازسیستان بزرگ میگذرد و ازهمین جهت این منطقه را ملک نیمروز و زابل ( زاول ) یاد کرده اند. زیرا کلمه « زاول » به معنی « ظهر » یا بعد ازچاشت باشد. نام « مــزوله » معنی ساعت آفتابی میباشد که ازکلمه زاول مشتق گردیده است. زابل یا زاول نیزمتصل سیستان، یکی ازولایات کشورما میباشد که مرکز آن قلات است.
خاصیت این نقطه ( نیمروز ) که برای رصد خانه جهانی انتخاب شده بود، آن است که وقتی آفتاب به محدذات نصف النهاراین نقطه برسد و به اصطلاح ظهر این نقطه بشود، درتمام دنیای قدیم یعنی آسیا، اروپا و افریقا ازجزایر جاپان ګرفته تا جزایر آزور و کاناری درغرب یعنی از اوقیانوس آرام تا اوقیانوس اطلس و خشکی های روی زمین روز است (۳)

بدون شک یافتن چنین نقطه یی درجهان کار آسانی نبوده است تا بدانند که سیستان محل نقطه رصد باشد. این کار نتیجه زحمات شباروزی نیاکان ما بوده که تبحر درعلم نجوم و ریاضی داشته اند
نقشه « جاودان کت » مراد از قلعه ی میباشد که درکتاب ماللهند البیرونی درج گردیده است.
طول جغرافیایی نیمروز حدود شصت درجه شرقی گرینویچ و عرض میانگاه اقلیمی آن بیست و سه اعشاریه پنجاه درجه شمالی میباشد. چون بالاتر ازعرض ۶۷ درجه شمالی که فاقد شبانه روز و سالی شش ماه شب و شش ماه روز است منجمان باستانی به حساب آبادانی جهان و جزو اقالیم هفت گانه نیاورده اند. نیمروز جایگاهی بوده است که هیچ موضع دیگری را روی کره زمین نمی توان یافت که ازنظر رصد و احکام نجوم و جغرافیا چنین امتیازی را دربرداشته باشد.با تاءسف باید یاد آورشد که ازرصد خانه نیمروز، یعنی باستانی ترین علامت علمی و فنی بشر، تا کنون اثری دیده نمی شود و چه بسا که درزیر توده های ازخاک و شن پنهان باشند. اگرروزی این علایم رصد خانه نیمروز با وسایل آن اززیرآواربیرون آید قدامت این رصد خانه بیشترنمایان میگردد.
طول جغرافیایی رصد خانه نیمروز حدود شصت درجه شرقی نصف النهارگرینویچ و عرض اقلیمی آن ۵۰/۳۳ درجه شمالی بوده است. جغرافی نگاران و منجمان سابق بالاترازعرض ۶۷ درجه را ک فاقد شبانه روز و سالی شش ماه شب و شش ماه روز است، به حساب آبادی جهان و جزو اقلیم های هفت گانه نیاورده اند، لهذا رصد خانه نیمروز در میانه یا مرکز اقلیمی عرض شصت و هفت درجه یعنی در ۵۰/۳۳ درجه شمالی قرار میگرفته است. احتمال دارد که رصد خانه نیمروز مانند دیگررصد خانه های دنیا ازخود وسایل فتنی واسطرلاب داشته است. مراد ازاسطرلاب صفحه برنجی که درآن اعداد مندرج میشود و دراین صفحات با دقت تمام درجات ستاره ها و ماه ها را کنده کاری میسازند و با گردش دوایر روی صفحه اسطرلاب وضع قراریابی ستاره گان درمواضع و درجات نشان داده میشود. اسطرلاب دیروزی درحقیقت کارماشین حساب امروزی را انجام میداده است. (۴)
اسطرلاب را دربرهان قاطع ابن خلف تبریزی چنین می بینیم:
« اسطرلاب ( به ضم اول و ثالث ) مراد از آلتی که بیشترازبرنج سازند و بدان ارتفاع آفتاب و ستاره گان گیرند.
گویند پسر ادریس پیغمبر آنرا وضع کرده و بعضی گویند ارسطاطالیس. و معنی ترکیبی آن به یونانی ترازوی آفتاب است. چه اسطر ترازو و لاب آفتاب را گویند.و جام جهان نما هم گفته اند » (۵)
جلال الدین محمد بلخی درباره « آدمی که اسطرلاب حق » (×××) است درفصل اول کتاب فیه مافیه میفرماید:
« آدمی اسطرلاب حق است، اما منجمی باید که اسطرلاب را بداند. تره فروش یا بقال اگرچه اسطرلاب دارد اما ازآن چه فایده گیرد و به آن اسطرلاب چه داند احوال افلاک را و برجها، تاءثیرات و انقلاب را.. پس اسطرلاب درحق منجم سودمندست که من عرف نفسه فقد عرف ربه همچنانک این اسطرلاب همین آیینه افلاکست. وجود آدمی که اشرف مخلوفات باشد اسطرلاب حقست. چون او را حق تعالی بخود عالم و دانا و و آشنا کرده باشد. ازاسطرلاب وجود خود تجلی حق را و جمال بیچون را دم بدم و لمحه به لمحه می بیند، و هرگز آن جمال ازاین آیینه خالی نباشد.. » (۶)

تازه ترین کشفیاتی که ازامریکای وسطی دنیای تقویم را برملا بسازد. تقویم م ساشمااری « مایا » ها درکشورگواتیمالا بوده که دانشمندان امریکایی دریک خرابه شهر تقویم را دریابیدند. باستان شناسان از شهرشولتون گواتیمالا تقویم نجومی را پیداکردند که قدیمی ترین تقویم کشف شده ازاین دست است. وییلیام ساتورنو باستان شناس دانشگاه باستن معتقـد است که اسطرلاب مایا ها تقویمی است شامل ۲۶۰ روزه مراسم مذهبی، تقویم خورشیدی ۳۶۵ روزه و همچنین یک دوره سالانه ۵۸۰ روزه متعلق به سیاره ونوس و یک دوره ۷۸۰ روزه متعلق به سیاره مریخ و تقویم هایی متعلق به مراحل مختلف کره ماه میشود.
چرخه های اسطرلاب شناخته شده مایا ها تقویمی را نمایان میسازد که هفت هزارسال آینده درآن گنجانیده شده، و چنین پیش بینی مینمودند که جهان در۷ هزارسال آینده نیزتداوم خواهد داشت. (۷).
درادوار اسلامی شاهان و امیران رصد خانه هایی تاءسیس کردند. این رصد خانه ها درپارس و خراسان و ماوراء النهر بوقوع پیوست. رصد خانه جلال الدین ملک شاه سلجوقی ( ۳۷۱ هجری ) درپارس که مشهوربه رصد خانه جلالی میباشد. رصد خانه الغ بیگ درسمرقند ورصد ابوسعید درسیستان که بنام رصد خانه مومونی یاد میگردید
رصد خانه الغ بیگ که بناء آن درحدود ۸۲۴ هجری گذاشته شد، یکی ازمهم ترین رصد خانه های دنیای اسلامی می باشد. رصد خانه الغ بیگ درسمرقند ایجاد شد و مدت سه سال را دربرگرفت تا توسط دانشمندان و ریاضی دانان زمانه مانند غیاث الدین جمشید کاشانی، معین الدین کاشانی، قاضی زاده رومی و علاء الدین علی قوشچی تدوین حداول نجومی معروف به زیچ الغ بیگ به انجام رسید. زیچ الغ بیگ دقیق ترین و درست ترین زیچ های زمان اسلامی به شمارمیرود. (۸)

 

 
 

بالا

دروازهً کابل

 

شمارهء مسلسل ۲۰۵         سال نهــــــــــم                      قوس   ۱۳۹۲                اول دسمبر   ۲۰۱۳