کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

           شمیم فروتن  

    

 
زن

 

 


چه تابستانِ طولانی و کش داری
صدای جیر جیرک‌ در تن دیوار
زنی از سقف آویزان که می‌چرخد
و می‌چرخد سرش دور تنش تکرار

صدای مُضحکی در سر سرای او
صدای ارتعاش زنگ ساعت بود
تن بِیدش میان خواب و بیداری
چنان لرزید؛ اما طبق عادت بود

جلوی دست‌هایش استکانی چای
چنان درگیر با خود گفت‌وگو کرده
چنان درگیر با این حس لامذهب
که خود در شالی مُشکی فرو کرده

چنان درگیر شد با کفر و ایمانش
چنان درگیر ... کفر آمد سراغ او
چنان درگیر ... ای بابا تمامش کن
کمی بگذار غم‌ را روی دوش او

رها شد موج موی آسمانی‌اش
رها شد دامن رنگین کمانی‌اش
که با بوی تن معشوق می‌رقصد
چنان در تیره بختی‌های خود تکرار
به زیر گریه‌هایش سیر می‌خندد


شمیم فروتن

 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۴۸۱         سال بیست‌‌یکم       جـــــــوزا     ۱۴۰۴     هجری  خورشیدی                  اول جون   ۲۰۲۵