کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

              کریمه شبرنگ

    

 
پیشترها

 

 


می‌خواستم در سی سالگی خلاصه شوم
غروب کنم در یک صبح مه‌آلود
عبور کنم زندگی را در اشک‌های مادرم
اندوه جاودانه‌ی شوم در نگاه پدرم

جسم سنگین باشم روی دوش برادرانم
آخرین بار نگاه کنم
با چشم‌های بسته به مهمان‌های اندوه‌گین
و مرگ تنها یارم شود.
اما
امروز
امسال
جعرافیای ساخته‌ام به وسعت عشق
سرزمینی که
سال نو را با بوسه و آغوش شروع کنم
دوست دارم
برگردم به جنون جوانی
به قهوه‌ خانه‌های آخر روز
به سیگارهای پیهم ظهر تنهایی
و پیاله‌های که
سکوت را تلخ و بلند فریاد می‌زد
تو را می‌خواهم
دوباره
در وقفه‌های اداری
در ساعات مزدحم روز
در کوچه های باریک
و ترس‌های نوجوانی
با من
شناور باش
مثل جویبارهای جاری
روی پل‌چک‌ها می‌نویسم
از دوست داشتن های دیوانه‌وار
می‌خواهم تاریخ شود
قدم‌های من
سایه‌های ما
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۵۷     سال بیستم    جــــــــــــــــوزا     ۱۴۰۳         هجری  خورشیدی     اول جون  ۲۰۲۴