از آنجایی که مغز انسان شگفت انگیز ترین عضو بدن انسان به شمار می آید و
پیوست به این یاد آوری با در نظر داشت از خصوصیت ها و خاصیت های درونی خودش
مغلق ترین بخش بدن ما را احتوا می نماید، بنابران بهتر است با مثالی شگفتی
ها و روند کارکرد های معجزه آسای آن را از نظر بگذرانیم تا باشد زود تر به
مقصد برسیم.
اگر ما این عضو شگفت انگیز را به کتاب خانه یی بس بزرگ و نامحدودی که در
قفسه های بی انتهایش خاطرات، دانش و در کل تمام یادمانده های ما را در خود
ذخیره می نماید و هر زمانی به هر آنچه نیاز داریم و در هر لحظه بخواهیم از
آن سود ببریم در همان ثانیه به گونه ی سیستماتیک در اختیار ما می گذارد و
ما را از انباشته های فراوانش مستفید می سازد.
حالا پرسشی به میان می آید که آیا همین مغز در اثر فعالیت های روزمره از
ساده تا مغلق ترین دانستنی های معرفتی به یاد مانده را که هر روز در خود
نگهداری می نماید آیا آخر سر ظرفیت آن به پایان می رسد و یا به عبارت دیگر
پر می شود؟ در پاسخ از این پرسش باید نگاشت که نه. مغز انسان هیچ گاهی پر
نمی شود. زیرا این مغز نتنها ساختاری بس پیچیده دارد بلکه عملکردی متفاوت
نیز دارد. پژوهشی جدید در رابطه به مغز انسان نشان داده است که مغز ما
پیوسته خاطرات قدیمی را ( صرف نظر از برخی یادمانده های به اصطلاح حک شده
در مغز، آن هم نادر ) مرتب پاک و در عوض وارد شده های جدید را جایگزین آن
ها می نماید.
در گذشته ها تصور بر این بود که یاد گیری های جدید (اطلاعات) باعث فراموشی
اطلاعات قدیمی در مغز انسان می شود ولی در تحقیقات امروزی به اثبات رسید که
چگونه این روند یا تسلسل، جایگزین می گردد. مشاهدات نشان داد که مغز مانند
یک موتور جست و جو می کند و البته این ناحیه ی قسمت پیشروی مغزی است که
معلومات به دست آمده را غربال نموده و نتایج قطعی ایکه از آن به دست می آید
را بر می گزیند و در خود حفظ می نماید. تجربه به خوبی نشان داده است که این
روند ( ذخیره اطلاعات ) دلیل بر داشتن حافظه ی خوب یا قوی ندارد. همچنان
مغز در زمان تحویل گیری یا جایگزین نمودن؛ نیاز ندارد که از معلومات قبلی
متشابه استفاده به عمل آوَرَد، چون هنوز پروسه در مراحل غربال کردن و از
اثر آن نتیجه را ذخیره داشتن، مطرح می باشد.
ناگفته نباید گذاشت که فراموش کاری را در زندگی روزمره نباید دست کم گرفت
هر چند که با همه نگرانی ها و دغدغه هایش در برخی از حالت ها مزیت هایی هم
همراه دارد. به گونه ی نمونه زمانی شما کارت بانک خود را گم می کنید؛ برای
گرفتن کارت جدید به بانک مراجعه و رمز جدیدی برای آن دریافت می کنید، از
همین جا است که از اثر تحقیقات نشان می دهد هر باری که تلاش می کنید رمز
جدید را به یاد آورید، رمز قدیمی را بیشتر فراموش می کنید. یک مثال دیگر:
با تعویض تیلفون دستی ایکه نمبر آن هم تغییر نموده است وقتا شما هر روز از
نمبر جدید استفاده می نمایید با کاربرد از آن، نمبر تیلفون سابق تان به
فراموشی سپرده می شود و این اتفاق در مغز باعث می شود که اطلاعات مورد نظر
را راحت تر به یاد بیاورید.
در گذشته تحقیقات و پژوهش ها از برای یاد گیری و یاد آوری انجام می شد ولی
حالا بیشترین تحقیقات روی میکانیزم فراموشی مغز انجام می پذیرد. از آن
جاییکه پیشرفت در زندگی روزمره و فراهم شدن هر گونه امکانات برای زیست
بهتر، مراقبت های سلامت، تغذیه، ورزش و به کار گیری فراورده های طبی ،
امکان هر نوع تداوی و جراحی ها و … باعث شده است تا سن انسان های امروزی به
ویژه در کشور های پیشرفته بالا برود و اما از آن جاییکه مغز انسان با آن که
وابسته به مراقبت های یاد شده می باشد ولی با آن هم با گذشت زمان خواهی
نخواهی دیگر به خواص و کارکرد های شگفت آور خود تعلق می گیرد نه از آن چه
ما انتظار داریم. ما کمتر انسان هایی را می یابیم که از گذشته های دور تا
امروز همه واقعات و خاطرات را به یاد داشته باشند. از سوی دیگر باید
بپذیریم که برخی از انسان ها به ویژه اشخاص مسن به طور سریع توانایی یاد
گیری اطلاعات جدید را ندارند و یا به کندی فرا می گیرند. از همین جا است که
دیگر مغز آن توانمندی اش را به خاطر استهلاک و میکانیزم فراموشی نو ظهور،
دیگر قادر به حفظ سریع رویداد ها و یاد مانده هایی ( برای بلند مدت ) نمی
باشد و این امر ارتباط به پر شدن مغز ندارد.
پژوهش های امروزی نشان می دهد که به یاد آوردن و فراموش کردن هر دو، دو روی
یک سکه می باشند به این معنا که فراموشی مغز ما، برای ذخیره ی اطلاعات جدید
تا سن و سال پیری و برای برخی حتا در زمان پیری جایگزین می باشد. اگر واضح
تر بیان گردد در واقع فراموشی میکانیزمی است که مغز ما برای جلو گیری از پر
شدن در پیش می گیرد نه برای پر شدن.
در پایان به این نتیجه می رسیم که مغز انسان در صورتی که آسیب ندیده باشد و
از هر جهتی سالم باشد در هر سن و سالی فعال بوده و به کارکرد های لازمی اش
ادامه می دهد البته در سن و سال پیری کندی را تجربه کرده و آهسته تر فعالیت
می نماید.
پایان
|