بگو
چه رازی ست ؟
کبریت آفتاب را
از کجا گرفته ای
که روز می افروز ی
دریا ها چگونه
غرق شعر هایت شده اند
واژگان چگونه رامِ تو
نیلوفر بودا را
چه زمانی بر لبخند ات
کاشته ای ؟
تنها بگویی چگونه
بر دلهره ی دوری ات
چیره گردم
سوگند می خورم
از آسمان مستی های پیوسته
فرود آیم
از سفینه ی پیاله
پیاده شوم
آذیش
|