شصتمین انتخابات ریاست جمهوری امریکا به پایان رسید. دونالد ترامپ "جمهوری
خواه" بر کاملا هریس، رقیب "دمکرات" فایق آمد و شصتمین رئیس جمهور ایالات
متحدۀ امریکا شد.
شاید پذیرفتنی در نظر آید که انتخابات پسین، از برخی جهات، پرهیاهوی ترین
انتخابات ریاست جمهوری در امریکا بود. دلیلش را هم می توان در شخصیت شناخته
شدۀ دونالد ترامپ، قاطعیت او برای رسیدن به قدرت، هرزه گی های نفرت انگیز،
دوسیه های از جرایم و رفتار های ضد قانونی او وموجودیت ملیون ها انسانی که
او را پذیرفته اند، بر شمرد. در نظر آوریم، همۀ زشتی ها را، امریکایی
انتخاب کنندۀ او چگونه می بیند.
اگر با این اوصاف و دلایل، این نکات را نیاوریم که کاملا هریس، رقیب شکست
دیدۀ او، از حزبی نماینده گی می نمود که در سطح داخلی امریکا و در سطح
جهانی، دارندۀ نکات مشترک بسیاری با جمهوری خواهان است، دریافت جامع از
عوامل پیروزی ترامپ نخواهیم داشت. این نکته حالی می سازد که در اصل و در
تاریخ کارکرد های هردو حزب امریکا در سطح داخل و در سطح جهان، پیرامون
مسائل مهم، اختلاف جدی ومتبارز حضور نداشته است.
پس این همه مصارف ملیاردها دار، هیاهوی، حتا فحش، توهین و تحقیر همدیگر
برای چه بوده است؟
پاسخ را بازهم نبود اختلافات جدی میدهد و برای خالی نماندن عریضه به راه
انداختن سر و صدا. اگر مثالی را از شرق میانه، از فلسطین غمین و زخمین
بیاوریم، دیده می شود که برای هارتر کردن و جسارت دادن و میسر نمودن جنایات
ضد بشری اسرائیل، سران هر دو حزب کوشیده اند، بیشتر از دیگری به کمک
اسرائیل بشتابند.اگر باری رئیس جمهور کلینتون(دموکرات) صدراعظم اسرائیل و
رهبرالفتح را در کنار هم نشاند و صلح شکننده یی را روی کاغذ به تماشا نهاد،
عمده ترین دلیلش این بود که الفتح دستاورد هایی را نصیب شده بود و در خود
اسرائیل، حزب کارگر، به تصمیم تن دادن به صلح و شناختن حق نسبی فلسطین
رسیده بود. آن وضعیت برای کلینتون یاری رسانید.
این موضوعات هم در جایش، آیا انتخاب انسانی هرزه، زنباره، فرار کننده
ازپرداخت مالیه، مشوق حملۀ لومپن های ماجراجو به پارلمان امریکا و دارندۀ
زشتی های دیگر، از این منظر پرسش انگیز نیست که:
این مردم امریکای انتخاب کنندۀ ترامپ، چه سطح وسویه و عقل ویا بی عقلی
دارند که می روند چنین آدمی را به عنوان رئیس شان انتخاب می کنند. آدمی که
دست در کود های اتومی دارد و با فیصله های جنون آمیز می تواند حیات کرۀ
خاکی را تاسرحد نابودی تهدید کند؟
برداشت نگارنده این است که منشأ تمام پیروزی های افرادی مانند ترامپ و غیره
در همین واقعیت نهفته است که امریکا از نظر اقتصاد، تخنیک، سلاح و توان
برتری در سطح جهان، مقام کلان و همزمان برتری خواهانه دارد. اما همین
امریکا مردم بسیاری دارد که از نظر شعور، تشخیص افکار، رفتارهای متمدنانه و
خردمندانه از افکار وتصامیم ضد انسانی فاصلۀ زیادی دارند. از جمله اینکه
رهبران آنها با فروش سلاح و قتل صدها هزار انسان، تبلیغ علیه مهاجرین
جویندۀ کار و نان و ...، به انسانیت توهین میکنند.
تازمانی که در این زمینه ها تحولی در مردم امریکا ایجاد نشود، ترامپ های
بیشمار دیگر به آرزوهای شوم و به همان میزان تهدید کننده برای مردم جهان می
رسند.
سخن آخر را هم برای هموطنان توهم زده، خوشباور و جست وجوی کنندۀ رهایی از
ستم و جهل طالبان بیاورم که اگر در کُـل به دیگران چشم امید میدوزند وحالا
امیدواری دارند که دونالد ترامپ برای مردم زیر ستم در افغانستان کاری کند،
خطایی است بسیار بزرگ.
***
|