کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

              شمیم فروتن

    

 
رنگ ترکیب گل

 

 


در سرش فکرهای سنگینی
زخم‌های که داشت می‌گندید
سازها ریتم تند غم می‌ زد
با تمسخر به مرگ می‌خندید

رنگ ترکیب گل به پیرهنش
صورتش را که گلبهی رنگ است
در تب عشق کس نمی‌سوزد
با خود و زندگیش در جنگ است

از خودش در سکوت آیینه
ابر در روشنی ماه افتاد
رنگ از چهره اش پرید و دوید
با توافق به مرگ راه افتاد

آسمان را که دید، خونین شد
زندگی اعتبار خود را باخت
غرق در یک سرور مضحک شد
با دروغ جدید از نو ساخت

که هزاران دروغ دنبالش
حس تنهایی عجیبی داشت
در شلوغی شهر پنهان شد
در دلش غصهٔ غر

که هزاران دروغ دنبالش
حس تنهایی عجیبی داشت
در شلوغی شهر پنهان شد
در دلش غصهٔ غریبی داشت

زخم زخم است طاقت آورده
مادرش زخم صورتش را بست
زندگی لحظه‌ی امانش داد
تا دروغی دگر مجالش هست؟

داستان عجیب در مغزش
شبیهِ راز مرگ در پستو
صبح بیدار شد که نابود است
ناله های زن است در هر سو


شمیم_فروتن

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۶۱     سال بیستم      اسد     ۱۴۰۳         هجری  خورشیدی   اول  اگست  ۲۰۲۴