کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 

 

              رشید بهادری

    

 
راز هایی که شگفت آور پنداشته می شود …

 

 



هر از گاهی که سخن از زندگی و حیات در سیاره یی به نام زمین مطرح می شود در وهله ی نخست همه به گذشته های دُور بر می گردیم فقط روی زندگی انسان ها می اندیشیم و با خود یا دیگران از آن چه بر آدمی گذشته است وارد صحبت می شویم در حالی که همزمان با انسان آن ها ، چه در قاره ها و چه در اعماق ابحار میلیون ها نوع زنده جان ها را می توان یافت و هر کدام از آن ها را با ویژگی ها، خصوصیت ها و تفاوت های چشمگیری تشخیص داد. این زنده جان ها افزون بر این که خود حق حیات داشتند و دارند پیوست به آن وجود شان ( موجودیت شان ) در پهنای هستی بیشتر به نفع زنده جان های ماحول شان نیز تمام می شود.
همه می دانیم که برخی از این زنده جان ها شاید میلیون ها سال قبل از امروز نه در خشکه بل در آب با در نظر داشت از شرایطی که برای زیستن و پس از آن برای نشو و نمای شان که آن هم میلیون ها سال دیگر را احتوا نموده است تا به گونه های متفاوت، شکل های مختلف و … عرض اندام کرده اند تا آن جایی که پای هستی شان از آب به خشکه کشانیده شده و از همین جا است که باز هم روندِ نشو و نما، تکامل و … در خشکه بنابر شرایط محیطی، اوضاع جوی، آب و خاک، تابش آفتاب و موقعیت های جغرافیایی با در نظر داشت از خط استوا ( تابیدن رنگارنگ اشعه ی آفتاب ) بر روی جلد هر زیروحی به ویژه انسان های آسیمه سر بیشتر اثر گذاشته و در نتیجه با استفاده از به کار گیری دست ها و پا ها و تهیه ی خوراکه از درخت ها، بلا و پایین پریدن ها و … باعث گردیده است به انسان توان بدهد تا به مرور زمان قدِ انسان راست شده و ستون فقرات از گونه ی افقی به عمودی تبدیل شود و از همین جا است که اعتبار از همان زمان تا امروز انسانان با دو پاه هم راه بروند و در ضمن دست ها با استقلالیت تمام به اجرای فعالیت های مربوط به خود شان بپردازند. این تحول نتنها بر ستون فقرات بلکه بر ساختمان گردن انسان که با عمودی شدن آن و راست شدن سر خوشبختانه دهان آدمی به طرزی موقعیت پیدا می نمایید که زبان در جوف، آن هم به کمک فک بالا و پایین البته در آغاز بنابر ترسیدن های مکرر و هیجانات ممتد، زبان به اهتزاز در آمده خواسته و نخواسته واج ها از اثر این تلاش ها به طرز نامفهومی از حلقوم انسان شکل گرفته و سپس ادا می گردد.
از همین جاست که در طی زمان و کاربردِ واج ها هجا ها به وجود آمده و هجا ها وسیله می شوند تا حرف به وجود آید که در نهایت بنابر نیاز ، حروف ( الفبا ) ساخته شده و به یاری حروف کلمه و با کاربرد از کلمه ها جمله ها، از اتحاد جمله ها پراگراف ها تشکیل می گردد.
با این گونه تکامل ِ تدریجی یک تحول بزرگ دیگری هم اتفاق می افتد و آن همانا به کار افتادن موقعیت چشم انسان است که با راست شدن ستون فقرات و گردن انسان، چشم هم که در افقی بودن سر تنها پیشروی خود را می دید حالا با بلند شدن سر، چشم های انسان توان یافت تا مسافت های بسیار دور را ببیند که می بیند و این پیشامد به خصوص در آن زمان بهترین و بزرگترین دستاوردی بود که دشمن را دیگر از مسافات بسیار دور تشخیص می داد و یا برای به چنگ آوردن شکار بهترین استفاده را از چشم هایش نصیب می شد.
برای این که از اصل مطلب به دور نرفته باشیم چه بهتر که دامنه ی صحبت مان را روی یکی از زنده جان هایی که دارای زندگی اسرار آمیزی می باشد و به طرز شگفت آور و عجیبی در طبیعت حیات به سر می برد با آن که در جوار ما خانه می سازد و چون از نگاه ساختمان، جسم کوچکی دارد ما به راز و رمز زندگی اش توجه نمی کنیم و هنوز به آن راز های نهفته ی زندگی اش دسترسی نداریم.
حالا برای این که بدانیم تنها ما انسان ها نه بل همه ی زنده جان ها در مقابل قهر و خشم طبیعت از طوفان تا طغیان، رعد و برق های مدحش، بارندگی های سرسام آور ، گرما و سرمای جانفزا و … دست و پنجه نرم می نمایند و می توانند نسل خویش را در برابر این همه ناملایمات تا امروز محفوظ و به بقای خویش ادامه بدهند از میان این همه موجودات به گونه ی نمونه عنکبوت ها ( جولاگک ) ها را مورد بررسی قرار می دهیم.
از آن جایی که سخن به درازا نکشد بقیه ی این مضمون را در شماره آینده خواهید خواند.

 ناتمام

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۶۱     سال بیستم      اسد     ۱۴۰۳         هجری  خورشیدی   اول  اگست  ۲۰۲۴