کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

             خالده تحسین

    

 
نی ز وخشور تو، پیام آید

 

 


روزها در غبار، گم شده اند
شه‌سواران پار، گم شده اند

آفتاب و ستاره و مهتاب
همه باهم قطار، گم شده اند

جنگل سبز این کناره، تهی
ناژو و آن چنار، گم شده اند

قصه‌های که درد، می‌بردند
از دل این فگار، گم شده اند

یاد آن باغ‌های یاد به خیر
یادها بی‌شمار، گم شده اند

با زمستان و سردی‌یی بسیار
گل و گل‌زار، زار، گم شده اند

نی قناری و بلبل شب‌گرد
همه‌گی، بی‌قرار، گم شده اند
تو نیایی، بهار هم ناید
غنچه‌ها بی‌بهار، گم شده اند

غزل و مثنوی و بیت بلند
در خم روزگار، گم شده اند

بی‌تو، تنهایی می‌درد روحم
روح و تن، بی‌تو یار، گم شده اند

نی ز وخشور تو پیام آید
رازها، بار بار، گم شده اند

تا رسد بوی فصل وصل تو باز
دیده و انتظار، گم شده اند

وای از بی‌گلی و پوسیدن!
ذره‌ها، این کنار، گم شده اند

چشم دارم غبارها بروند
روزها در غبار، گم شده اند

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۴۹    سال نــــــــــــــــــوزدهم         دلو     ۱۴۰۲         هجری  خورشیدی       اول فـــــــــــبوری  ۲۰۲۴