کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

            محمد محق  

    

 
هراس بی‌جا از سکولاریسم در افغانستان

 

 

بر خلاف تبلیغات دروغینی که گروه‌های سیاسی بنیادگرا به راه انداخته‌اند، سکولاریسم نه به معنای بی‌خدایی است، نه به معنای اسلام‌ستیزی و نه به معنای ضدیت با هیچ دین دیگری. موضوع اصلی سکولاریسم تفکیک قلمروها و برقراری توازن میان آن‌هاست، قلمرو عرصه خصوصی از عرصه عمومی، قلمرو وحی از قلمرو عقل، و قلمرو دین از قلمرو دولت‌داری. یعنی در کجا باید به علم و تجربه مراجعه کرد و در کجا به وحی و دین، بدون این‌که یکی جا را بر دیگری تنگ کند. این رویکرد با روح اسلام کاملا سازگار است و دلایل فراوانی از قرآن و سنت می‌توان به تایید آن ارائه کرد.
هم‌چنان، سکولاریسم بی‌طرفی دولت در برابر همه اعتقادات و ایدئولوژی‌هاست. یعنی این‌که در ارائه خدمات به شهروندان هیچ گونه تبعیضی بر پایه افکار و اعتقادات‌شان رخ ندهد. در جوامعی که سکولاریسم به درستی تحقق یافته است همه شهروندان مساوی و همه ادیان محترمند، بی‌هیچ فرقی میان مسجد، حسینیه، کلیسا و سینیگاگ. در این جوامع نه کسی اجازه مزاحمت برای دین‌داران دارد و نه برای غیر دین‌داران. سکولاریسم در اساس راهکاری است برای جلوگیری از سوء استفاده از دین در راستای اهداف دنیوی.. برای کوتاه کردن دست شیفتگان قدرت و ثروت از ابزاری ساختن آن. سکولاریسم از این جهت کاملا به نفع دین است، زیرا دین‌داری‌های ریاکارانه و نمایشی رنگ می‌بازد و فرصت گرفتن امتیازات دنیوی به نام دین از میان بر می‌خیزد.


خشم گروه‌های بنیادگرا بر سکولاریسم از این است که چرا به آنان اجازه نمی‌دهد تا با استفاده از قوه قهریه به سرکوب گروه‌های رقیب پرداخته و صدای آنان را خاموش کنند. بیش‌ترین تبلیغات منفی بر ضد سکولاریسم در طی یک قرن گذشته از سوی حزب تحریر، القاعده، طالبان، اخوان‌المسلمین، و دنباله‌روان این‌ها صورت گرفت، زیرا راهی بود برای پنهان کردن ناتوانی‌شان از درک بحران‌های جوامع توسعه‌نیافته و درماندگی از حل آن‌ها. در واقع مشکلات جوامع محروم‌مانده از توسعه همانند است، چه اسلامی و چه غیر اسلامی، از افریقا و امریکای لاتین تا شرق اروپا و جنوب آسیا، و این ربطی به دین ندارد.


دروغ این گروه‌ها در باره سکولاریسم را از این‌جا می‌توان کشف کرد که بسیاری از رهبران اخوان و سایر گروه‌های بنیادگرا عاشق زندگی در ترکیه، لندن، جرمنی، فرانسه، اسکاندیناویا، استرالیا، کانادا و امریکا هستند، نه افغانستان، ایران، سودان یا دیگر مناطق تحت کنترل بنیادگرایان در سوریه، صومالیا، لیبیا، و مالی. در هر جا که بنیادگرایان دینی به حکومت رسیده‌اند تبعیض و انحصارگرایی بوده است حتی در برابر رقبایی که هم‌فکران خودشان بوده‌اند. به عکس، در جوامعی که سکولاریسم به درستی تحقق یافته است مسلمانان اجازه دارند که مساجد، مکاتب، مراکز اسلامی، رسانه‌های تصویری، نشریات چاپی و هر گونه فعالیت مسالمت‌آمیز قانونی خود را به پیش ببرند، بدون توجه به این‌که اخوانی‌اند یا تحریری، سلفی‌اند یا صوفی، شیعه‌اند یا سنی و غیره.


چرا با یک مشت دروغ و فریب مانع هم‌زیستی مسالمت‌آمیز شهروندان در جوامع ما می‌شوند؟ چرا آن‌چه را برای خود و فرزندان خود می‌پسندند برای بقیه مردم نمی‌پسندند؟ چرا دختران خودشان به قطر، ترکیه، فرانسه و انگلستان تحصیل کنند و دختران مردم در افغانستان اجازه تحصیل نداشته باشند؟ چرا دین را تبدیل به هیولایی وحشتناک می‌کنند که ابزار شکنجه و سرکوب مردم باشد؟

 

باید هراس را کنار بگذاریم و از گفتن حقایق تردیدی به خود راه ندهیم. کسی که می‌خواهد با سکولار خواندن دیگران تجریح‌شان کند، شکی نداشته باشید که فریبکار است و خبث نیت دارد. باید مردم بدانند که سکولاریسم هم به سود دین‌شان است و هم به سود دنیای‌شان. باید کسی حق نداشته باشد که به نام خدا بر گرده مردم سوار شده و از آنان بهره‌کشی کند. باید کسی حق نداشته باشد که مقدسات را وسیله شهوت‌رانی، پول‌اندوزی و منصب‌پرستی خود کند. سکولاریسم یعنی همین.

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل  ۴۴۰        سال نــــــــــــــــــوزدهم        سنبله / میزان     ۱۴۰۲         هجری  خورشیدی     شانزدهم  سپتمبر ۲۰۲۳