کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

              نصیرمهرین

    

 
پنجۀ ترور وجهل در گلوی مردم مظلوم

 

 




دریغا جز که غم بهر سرودن نیست، میدانی؟
درین طالب سرا، جز گورکندن نیست، میدانی
                                                   (بهارسعید)

 


درادامۀ شیطنت های سیاسی وماجراجویی های تحریک کننده و زادۀ سلطه ناتو داران و برمبنای زمینه ها وعوامل موجود در روسیه، احتمال حملۀ روسیه بر اوکرائین تحقق یافت. وما خبر از دربدری وفرارمیشنویم، خبر از ریختن خون افسران وبیگناهان و چاق شدن کار فابریک های سلاح سازی. مایی که لشکر بیگانه، ریختن خون ودربدری ومظلومیت دیده ایم، بیشتراز دیگران رنج آنانی را میتوانیم بیابیم که قربانی این مهلکۀ جنگ افروزان سودجو شده اند.
واز آنسوی به قول بهارسعید شاعرعزیزما، از طالب سرایی که خبر جزگورکندن نیست، صبح با شنیدن انسان آزاری از خواب برخاسته ایم وشب با شنیدن خبر دهشت افگنی وبالا رفتن میزان بی حرمتی وبی امنیتی سر به بالین خواب نا آرام نهاده ایم.
در آن ماتمکدۀ مظلوم که زن برخاست وکمرمخالفت بست وسخن از جنایت، جهل وتبعیض را فریاد کرد، برحق که در معرفی سیمای انسانکشان سرمست از بادی تحویل گیری قدرت مؤثر بود و حتی طراحان و معامله گران را نیز به بحران تأئید طالبان مواجه کرد. اما از آنجایی که جنایتکار آرایش یافته با هفت قلم هم اگر باشد، کار خود را میکند وآنچه را که فرا گرفته است انجام میدهد؛ دست در گلوی زنانی نهاد که سر را درکفت نهاده بودند. هنگامی که مخالفت گسترده شد، طالب فرستاده شده به ناروی، ننگ بی خبری را بر زبان آورد وبگونۀ تلویحی پای داعش را در توقیف آنها در میان. اما همه میدانستند که جنایت، کار طالبان است. دیری نگذشت که "اعتراف " هایی را انتشار دادند تا از اهمیت نقش وضربات تاریخی حرکت زنان بکاهند. شگردی که تازه نیست، حکومت های استبدادی پس از توقیف چنان دشواری وفضای شکنجه آمیز را براسیران خود تحمیل میکند، که سخنان مورد نیاز بر زبان بیاورند. طالب گور کن را درنظر آوریم که آیا از تهدیدی که در قلم نیاید وزبان از گفتن آن عاجز است، دریغ کرده است. یکی وراست، گرفتن اعتراف زیر شکنجه وآنچه ادعا شده است، نه تنها صحت ندارد بلکه برگ دیگری بر کتاب قطور جنایت این گروه جاهل ومزدور بیگانه می افزاید.


در ادامۀ هراس گستری وژرف کردن فشارهای اقتصادی و روحی طالبان، سنت استبدادی- تاریخی مستبدان را روی دست گرفته، خون آشامان در کابل وشمالی به خانه ها ریختند. بالشت ها ودوشک ها را تکه وپاره کردند و جویای احوال اعضای خانواده شدند. وقتی مادری با چشمان اشک آلود گفت، پسرم چند سال پیش شهید شده است، با بیرحمی بر او چیغ زدند ودست به اسلحه بردند. وقتی کسی گفت، سلاح در بالشت نمی باشد، او را زیر ضربات قرار دادند...
 

 

طالبان برای ادامه حیات بیمار گونه، برای دریافت پول وشناسایی سیاسی، دست به هر کاری می زنند. اکنون که پوتین پای در اوکرائین نهاده است، گویی زمان آن رسیده است که به یکی دیگر از وظایف نوکرمنشانه از این جغرافیای مناسب آماده شود تا پشت گردن پوتین را دندان بگیرد. در بهای چشم پوشی از بازتاب دادن جنایاتی که این گورکن همه روزه در حق مردم مظلوم وستمدیدۀ وطن ما اعمال میکند.


روزگار غمباری است، نازنین.



 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل   ۴۰۳     سال هــــــــــژدهم                حوت۱۴۰۰                       هجری  خورشیدی         هشتم مارچ   ۲۰۲۲