کابل ناتهـ، Kabulnath
|
کنفرانس لندن وتولید مواد مخدر در افغانستان
نصیر مهرین
کنفرانس لندن (31 جنوری 2006)، پایان یافت. مطابق پیش بینی، اصحاب الدولت و موافقین جهانی آزمون افغانستان پس از سپتامبرمشهور، ازدستاوردها وموفقیت های کنفرانس سخن زدند. یکی از دستاوردهای را که از آن نام بردند، وعده 11 ملیارد دالری است که طی چند سال تحویل منابع مصرفی امور افغانستان خواهد شد. تردیدی نتواند بود اگر گفته آید که این خوشی از طرف دولتیان ومنابع پول دهنده، مطابق منطق تهداب گذاری و فیصله های است که کشوری را بر روی آن بنیاد می نهند !. تا حال هرچه شده است از برکت همان پول هاست. عرض وجود ویا تحکیم موضع تازه بدوران رسیده گان و یا راندن و آوردن بازنشسته گان در سایه حضور ونقش همان پولها ولزوم دیدهای منابع حاکم وناظر بر امور است. واین وعدهء پسین نیز در آن راستا دارای کارآیی های تواند بود. زیرا منابع مصرفی پولهای پیشین بسیار قابل بازخواست اند و اگر جسوری قد برافراشت وگفت " I.N.G " ها پولها را حیف ومیل میکنند، وپای نظارت وتحقیق در میان آورد، کار را به تخویف وتهدید ودورکردن او کشانیدند. یک واقعیت وجود دارد که همه میدانند که پولها در مجاریی بمصرف نرسیده است که از آن زیر پوشش بازسازی و خدمت به مردم افغانستان یاد کرده اند. وتاثیر این بازتاب به اندازه یی بود که در ختم کنفرانس تذکر رفت که ازین پس 50% پولها از طرف به کار میرود ! از تامل بربقیه گپها میگذریم وبر یکی از نکاتی اشاره میکنیم که پس از کنفرانس بن همواره بعنوان یکی از اهداف مبارزه، هم ردیف مبارزه با تروریسم نشانی شده است. مبارزه با [مواد مخدر] که گاهی از کشت آن وگاهی از قاچاق آن نام برده اند. ادعای کمک به مبارزه بامواد مخدر در افغنانستان در فیصله های بن، توکیو، برلین،کنفرانس وزرای کشورهای ناتو ( قوس 1383 در بروکسل ) تذکر رفته است. با آنکه هیچ نوع دستاوردی درین زمینه در دست نیست ونبود دستاوورد، مستلزم باز اندیشی به خطاها واشتباهات وعلطی ها است، این بار گفتند که تاسال 2007 جلوتولیدمواد مخدر درافغانستان گرفته شود. پرسیدنی است که آیا چنین مامولی میتواند متحقق گردد ؟ در تردید آن به نظر می آید که باید گفت: سوگمندانه، اوضاع در افغانستان در مسیری سمت یافت که جامعه ما بستر مساعد تروریست زایی وتروریست پروری و بذر همه بته های زهر آگین و خار راه حال وآیندهگردید. ازهمینروست که افغانستان در صدر کشورهای تولید کننده کشت حشحاش قرار دارد. (سال گذشته 2600 تن). و این بلای عظیم در سرتاسر افغانستان دامن گسترده است. زارعان بدلیل وعده و وعید باندهای مافیایی وقاچاقبران مواد مخدر، زمین های بسیاری را به زرع خشحاش اختصاص داده اند. واین مصیبت به تنهایی به منظور پاسخگویی باند های قاچاق فراخ دامن نشده است بلکه بعد دیگرآن معتاد کردن هزاران انسانی است که امروز در گوشه وکنار افغانستان در پنجه های "مرگ" آور مواد مخدر گرفتار اند. واین در حالی است که بگفته وزیر امور صحیحه دولت جمهوری اسلامی افغانستان 70% تا 80% در صد مردم از افسرده گی رنج می برند. مادران محروم از داشتن دوا، برای کاستن فشار درد اطفال خویش، از مواد مخدر کار می گیرند. بیکاری مزمن بیداد میکند. فقر وتنگدستی گلوی اکثریت مردم را فشار میدهد... در یک نگاه دقیق و کاربرد منظور زمینه سناسی های توسعه مواد مخدر درافغانستان، معضلات و مشکلات بزرگتری در پیش چشمان ما ظاهر میشود. وچنین است که تعیین سال 2007 در خلا برنامه های جامع که مبتنی باشد بر ریشه کردن اسباب موجبه پیدایش ورشد مواد مخدر درافغانستان دور از باور میتواند باشد. پنداشته میشود، در طی چند شال پسین، برنامه جامع برای رونق امور کشاورزی وسایر امور تولیدی وجود نداشت. مصارف بی برنامه در وضعیتی که (ان. ج. اوی) ها برنامه های سوء استفاده خویش را داشتند واز طرف مقامات دولتی نیزپشتیبانی شده اند، در شرایط بی نظمی کلی وشعار بازی وبی بازخواستی، بیروکراسی و رشوه ستانی کم نظیر در حالی که باند های مافیایی دست درازی در کشورهای که بعنوان معبر تولیدات مواد مخدر مطرح هستند داشته اند، تشویق باند های مافیای برای کشت و تولید مواد مخدر همراه با بالابردن تناشب قیمت آن به مقایسه تولیدات پیشین ... زمینه های اصلی این معضله مرگ آور را تشکیل میدهد. یقین وجود دارد که نه امضا کننده گان کنفرانس لندن ونه هیچ منبع دیگری تا وقتی که به راه و رسم چندین ساله به مسابل افغنستان ومنتجمله گشت و تولید مواد مخدره در افغانستان بنگرد، توفیقی در زمینه نخواهد داشت. باتوجه به سوء استفاده ها ی که تاحال به عمل آمده است، این بار نیز با چند حرکت نمایشی تبلیغاتی، با افتتاح چند شفاخانه کوچک برای معتادان مواد مخدره و سوحتن چند مزرعه کسانی که واسطه و وسیله ای در دولت وحامیان آن ندارند، مشکل مرگ آور کشت وتولید آن مواد در افغانستان مظلوم ومحروم پا بر جای میماند.
*********** |
بالا
سال اول شمارهً بيست و دوم فبروری 2006