کابل ناتهـ، Kabulnath
|
به مناسبت مراسم نكوداشت استاد براتعلي فدايي
q محمدكاظم كاظمي
بزرگداشت استاد براتعلي فدايي، چيزي بود كه از سالها پيش آرزويش را داشتيم و اميدوار بوديم كه بالاخره يكي از مراكز يا نهادهاي فرهنگي كشور، اين انتظار ديرپاي را برآورده كند. خوشبختانه «انجمن ادبي ناظم هروي» در اين كار نيكو پيشگام شد. چه بهجا بود اين پيشگامي و چه مناسب بود اين انتخاب، چون استاد فدايي، از چند نظر، شايستة چنين تقدير و تكريمي است; هم به واسطة پايه و ماية شاعري و فضل و دانش ادبي و هم به واسطة پيشكسوتي در شعر.
و من در اين نوشتة شكستهبسته، ميكوشم ضمن اداي دين به استاد، به واسطة حقي كه بر همنسلان من دارد، بعضي از وجوه شعر و شخصيت استاد فدايي را كه به گمان من او را شايستة هرگونه نكوداشتي ميسازد، برشمارم.
١. پيش از همه بايد قريحة ادبي و تسلّط استاد بر اساليب شعر كهن را ستود. او شاعري است آشنا به اصول و فنون سخنوري، البته با همان معيارهايي كه در ادب سنّتي ما رايج بوده است. از اين لحاظ، او را ميتوان تالي بزرگاني همچون قاري عبدالله، غلاماحمد نويد، غلامنبي عشقري و بالاخره استاد خليلالله خليلي دانست. به باور من، پس از استاد خليلي، ما شاعري با اين مايه تسلط بر اصول و فنون شعر سنتي خويش نداريم.
٢. ولي با همه گرايش و وفاداري به قالبها و معيارهاي بلاغت قديم، استاد فدايي كوشيدهاست در محتواي آثارش پايبند مضامين مكرّر و مفاهيم كهن نماند و تا حدي كه سبك كار او اجازه ميدهد، همپاي تحوّلات زمانه حركت كند. شعرهاي او غالباً به مسايل و مضامين مطرح در جامعة امروز ارتباط دارند، و در آنها انعكاسي از حوادث هر مقطع تاريخي را ميتوان ديد.
٣. مذهبيسرايي، يكي از ديگر زمينههاي جدّي كار استاد فدايي است. او شاعري است شيفتة بزرگان دين، و در همان قوالب سنّتي، منقبتهاي بسياري براي آنان سروده است. بسياري از مناقب استاد فدايي نقل محافل منقبتخواني افغانستان است، چه در هرات و چه در ديگر جايها; و بسياري از منقبتخوانان سنّتي افغانستان، شعرهايي از او را در حافظه دارند.
٤. اما از اينها كه بگذريم، يك شاخصة شخصيت استاد فدايي ـ كه بهراستي قابل تحسين و تقدير است ـ آزادمنشي اوست. او هيچگاه در جوار مراكز قدرت نزيسته و ستايشگر هيچيك از قدرتمداران عصر نبوده است. او دوران حكومت حدود ده زمامدار افغانستان را درك كرده و همواره، چه صريح و چه ضمني، منتقد و يا معارض نظامهاي حكومتي بوده است. و درست به همين لحاظ، هميشه در معرض كممهري حاكميتهاي مختلف قرار داشته است. در سالهاي دهة چهل، شعرهاي انتقادي استاد فدايي در نشريات «اتفاق اسلام» و «ترجمان» نقل زبانها بود و او بالاخره شغل دولتياش يعني رياست فوايد عامة ولايت بادغيس را بر سر همين انتقادها و افشاگريها نهاد. در دوران اشغال افغانستان توسط نيروهاي روسي هم فدايي به صف معارضان حاكميت پيوست، تحت تعقيب قرار گرفت و چندين سال آوارگي در ايران را در پي آن تجربه كرد. اين سلوك معنوي فدايي، البته او را همواره از امتيازهاي مادياي كه در اين سالها نصيب بسياريها شد، محروم داشته است. چنين است كه شاعر ما، سالهاست كه بر اورنگ سلطنت فقر تكيه زده است.
۵. خصيصة ديگر استاد فدايي، شاعرپروري اوست. او از نخستين بانيان و فعالان حلقات ادبي هرات در عصر حاضر بوده و حدود نيم قرن، در اين مجامع و محافل حضوري جدي داشتهاست. حاصل اين فعاليت هم پرورش يك نسل از شاعران جوان آن روزگار بوده است كه بعضي از آنان همچون ظاهر رستمي و نظامالدين شكوهي اكنون از شاعران شاخص هرات به شمار ميآيند.
باري، استغنا، مناعت طبع، تواضع و فروتني، خلق خوش و قوّت طبع، فقط بخشي از خصايلي است كه استاد فدايي بدان آراستهاست. او از معدود شاعران ماست كه در سن قريب به هشتاد سالگي، با همان قوّت طبع جواني شعر ميگويد و حافظهاش سرشار از شعرها و خاطراتي ماندگار است.
خداوند ساية اين ناژوي استوار و همواره سرسبز شعر هرات را همواره بر سر اين شهر حفظ كند.
تنها عکس هایی این مقاله از بخش فارسی بی بی سی امانت گرفته شده اند. *********** |
بالا
سال اول شمارهً هژده دسمبر 2005