کنفرانس «نگاهی به دههء امانی»

در فرانکفورت

 

 

گزارش از علی

 

در ماه جنوری کنفرانس شکوهمندی به منظور مطالعهء درورهً سلطنت امان الله خان در یکی از سالون های حومهء شهر فرانکفورت آلمان بر گذار گردید که در آن جمعیت عظیمی از علاقمندان تاریخ کشور و هوا داران تجدد، گرد آمده بودند.

در این کنفرانس که زیر نام «نگاهی به دههء امانی» برگزار گشته بود، تنی چند از اعضای خانوادهً شاه فقید سهم فعال داشتند. سه تنی که از خانوادهً امانی در این جلسه شرکت ورزیده بودند، عبارت بودند از شهزاده احسان الله فرزند شاه امان الله، شاهدخت هندیه دخترش، و لیلا د افغانستان، دختر کلنل تواب طرزی،عروس وی.

ابتکار برگزاری کنفرانس را «کانون سیمای فرهنگ» به دوش داشت و تلاش و کوشش تحسین برانگیز «مستوره هاشمی» مسؤول این کانون در امر تنظیم و اجرای کنفرانس شکوه خاصی به این نشست علمی ـ فرهنگی بخشیده بود.

محفل با آهنگ استاد اولمیر و اتن گروهی از جوانان آغاز گردید و قبل از آن اعضای خانوادهً شاه امان الله، ضمن تشریفات خاصی به سالون فرا خوانده شدند و حاضران به افتخار شان به پا خاستند و با کف زدن های ممتد از آنان استقبال کردند.

مستوره هاشمی در بیانیه آغازگرانه اش، دوره امانی را، از درخشان ترین دوره های تاریخ کشور خواند و آرزو کرد تا این دروه طلایی در بوتهء نقد و داوری راستین منتقدین تاریخ افتد.

او پس از خوانش بخشهای برنامه از شهزاده احسان الله که با همسرش از شهر ژینو کشور سویس آمده بود، تقاضا کرد تا بیانیه اش را ایراد کند. شهزاده احسان الله که به لهجهء خاص و شیرینی صحبت میکند و با سخرانی خویش را به فارسی دری ولی با رسم الخط لاتین نگاشته بود، مورد توجه حاضران قرار گرفت.

او از نخستین روز های سلطنت پدرش که برابر با قیام مسلحانهء مردم کشور برای استرداد استقلال بود، آغازید و آنگاه یکایک آرمان های چهار گانهء پدرش را برشمرد. سخنرانی شهزاده احسان الله با شور و احساسات و کف زدن های حاضران بدرقه گشت.


 

دومین سخنران، محترم دوکتور لطیف ناظمی محقق دانشمند و شاعر مطرح در حلقات رفیع شعر افغانستان بود که زنده گی زنان را در پرتو قوانین دورهً امانی بررسی کرد، سخنرانی ایشان که «دههء تجدد و مسأله زنان» نام داشت، تحلیلی بود از دستاورد های دورهً تجدد در حوزهً آموزش و پرورش، رفع حجاب، مطبوعات، خدمات بهداشتی و گونه گون تحولات زندگی زنان در این برهه زمانی. در پایان صحبت ایشان، احسان الله د افغانستان، نزدیک میز خطابه رفت و لطیف ناظمی را در آغوش فشرد و شاهدخت هندیه نیز در برابرش به پا خاست.

محترم نصیر مهرین نویسنده و تاریخنگار نام آشنای کشور، بیانیه خویش را با نخستین خطابهء شاه امان الله آغازید که هنگام حصول استقلال کشور بر زبان رانده بود. او گفت: «هرچند هنگام رو آوردن به تاریخ معاصر افغانستان، جلوه های تجدد را میتوان در دور دوم امارت شیرعلی خان نشانی کرد و در دورهً امیر حبیب الله خان متبارز تر و چشمگیر تر آن را دید، اما ویژگی های دورهً امانی در کوتاه کردن دست استعمار از مداخله در امور داخلی و خارجی و با داشتن برنامه های شکوهمند و گسترده است، که حتی پای مقایسه آن را نمی توان با پیشتر ها، به میان آورد.»

 

 

نصیر مهرین به اصلاحات امانی و نو آوری های دولت وی اشاره راند و آنگاه به دشواری ها و نا سازگاری هایی این دوران و ویژگی های نا به جایی که از قرائت نادرست برخی از ملا ها از دین مایه میگرفت، تکیه کرد و آنگاه به مقایسه یی میان دورهً دهسالهء امانی و روزگار آل سامان پرداخت و در تحلیلی جامعه شناسانه، نظام امانی را به بررسی گرفت و بر اشتباهات شاه تأمل کرد.

سخران بعدی، محترم ایشور داس از اهل پژوهش بود که در مقالت ممتعی به پیشینه زندگانی هندوان در افغانستان پرداخت.

ایشور داس به دوران پیش از اسلام اشاره راند که باشندگان این سرزمین پیروان ادیان هندویی، بودایی و رزدشتی بودند و پیشینه سکونت هندوان به روزگاران قدیم میرسد.

گفتنی است، کسانی که امروز ادعا می کنند، هندوان افغانستان را، انگلستان هنگام اشغال کشور از سرزمین زیر سلطهء خویش یعنی هند بریتانوی بدینجا آورده اند، ادعای نادرست است و از عدم آگاهی شان گواهی میدهد. درست که درین روزگار نیز کسانی به افغانستان مهاجرت کردند ولی هندوان قرن هاست که در کنار ما زیسته اند و با غم ها و شادی های هم میهنان خویش شریک بوده اند.

ایشور داس از کار های دیوانی (نند لال گویا) در زمان محمود غزنوی گفت و از (سده نند) که در روزگار امیر عبدالرحمن خان فرمانده قطعهء تشریفات بود، یاد کرد. محور اساسی صحبت وی، دورهً سلطنت شاه امان الله بود که در این روزگار بر تعصب های شرم آور خط بطلان کشیده شد و شاه در خطابه یی گفت: «هندو، هزاره، شعیه، سنی، احمد زایی و پوپلزایی نداریم، بلکه همه یک ملت هستیم و آنهم افغان».

او افزود که شاه امان الله خود، خواستهای دوازده فقره یی هندوان را برآورده ساخت و قشقه کشیدن، مجبور ساختن هندوان به پذیرفتن دین اسلام را لغو کرد و برای آنان آزادی مسافرت و آزادی انتخاب لباس مورد نظر شان را داد.

آخرین گوینده، هندیه د افغانستان بود که از ایتالیا آمده بود و از چندی است با شهزاده خانم لیلا د افغانستان، سرگرم یاری رسانی به نظام آموزشی کشور و همیاری با بنیاد محمود طرزی است. شاهدخت هندیه، نخست اهداف سه گانه اش را در سفر به افغانستان بر شمرد و گفت: گشایش بنیاد محمود طرزی در شهرک دارالامان، بنیاد گذاری مدرسهء محمود طرزی، قلعه و مرکز حمایت و نگهداری از دختران یتیم و بی سر پناه در شهر کابل، از هدف های آیندهً شان است.

آنگاه به خاطراتی از پدرش از روز گار تبعید در روم یاد کرد که هرگز از یاد وطن غافل نبود، همواره به فرزندانش درس اعتقاد به اسلام و مهر به میهن را آموخت، آنان را با تاریخ و پیشینه ها آشنا می ساخت و در زنده گی خانواد گی، پدر مهربانی بود که فرزندانش را در روزهای تعطیل در کنار بحر میبرد، با آنان بازی میکرد و از ارمان های خویش در روزگار سلطنت خویش به آنان باز می گفت.

او گفت: من روز های پایان زنده گیش در کنارش نبودم، اما شنیدم که در آن آخرین روزهای حیات خواست تا آهنگی از استاد قاسم را بشنود که خوانندهً محبوب او بود تا بدین وسیله یاد وطن را بار دیگر زنده کند و آخرین واژه یی را ه هنگامم خاموشی جاویدانه اش در بامداد (25 اپریل) سال 1960 برزبان راند، نام کابل بوده است.

بعدأ پیام و شعر زیبای خانم لیلا تیموری، نویسنده و شاعر و ژور نالیست فرهیخته را که به مناسبت دهه امانی از امریکا ارسال کرده بود، توسط مستوره هاشمی قرائت شد.

در پایان بخش سخنرانی ها مستوره هاشمی به هدایایی اشاره راند که برای مهمانان در نظر گرفته شده بودند. یکی از این هدایا، تمثال شاه امان الله بود به خامهء هنرمند بی بدیل، نقاش، خطاط و دیزاینر نام وار اسراییل رویا که به احسان الله د افغانستان سپرده شد، نقاشی های از استاد فتانه بکتاش و دوشیزه پاکیزه یوسفی به لیلا د افغانستان و هندیه د افغانستان و سه تابلوی دیگر به سه سخنران دیگر محفل داده شد.

درین لحظات چند تن از کودکان با لباس های سپید و تصویری از شاه امان الله روی سینه داشتند، به صحنهء فراز آمدند و دسته گل هایی را به اعضای خانواده شاه امان الله و سه تن از سخنرانان تقدیم داشتند.

مسؤول کانون سیمای فرهنگ از تمامی کسانی که در امر راه اندازی این کنفرانس، او را یاری رسانده اند، سپاسگذاری کرد و آنگاه مهمانان را به دیدار نمایشگاهی فرا خواند که از تصویر های شاه امان الله خان تهیه گشته بود.

در این نمایشگاه، تصاویر فراوانی گرد آمده بود، که میتوانست گوشه یی از زند گانی شخصی و رسمی شاه امان الله را حکایت کند. عکس هایی از همسر، فرزندان، وابستگان شاه اعضای کابینه و یاران و همکاران وی.

بخش پایانی کنفرانس «نگاهی به دههء امانی» را کنسرت و شعر خوانی احتوا کرده بود که به گویندگی پروین ارغندیوال اجرا گشت. در این بخش محمد نسیم اسیر و مسعود فارانی شعر های شان را در ستایش استقلال و نو آوری های شاه امان الله باز خواندند.

در بخش موسیقی استاد حسین بخش، فرزند استاد رحیم بخش نخست چند آهنگ از استاد قاسم را چنان استادانه اجرا کرد که فضای دربار شاه امان الله خان را با حضور داشت استاد موسیقی افغانستان استاد قاسم باری دیگر در اذهان حضار مجسم گردانید.

پایان محفل، صدای شور انگیز ولی حجازی، خواننده جوان و خوش آواز بود که مهمانان را به وجد آورده بود.

محفل در نیمه شب پایان پذیرفت و سالون زیبای پارادیس پلست (قصر فردوس) که با شمع ها و گل های فروانی آذین بسته بود، در تاریکی فرو خفت، تنها هدیه یی را که مهمانان با خود می بردند، یادی از دوران طلایی دههء امانی بود و نظم و سازماندهی چشمگیر کنفرانس. 

 

 

این گزارش برای مرتبه اول به تاریخ ششم فبروری به سایت فردا نشر شده است.

 

دروازهً کابل