دکتور اسدالله حبیب
|
«همه ساله بخت تو پيروز باد!»
پخش برنامه يی فرهنگی که بيشتر با ياران و همدياران ديرينه، يعنی هندوان و مسلمانان افغانستان سخن بدارد، ستودنيست. اين مردمان سرافرازيهای مشترک داشته اند و مصيبت های مشترک ديده اند و اکنون هم کشتی نشينان يک غربت اند. در دلم اين آرزو می بالد که نبشته های شما چراغ سبزی به سوی آموزش و کار های ذهنی برافروزد، زيرا از بد حادثه مردم ما چه هندوان و چه مسلمانان روز تا روز، به کار های بدنی می افتند و از کار های ذهنی و دانش آموزی دور و دورتر می گردند. شايد تا جايی اين هم از ستمهای غربت است که کتاب و قلم را از پنجهً بسا هم ميهنان ما ربوده است، مگر نبايد آن را پذيرفت و به اين ستم تن داد. وديگر به آن افق روشن می نگرم که نمونه های نثر شسته و پيراستهً دری يا به هر زبانی که می نويسيد ارائه فرماييد. در دور از دياری واژگان به فراموشی می روند و زبان می شکند و می فرسايد و زير تأثير زبان کشور ميزبان به هزار بيماری دچار می گردد. فرهنگيان راست که به تندرستی زبان نيز بينديشند و نسبت به آن بی پروا نباشند. در يکی از سرود های (ريگ ودا) خوانده ام که: « آن که پای خود را به حرکت در می آورد، سفر را به پايان می رساند.» لذا به کاميابی شما شکی ندارم. در زبانهای آريایی باستان دريای سند را " هندهو" می ناميدند. تا آن دم که موجهای هندهو می شتابند خامه های پاکدلانی چون شما و همدلان شما جولانگر بوَد! با ستايشها و احترام
کانديد ای اکادميسن دوکتور اسدالله حبيب
|