کابل ناتهـ، Kabulnath


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

داکتر اکرم عثمان

 

 

 

استاد آصف آهنگ برلیانی اصیل
بر انگشتر نهضت روشنفکری افغانستان

 

 

 

کم و بیش هشتاد سال از عمر پربار فرزند شایستهء جامعهء روشنفکری ما استاد محمد آصف آهنگ میگذرد.

خاستگاه و زادگاه او کوچهء چنداول شهر کابل است ـ محلهء مشهوری که در دامانش جوانشیرها کردها و دیگر شیرمردان و نام آوران را پرورده است.

آصف آهنگ فرزند ارشد محمد مهدی خان چنداولی مشروطه خواه معروف می باشد که در عهد نادرشاه بعد از تحمل زجر زندان به دار آویخته شد.

دانشمند و پژوهشگر معروف نصیر مهرین به حواله دفتر خاطرات عبدالصبور غفوری که به همت او بعد از تنقیح و تبویب و نشر رسیده است، از لحظات واپسین حیات محمد مهدی خان چنداولی چنین حکایه می کند:

«... ساعت شش صبح بود که خیال محمد وردکی حواله دار دروازه اطاق را باز کرد و سلام داد. از دیدن او خیلی پریشان شده پرسیدم که چه خبر است؟ مهدی جانم را بدائره قلعه خواسته اند. از شنیدن این خبر دلم به هم خورد... مهدی جان بیدار شد. خیال محمد سلام داد و گفت: پسر شما به دائره آمده ... رنگ مهدی جان سفید پرید و تکان شدید خورد...

مهدی جان در حالی که لنگوته خود را بسته کرده و چپن خود را می پوشید گفت نی عزیزم، چنین که خودت فکر میکنی نیست البته که مثل خواجه هدایت الله خان روز آخر زنده گانی من میباشد. درین مدت پسر مرا اجازه ندادند که مرا ببیند حالا هم پسرم نیامده است. صبور جان می فهم که این آخرین دقایق زنده گی من است با تو وداع میکنم. مرا از دعا فراموش نکن و اگر از زندان نجات یافتی، از یونس و آصف (آصف آهنگ) خبر گیرا باش. عزیزم... من از جهان ناکام و نامراد و در حالیکه اولادهایم صغیر و عیالم جوان میباشد، کشته میشوم..»

ناگفته روشن است که این سطرها هوا و طعم داستانی رقیق و تکاندهنده ای دارند. خبر از شهادت آزاد مردی می دهند که گناهش قانونمند بودن یک نظام مطلقه و خود کامه بود، نظامی که میخواست حداقل تساهل و تسامحی را که در عهد امانی شکل گرفته بود، نابود کند و به تبع آن تمام جوانانی را که هواخواه شاه امان الله بودند، از بین بر دارد.

نادرشاه در گام نخست که زمامداری آزادی ستیز وبیرحم بود. در قساوت قلب یکی از قسی ترین پادشاهان روزگار بود. به گواهی تاریخ، در کشتار مخالفینش همواره ابتکار و استعداد شگرف و نادری از خود نشان میداد. در مقام حذف مخالفان لحظه ای درنگ نمی کرد.
این قلم باری از سردار اسدالله خان سراج که خواهرزادهء نادرشاه بود، شنیده است که: «نادرشاه همان روزیکه غلام نبی چرخی را زیر قنداق تفنگ سپاهیانش در باغ دلکشاه به قتل رسایند، همراه با من راهیی باغ قصر دارالامان شد و در آنجا در بارهً جنس و خاصیت گلبوته ها و درختهای آن نزهتگاه، آرام آرام صحبت میکرد و کوچکترین پشیمانی و ناراحتی از سیمایش خوانده نمی شد؟ برای چنان پادشاهی کشتن مشروطه خواهی، چون مهدی خان چنداولی به سهولت نوشیدن یک گیلاس آب بود.»

استاد محمد آصف آهنگ خلق الصدق چنان رادمردیست. مردیکه زیر شمشیر «دموکلس!» هم امان الله مشروطه پرور و آزادی خواه را از یاد نبرد.

آصف آهنگ را میتوان یکی از علمبرداران نهضت مشروطه خواهی به شمار آورد. او در یکی از تالیفات ارجمندش « پاسخ به اتهامات نبی عظیمی» در باب کارنامهء سیاسی اش چنین آورده است:

«جمعیت وطن توسط میرغلام محمد غبار، میر محمد صدیق فرهنگ، سرورجویا، میر فتح محمد فرقه مشر، براتعلی تاج، عبدالحی عزیز، و نورالحق هیرمند به حیث هیئت بنیادگذار، عریضه ای به منظور تشکیل جمعیت "وطن" حضور ظاهرشاه پادشاه افغانستان، توسط مورخ بزرگ کشور احمدعلی کهزاد که خود عضویت جمعیت وطن را داشت تقدیم نمودند و از آن تاریخ جمعیت وطن به کار و فعالیت و مبارزه سیاسی خویش آغاز کرد.»

استاد آهنگ می افزاید: «به اث فعالیت جمعیت ما روشنفکران و جوانان وطن و قبولی شاه محمود خان صداراعظم از اصول دموکراسی، مقدمه مقدم جاه مردم به بعضی از حقوق خویش نایل گردیدند. اولین مؤسسه و اداره که به صورت انتخابی در آمد، بلدیهء ملی بود که جمعیت ما در آن چهار عضو داشت که با رأی مستقیم و سری و آزاد و از جانب شهریان کابل انتخاب گردیده بودند.

1-    میر محمد صدیق فرهنگ

2-    سرور جویا

3-    براتعلی تاج

4-    محمد حسین نهضت

در دروه هفت، جمعیت وطن هفت کرسی در شورای ملی بدست آورد که نامهای شان از اینقرار اند:

1-    میر غلام محمد غبار

2-    سید محمد دهقان بدخشی

3-    محمد کبیر غوربندی

4-    محمد انور بره کی

5-    نور علم مظلوم میدانی

6-    عبدالولی قریشی

7-    سخی امین

برعلاوه از وکلای بلدیه ملی و شورای ملی که وکلای جمعیت وطن در آن فعال بودند در اتحادیه محصلین که به خاطر تنویر افکار عامه به وجود آمده بود هم اعضای فعال و مهم داشتند که می توان از چند ن نفر نام برد، محمد یونس سرخابی، میرعلی احمد شامل، محمد عظیم طاهری و دیگران.

بعد از رویکار آمدن سردار محمد داود چون خاطرش از انتشار جراید آزاد و اتحادیهء محصلین و وکلای شورای ملی جمع گردیده بود، تنها وکلایی که تنها براساس قانون بلدیهء ملی کار میکردند، انتخابات بلدیه را هم برخلاف قانون مجریه، با فرمان ملغی قرار داده وکلای که مجددآ کاندید ای مقام وکالت بودند از آن محروم نمود تا وکلای مخالف در بلدیهء شهر کابل راه نیابند.

ولی باوجود تلاش مستقیم دولت بازهم جمعیت وطن توانست تا دو نفر کاندید ای خویش را در بلدیه به پیروزی برساند که عبارت بودند از حاجی عبدالخالق خان و نادرشاه هارونی، ولی بعد از چند به اثر توطئه و دسایس، بازهم اعضای جمعیت وطن را زندانی نمودند که عبارت بودند از: حاجی عبدالخالق خان، نادرشاه هارونی، میرعلی احمدشامل، غلام حیدر پنجشیری و محمد آصف آهنگ. مدت زندان بعضی از این عده تا سقوط حکومت سردار محمد داود خان و روی کار آمدن داکتر محمد یوسف ادامه داشت. بقیه اعضای جمعیت وطن که تحت فشار قرار داشتند به صورت سری فعالیت میکردند.

بعد از رویکار آمدن حکومت انتقالی و تنفیذ قانون اساسی در سال 1343 باردیگر اعضای جمعیت وطن در انتخابات ولسی جرگه کاندید شدند و به شورای ملی راه یافتند. آنها میرمحمد صدیق فرهنگ، عبدالرسول قریشی و محمد آصف آهنگ بودند.

جمعیت وطن در دورهً 13 ولسی جرگه مؤفق شد جناب نور علم را به عنوان نماینده اش به پارلمان بفرستد. او وکیل میدان بود. و کارش در شورای ملی تا کودتای محمد داود خان (سال 1352) ادامه داد. با آن کودتا، دموکراسی بار دیگر از بین رفت. جمعیت وطن و احزاب منحل شدند ویا به فعالیت مخفی روی آوردند.»

 

شایان ذکر است جناب آصف آهنگ در تمام دورانهای حکومات تک حزبی، میدان مبارزه را رها نکرد و دو مناظرهً که بین مدعیان جدید نام وطن ـ بقیة السیف حزب دموکراتیک خلق ـ و حزب وطن به رهبری زنده یاد فرهنگ و آهنگ شروع شد، استاد آصف آهنگ به عنوان پاسدار آن نام مقدس، ادعانامهء بالا را درج جراید کرد و از قدمت حزب اصیل وطن دفاع نمود.

 

استاد آهنگ قلمزن، نویسنده و شاعر زبردستی نیز هست و صدها مقاله پژوهشی انتقادی و علمی او از نیمقرن به اینطرف در جراید کشور چاپ شده و اشعار دلپذیرش در زمینه های اجتماعی محرک جوانان تحول طلب و آزادی خواه بوده است.

 

از جناب آهنگ کتابهای متعددی به زیور چاپ آراسته شده که یکی از مهمترین و ارزشمندترین آثارش «یاد داشتها و برداشتهایی ازکابل قدیم» میباشد.

آن بزرگوار ثمرهء سالهای جستجویش را درباب شهر مانوسش کابل باستانی در کتابی حجیم و سخت ارزشمند گرد آورده که خبر از جغرافیای تاریخی، رسم و رواجها، عنعنه ها، مراسم شادی و عزا، بازی ها و پهلوانی ها، عقاید و باورها، شعرا، سرداران مجاهدین ملی کابل در پیکار علیه انگلیس، مدارس و مساجد، عیاری و عیارها، ضرب المثل ها، نثر خوانی، تعزیه داری و دیگر میدهد.
 

آصف آهنگ به خانواده مبارز، دلیر و سر بر کفی تعلق دارد که در قرن اخیر چندین قربانی را نذر راه مشروطه خواهی و عدالت اجتماعی کرده است.

او برلیان اصیلی بر انگشتر نهضت روشنفکری افغانستان ا ست.
 

کلوپ قلم افغانها در سویدن هشتادومین سال ولادت این بزرگمرد وارسته و دانشمند را تبریک می گوید و آرزومند است که درخت کش شاخ عمر پر بارش سالهای سال افراشته و سرسبز بماند.

 

             **************

بالا

دروازهً کابل

سال اول            شمارهً ٢٣         فبروری 2006