کابل ناتهـ، Kabulnath
من زادهٔ آن مُلکِ محرومم کز هر کِه خورده، نیشتر خورده بسیار افتادهست و هر باری پایش بهسنگ و سر بهدر خورده آنسو عرب ریده بهمیراثش اینسو عجم را چوبِتر خورده در جنگلِ جهل و جفا هردم نیشِ هزاران مارِنر خورده در سدههای پیهمِ درهم تیر و تبر، پا تا به سر، خورده خوردهست خنجرها ز دشمن بیش از خویش، اما بیشتر خورده بودهست گنجی، وا دریغا گنج ویرانشده، مُهرِ هدر خورده بانوی نفرینست پنداری کاینگونه سنگِ بیشمر خورده! ای وای بر رنجِ گرانبارش ای وای بر گنجی که: سر خورده! انتاریو – کانادا ۲۰۱۶ میلادی
بالا
دروازهً کابل
الا
شمارهء مسلسل ۳۵۱ سال پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم جدی ۱۳۹۸ هجری خورشیدی اول جنــــــــــــــوری ۲۰۲۰