نام کتاب: آب وآیینه
چاپ نخست ۱۳۹۵ خورشیدی
شمارۀ برگها: ۱۱۴
شاعر: بلقیس پرنیان
جای چاپ: افغانستان
ناشر: خانۀ شعر جوان
نشانی شاعر در فیسبوک: بلقیس پرنیان
"کلاهت را بردار
ببینم
ایا موهایت
به اندازه ی اشکهای من ریخته اند؟."
آب وآیینه نخستین مجموعۀ شعری از سروده های بانو بلقیس پرنیان است که
روزهای پسین مطالعۀ آنرا به پایان رسانیدم. شاعرگرامی در این مجموعه
شعرهایش را در قالب های گوناگون ارائه نموده است. بهره گیری از اوزان عروضی
در سرایش غزلها، رباعی ها و دوبیتی ها را با گونۀ نیمایی در سرایش بسا
اشعار وی در این مجموعه می نگریم.
پس از شروع کتاب با نکات جالبی از محمد شاه فرهود ارجمند، چشم خواننده بر
نام بزرگواری ربوده شده و از دست رفت و نکته یی دامن گستر می افتد که با
تقدیم کتاب برای او، حکایت از فراق عزیزی از عزیزان میهن دارد.:
"تقدیم به برادرم
عبدالاله رستاخیز
آنکه چون جوی رفت و ما راعطش ناک گذاشت"
احساسی که برایم پس از مطالعۀ این درد نامۀ عطش ناک دست داد، به یاد
رستاخیز وشخصیت هایی افتادم که با داشتن آرزو مندی های بهبود خواهانه،
دشواری ها دیدند، در بستری از تحول وبا سن وسال فکری بالاتر رسیدند، اما
دست تبهکار و جنون استبداد گلوهای شان را فشرد.
هنگام ورق گردانی برگهای بیشتر مجموعه، می بینیم که شعر های شاعر عزیز را
درونمایه یی از درد، فریاد وعصیان، فرود بردن بانگ اعترض در گوش متعصبین
گوناگون، تاختن شاعرانه بر زشتی ها وپلشتی ها، جهل و انسان ازاری صمیمانه
همراهی می کنند. عشق به انسانیت با تجلی صاف وشکوهمند آن بدیل شاعرانه و
سخنگوی دل شاعر است:
تعصب چشم ها را کور دارد
دوگوش کر چو مار ومور دارد
شکوه عقل واحسا جوان را
چو پیری درمیان گور دارد.
هنگام توجه به درونمایه های شعر این مجموعــه تأثیر رویداد های تکاندهندۀ
چند دهۀ پسین را بسیار با وضاحت در آن میتوان دریافت. زیرا تجربیات و
دریافت های شاعر از افغانستان و هجرت تحمیلی آغاز شده و با آنها زیسته است.
اما شاعر از آنجایی که انسان و انسانیت را احترام می گذارد، افق دید
انساندوستانه اش پهنای وسیعی به شعر او بخشیده است. هنگامی که از بیداد
"داعشیان" برخاسته از دل جهل تاریخ بر کردها و از حماسه های دختران
"کوبانی" آگاهی یافته، تصور می شود غوغایی در دل ایجاد شده اش را احساس
وپیام صمیمانه وشاعرانه مهار نموده و از دور دست ها درکنار آنها قرار می
گیرد:
دختر کوبانی
دردت به دلم، نگاه گرمت به دلم
از ذلت وبردگیت، شرمت به دلم
دختر کوبانی، پلنگ کردستانی
در کوه وکمر خرام نرمت به دلم.
نکتۀ دیگر وبسیار حائز اهمیت در شعر بلقیس پرنیان، همنوایی و پیمان ناگسست
با امید داشتن وامیدواربودن است. واین ویژه گی نیز شعر او را در مقایسه با
یأس نامه ها و شعر های اندوه گستر فراز می آورد.
ایجاز و کوتاه سرایی و ا دای حق مطلب در آنها از ویژه گی دیگر مجموعۀ شعر
این شاعر عزیز است که به محاسن می افزاید.
طبع لطیف و روحیۀ شاعرانه یی را که دراین مجموعه از شعر های وی می نگریم،
با وضوح تمام سخن از رشد شاعر و چشم امــید داشتن به فراورده های شاعرانه
تر دارد.
برای شاعر ارجمند بلقس پرنیان موفقیت های بیشتر می خواهم و از هموطنان
گرامی خواهش می نمایم مجموعۀ آب وایینه را بخوانند.
تماس برای دریافت کتاب از طریق فیسبوک: بلقیس پرنیان
بلقیس بل
|