کابل ناتهـ، Kabulnath



 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

Deutsch
هـــنـــدو  گذر
آرشيف صفحات اول
همدلان کابل ناتهـ

دريچهء تماس
دروازهء کابل

 

 

 

 

 

 
 

   

رشید بهادری

    

 
کلپتوکراسی چیست!

 

 





این بار رونوشتی را دردست اجرا گرفتم که به باورم یعنی بی گمان در افغانستان نه تنها رایج بوده و ادامه دارد بلکه بهترین الگو از همگانی شدن می باشد و دزد سالاری را به بهترین نوع آن به نمایش میگذارد. بهتر است نخست تعریفی از کلپتوکراسی یا یغما سالاری داشته باشیم تا در روشنایی از این تعریف به آنچه در جامعه افغانی و از این رنگ میگذرد آگاهی دقیق تری داشته باشیم.

 

کلپتوکراسی یا یغما سالاری نوعی از حکومت است که اساس و بنیاد آن بر پایه ی غارت اموال و دارایی های عامه بناء شده و شالوده اش همانا به سرقت بردن ٬ تاراج و حیف و میل اموال سرتاسری کشور می باشد. این نوع حکومت یا حکومت ها بیشتر در کشور های فقیر و توسعه نیافته ایکه دارای رژیم های دیکتاتوری اند و یا آنارشیسم در آن سرزمین ها سایه افکنده است ٬ به این معنا که آنارشیست ها (هرج و مرج خواهان مفسد جو) عمدا در پی ایجاد و استقرار آن شده اند تا با تحقق این خواست شان به هر وسیله یی شده است باید بهره ببرند. قابل یاد آوری است که فرهنگ متداول (در همه ی عرصه ها) از اثر ترویج و ریشه دوانیدن کلپتوکراسی در چنین کشور ها خیلی پایین می باشد چون مسوولین ارشد کشور ضعیف اند و یا خود فروخته هایی اند که با مفسدین همنوا هستند. مردمان این سرزمین ها آنقدرعقب مانده و گوسفندی اند که صاحبان قدرت با زور ٬ زر یا فریب و نیرنگ خود بر آنها حکومت های تک خواهانه و یا به اشاره اجانب که دست نشانده ی آنها می باشند بر گرده های مردم سوار می شوند و در نتیجه بیشترین اقشار و طبقات جامعه از رأس هرم تا سطوح پایین همه به فساد و دزدی روی می آورند و پیوسته در فکر جمع آوری پول و ... می باشند.

چون این روند از سوی همه ی سردمداران و صاحبان قدرت صورت میگیرد و در کل اموال عامه به تاراج می رود واضح است آنچه باید در راه عمران و آبادی یک کشور به مصرف برسد به جیب چند متمردی می ریزد و همین است که جامعه و مردم آن به عوض پیشرفت و ترقی از اثر کاهش روز افزون بودجه به سوی انحطاط ٬ انحلال ٬ عدم رفاه و امنیت گام برمیدارند و روز تا روز به ورطه ی سقوط فرو میروند چون صاحبان قدرت به منظور دزدی های کلان در همچو حکومت ها اجازه شفافیت را نمی دهند بنابران اقتصاد هر روز به شکست مواجه شده و سرانجام سیستم اقتصادی نامتوازن ٬ سرشکسته ٬ فاسد ٬ غیر شفاف و ناامن را بوجود می آورند. وقتا اقتصاد در یک سرزمین آسیب دیده ٬ آنهم سرخورده و متلاشی شده از روند جاری اش به کندی بگراید ٬ بیروکراسی هم عرض اندام می کند و از همین جاست که کلپتوکراسی (یغا سالاری) از بالا تا پایین رواج پیدا و آخرسر نهادینه می شود.


گویند در ملکی که همه می لنگیدند ٬ آدمی که لنگ نبود وارد شد. مردم همه گمان می کردند که او سالم و نورمال نیست چون مانند آنها نبود. در کشور های دزد سالاری هم اگر شخصی پاک و صادق به نظر رسد گمان می برند از نوع آن ها نخواهند بود.


از آنچه گفته آمدیم یک نکته را نباید فراموش کرد که وقتا در جامعه یی فساد ٬ دزدی ٬ رشوه خواری و رانت بازی رواج می یابد و به اوج اش میرسد ٬ افراط و تفریط نیز هر روز گسترده تر شده و سرانجام طبقه یی به نام ناراضی ها که بیشترین صدمه را دیده اند و مردم عام جامعه می باشند به خوبی می فهمند که حقوق شان از سوی کسانی که غاصب و دزد هستند به یغما برده می شود ولی گرسنگی و فلاکت اش را خود شان متحمل می شوند. در اول ایشان نیز در صدد تلافی و انتقام برآمده دست به دزدی ٬ تخریب ٬ کوتاهی در انجام وظیفه ٬ کم فروشی ٬ احتکار و ... می زنند و میگویند: وقتا حق ما ربوده می شود چرا ما هم نرباییم و آخرسر کار به جایی میرسد که فساد اقتصادی و سیاسی تبدیل به فرهنگ غالب شده ٬ اخلاقیات و شرافت از آن جامعه رخت می بندد و رکود مطلق اقتصادی ٬ سیاسی و اجتماعی را بار می آورد تا آنجاییکه حتا انسانیت را نیز زیر سوال می برد.
پایان
 

بالا

دروازهً کابل

الا

شمارهء مسلسل ۳۴۷     سال  پـــــــــــــــــــــــــــــــانزدهم           عقرب    ۱۳۹۸       هجری  خورشیدی     اول نومبر  ۲۰۱۹